همان بهتر که قبیله ما بچه ندارد
مجید سعد آبادی شعری برای کودکان عاشورا و مصائب حضرت زینب (س) سروده است که در ادامه می خوانید:
بچههای قبیله روبه رویی
دستهاشان پر است از شمشیرهایی که دروغ میگویند
پر است از تیر و کمانهایی
که خمیازه پشت خمیازه
قبیله ما را به خواب میبرند
یک لیوان
آب
آبرنگ
و قلم مو
هر چقدر چشمه میکشند
خشک میشود
هر چقدر بیابان . . .
اما من تنها کسی هستم
که با یک لیوان آب
بیابان کشیدم
درست متوجه نمیشوم
دو سوم کره زمین آن روزها کجا بود
که بیابانها باد به باد
پوست نیندازند
همان بهتر که قبیله ما بچه ندارد
حتی شمشیرهای پلاستیکی
وقتی تیرها
استخوانی بزرگتر از گلوی بچه ها هستند
همان بهتر که قبیله ما بچه ندارد
وگرنه زینب (س) کنار کدام چشمه
از دریا حرف میزد
بخش ادبیات تبیان
منبع:خبرگزاری فارس