تبیان، دستیار زندگی
حضرت عباس علیه السلام ، کسی است که در خانه امیرالمۆمنین علی علیه السلام که خانه عمل، جهاد، تقوا، معرفت و ایمان بود، مراحل رشد را پیمود. او ، آینه تمام نمای ویژگی های پدرش بود و در پناه تربیت امام علی علیه السلام ، اسوه علم و عمل و استوانه یقین و ایمان و ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عباس علیه السلام را می شناسید؟


عباس بن علی علیهماالسلام ، برادر سید الشهدا علیه السلام ، فرمانده و پرچم دار سپاه امام حسین علیه السلام بود. مادرش، فاطمه کلابیه بود که بعدها به ام البنین مشهور شد. امام علی علیه السلام پس از شهادت حضرت  فاطمه زهرا علیهاالسلام ، با ام البنین ازدواج کرد و عباس علیه السلام و سه فرزند دیگر ثمره این ازدواج بود. وی در کربلا 34 سال داشت و به همراه سه برادر دیگرش به شهادت رسید.

حضرت عباس

تربیت و پرورش در خانه امامت

حضرت عباس علیه السلام ، کسی است که در خانه امیرالمۆمنین علی علیه السلام که خانه عمل، جهاد، تقوا، معرفت و ایمان بود، مراحل رشد را پیمود. او ، آینه تمام نمای ویژگی های پدرش بود و در پناه تربیت امام علی علیه السلام ، اسوه علم و عمل و استوانه یقین و ایمان و تجسم واقعی حق گشت.

ولایت مداری ناب

سلام بر تو، بر تو که مطیع مطلق خدا، پیغمبر، امیرالمۆمنین و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) بودی.

چگونه می توان باور کرد که عباس علیه السلام در دوران پیامبر نبوده و ایشان را ندیده تابع امر او باشد. اما می توان باور کرد چرا که او به فرمایش رسولش که فرمودند: من از میان شما می روم اما قرآن و عترتم را برای هدایت شما می گذارم از آن پیروی و اطاعت کنید عمل کردند.

در کربلا زمانی که دست های مبارک عباس (علیه السلام) قطع شد حضرت فرمود: به خدا قسم اگر دست راستم را بریدند از دینم و قرآنم و امامم دست بر نمی دارم پس فرمود: یا رسول الله. من برای عترت و قرآن به کربلا آمدم و دستم را هم برای عترت و قرآنِ تو دادم.

مطیع امر امیرمۆمنان، علی(علیه السلام) بود؛ زیرا در کربلا به فرمایش پدرش که فرموده بود فلسفه ازدواج من با مادرت آوردن فرزند شجاعی مانند توست تا از حسینم در کربلا دفاع کند، جامه عمل پوشاند و تا آخرین لحظه برای حسینش جانبازی کرد.

در حادثه کربلا ، سمت پرچمداری سپاه حسین (علیه السلام) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر ، غیر از تهیه آب ، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان امام حسین (علیه السلام) نیر بر عهده او بود و تا زنده بود ، دودمان امامت ، آسایش و امنیت داشتند.

در کربلا

آن حضرت ، قامتی رشید ، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را « قمربنی هاشم » می گفتند . در حادثه کربلا ، سمت پرچمداری سپاه حسین (علیه السلام) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر ، غیر از تهیه آب ، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان امام حسین (علیه السلام) نیر بر عهده او بود و تا زنده بود ، دودمان امامت ، آسایش و امنیت داشتند.

روز تاسوعا که امام ، او را برای مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستاد ، تعبیر والا و بالای « بِنَفسی اَنتَ یا اَخی » ( جانم فدایت ای برادر ) به کار برد .

حضرت عباس ابوالفضل

روز عاشورا ، سه برادر دیگر عباس علیه السلام پیش از او به شهادت رسیدند . وقتی علمدار کربلا از امام حسین (علیه السلام) اذن میدان طلبید حضرت از او خواست که برای کودکان تشنه و خیمه های بی آب ، آب تهیه کند . ابوالفضل (علیه السلام) به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و در بازگشت به خیمه ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید . البته پیش از آن نیز چندین نوبت . همرکاب با سیدالشهداء علیه السلام به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود . عباس علیه السلام ، مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود . وقتی وارد فرات شد ، با آنکه تشنه بود ، اما بخاطر تشنگی برادرش حسین (علیه السلام) آب نخورد.

امان نامه‏

پس از آنكه عمر بن سعد خودش فرماندهى سپاه را به عهده گرفت و دستور «یا خیل الله اركبى» صادر كرد، شمر با صداى بلند فریاد كشید: كجایند فرزندان خواهر من! عباس و برادرانش كجایند؟ عباس علیه السلام و برادرانش به او اعتنا نكردند، امام (علیه السلام) فرمود: اگر چه آدم فاسقى است اما جوابش را بدهید.

حضرت عباس علیه السلام و برادران گفتند: چه مى‏گوئى؟ شمر گفت: اى فرزند

در کربلا زمانی که دست های مبارک عباس (علیه السلام) قطع شد حضرت فرمود: به خدا قسم اگر دست راستم را بریدند از دینم و قرآنم و امامم دست بر نمی دارم پس فرمود: یا رسول الله. من برای عترت و قرآن به کربلا آمدم و دستم را هم برای عترت و قرآنِ تو دادم.

ان خواهر من! شما در امانید، خودتان را با حسین به كشتن ندهید، و شما از امیرالمۆمنین یزید اطاعت كنید.

حضرت عباس علیه السلام فرمود: خدا تو را و امانت را لعنت نماید، چگونه ما در امان باشیم ولى فرزند رسول خدا امان نداشته باشد؟ و چگونه امر مى‏كنى كه ما جزو فرمانبران ملعونین و اولاد ملعونین باشیم؟

شگفتا! این مرد تهى مغز ستم پیشه احمق چنین مى‏پندارد كه یك انسان والاى غیرتمند و با شرافت تن به خوارى و ذلت خواهد داد؟ او خیال مى‏كند ابوالفضل علیه السلام حاضر است ظلمت را با نور معاوضه كند؟ علم نبوت را بگذارد و پاى پرچم پسر میسون سینه بزند؟... هرگز، هرگز.

وقتى كه ابوالفضل علیه السلام از مكالمه با شمر برگشت، زهیر بن قین بپاخاست و گفت: اجازه میدهى حدیثى را كه میدانم برایت بخوانم؟ ابوالفضل علیه السلام اجازه داد. آنگاه زهیر گفت: هنگامى كه پدرت امیرالمۆمنین علیه السلام مى‏خواست ازدواج كند از برادرش عقیل كه عارف به انساب عرب بود درخواست كرد زنى را برایش برگزیند كه از نسل فحول و بزرگان عرب باشد و مى‏گفت: مى‏خواهم فرزند شجاعى برایم بیاورد كه حسین را در كربلا یارى كند. اى عباس! پدرت تو را براى امروز ذخیره كرده است مبادا در یارى برادر و حمایت خواهرانت كوتاهى كنى!

حضرت ابوالفضل علیه السلام در پاسخ زهیر فرمود: زهیر! در چنین روزى با این سخن مى‏خواهى مرا تشجیع كنى و مى‏خواهى به من جرأت بدهى؟ به خدا قسم آنچنان شجاعتى به تو نشان بدهم كه هرگز ندیده باشی آنگاه آنچنان خودش را به قلب لشكر زد و با اینكه قصد قتال و جنگ را نداشت و صرفاً مى‏خواست آب براى فرزندان برادر بیاورد، تعداد بسیارى از شجاعان و دلیران را به خاك انداخت و پرچمهایشان را سرنگون نمود و دیگران همچون رمه گوسفند پا به فرار گذاشتند.

                                                                                                                                    فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

مجله ـ ارمغان ـ زمستان1385، شماره 1 .

مقتل مقرم .

فرهنگ عاشورا ـ جواد محدثی.

سایت حوزه.

سایت غدیر.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.