اولیای خدا
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، تلاوت آیاتی از قرآن مجید است، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات صفحه 216، مورد بررسی قرار می گیرد...
نُه آیة 62 تا 70 سورة یونُس از صفحة 216؛ توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
آیة 62 میفرماید: «متوجّه باشید! گوش فرا دهید! حقیقت ایناست كه اولیای خدا، در امور مربوط به زندگی دنیوی، ممكن نیست ترسی در روحشان پیدا شود. و نیز امكان ندارد حزن و اندوهی به قلبشان راه یابد».
در اینكه منظور از اولیای خدا چهكسانیاند؟ در میان مفسّرانگفتوگوست. ولیآیة بعد، مطلب را روشن ساخته و به اینگفتوگوها پایان میدهدكه «آنان همان هایند كه براساس ایمانشان، در تمام شۆون زندگی تقوای مستمر دارند» و هیچگاه، از مسیر پرهیزگاری انحرافی نمییابند و هم چنان ثابتقدمان راه مستقیم حقّند.
بهراستی، عمدهترین مشكل ما، همینمسألة پرهیز از محرّمات است كه متأسّفانه، بسیاركم مورد توجّه ماست!
ما، بیمارانی هستیم كه دارو زیاد میخوریم، ولی پرهیز نداریم! بیماری هم كه دائماً دارو مصرف میكند، امّا پرهیز ندارد، طبیعی است كه روی سلامتی را نخواهد دید!
ما نماز میخوانیم؛ روزه میگیریم؛ حجّ و عمره و زیارت میرویم؛ عزاداری میكنیم؛ مسجد و درمانگاه و بیمارستان میسازیم. ولی این ها، همه، در حكم دارویی است كه بیمار مصرف میكند. امّا از رفتارها وگفتارهای ناپسندی كه خداوند، ما را از آن ها نهی فرموده، پرهیز نمیكنیم! از حرامخواری و حرامكاری دچار وحشت نمیشویم؛ مخصوصاً نسبت به حقوق مردم از حقّ پدر، مادر، فرزند، همسر، همسایه و همكار، شدیداً سهلانگار و مسامحهكاریم!
و اینناپرهیزیهاست كه آن داروها را بیاثركرده و از نماز و روزه و حج و زیارتمان نتیجهای را كه باید بگیریم، نمیگیریم و هم چنان در حالت دوری از خدا باقی ماندهایم و بعضاً اعتراض هم میكنیمكه چرا از اعمال عبادی خود نتیجه نمیگیریم؟!
آری، علّت، همان ناپرهیزیهاست كه در زندگی خود داریم. البتّه، روشن است كه پرهیز هم، كار دشواری است و پا روی شهوات نفسنهادن میخواهد.
امّا اگركسی میخواهد به مقام اولیاءاللّهی برسد، بهطوری كه نه غمی از اتّفاقات گذشته داشته باشد و نه ترسی از حوادث آینده، باید عِلاوه بر انجام واجبات و مستحبّات، چشم، گوش، زبان، شكم و دامن خود را ازآلودگیها پاك نگهدارد كه اگر چنین شد، به طورحتم، مشمول لطف خدا واقع میشود و به آن مقام والا خواهد رسید.
در حدیثی، در مقام معرّفی اولیای خدا آمدهاست: آنان، كسانی هستند كه واجبات خدا را، چنانكه باید و شاید، انجام داده و آن ها را سبك نمیشمارند؛ دقیقاً مراقبند كه وظیفة الهی خود را نسبت به شخص خودشان و نیز نسبت به اجتماعشان از همسر و فرزند گرفته تا كسب وكار، خوب شناخته و بدان عمل نمایند و سنّتها و برنامههای زندگی رسولخدا(ص) را الگوی خود قرار میدهند و از آن چه خدا حرام دانسته، پرهیز میكنند.
هم چنین در ایندنیای زودگذر، زاهدانه زندگی نموده و به كم میسازند و خود را آلوده به تجمّلات بیهوده نكرده و همّ خود را صرف بهدستآوردن خوشبختی اُخروی مینمایند.
قرآن بعد از بیان شرح حال و صفات اولیای خدا، درآیة 64 میفرماید: «بشارتباد برآنان از سوی خدا و فرشتگانش در زندگی دنیا و درآخرت.كه این، همانپیروزی و خوشبختی بزرگ است».
در واقع، اینان سعادتمندانی هستندكه بر اثر دلبستگی به محبوب زوالناپذیرشان، هم در اینزندگی دنیا، خوش و خرّمند و هم درآخرت، غرق در نعمت های بیپایان.
دربارة دو آیة 63 و 64 روایتی نقلشده كه امیدواریم ما هم إنشاءالله مشمول آن باشیم: یكی از دوستان امامصادق(ع) نقل قول از ایشان میكند كه در روز قیامت، جز همین مذهب حقّیكه شما دارید، یعنی ایمان به خدا، نبوّت، و امامت و دوستی علی وآل علی(ع) مذهب دیگری را قبول نخواهند كرد و پیروان این مكتب، در لحظات آخِر عمر، یعنی به محض رسیدن جان به گلو، با صحنهای شادی آفرین مواجه میشوند و چشمشان با آن، روشن خواهدشد.
امام(ع) اینجمله را فرمود و سكوتكرد. آن یار امام(ع) میگوید: من از خود پرسیدم: انسان مۆمن، دم جاندادن، چه میبیند كه شادمان میشود؟
ولی هیبت امام، مانع از این شد كه بپرسم. یكی دیگر از یاران امام(ع) كه دركنار من نشسته بود، آهسته، با دست خود فشاری به بازوی من دادكه از آقا بپرس چه میبینند؟
منگفتم:آقا، بفرمایید چه میبینند؟ و اینسۆال را بیش از دهبار تكراركردم، ولی در هر بار، امام(ع) تنها، به اینجمله قناعت میفرمود كه: میبینند.
آخِرینبار، منگریهام گرفت و گفتم: ای پسر رسول خدا، من میخواهم دینم را از شما بگیرم؛ بفرمایید انسان مۆمن، در حال احتضار چه میبیند؟
امام، بهحال من دلش سوخت و فرمود: آن دو را میبیند.
اصراركردم: كدام دو نفر را؟
فرمود: بهخدا قسم، وقتی جان بهگلو میرسد، رسولخدا و علیّ مرتضی(ع) را میبیند.
سپس فرمود: هیچ انسان با ایمانی، چشم از جهان نمیپوشد، مگر این كه رسول خدا(ص) و امیرمۆمنان(ع) را با چشم برزخی خود خواهد دید كه با هم، كنار او حاضر میشوند. رسولاكرم(ص) بالای سر او و امیرالمۆمنین(ع) كنار پای او مینشینند. آنگاه، رسولخدا خطاب به محتضَر میفرماید:
ای دوست خدا، بشارت كه من رسول خدا هستم. من برای تو بهترم ازآن چه در دنیا گذاشته و آمدهای!
سپس رسولخدا(ص) بر میخیزد و امیرمۆمنان(ع) بالای سر او نشسته و میفرماید:
ای دوست خدا، بشارت كه من علیّبنابیطالبم. من همانعلی هستم كه در دنیا دوستم داشتی. اینك وقت آن رسیده كه من سودمندِ به حالت باشم.
سپس امامصادق(ع) فرمود: اینجریان را خداوند در قرآن بیانكردهاست. اصحاب پرسیدند: دركجا وكدام سوره؟ امام(ع) فرمود:
در سورة یونس و سپس امام(ع) همیندوآیة 63 و 64 را تلاوت فرمود.