شهادت در کلام شهیدان
آنچه که میخوانید قسمتی از وصایای شهدا میباشد که از خداوند طلب شهادت کردند و به آرزوی خویش رسیدند.
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بیخبری نمانیم. خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود.
شهید معلم مهدی رجب بیگی؛ متولد سال 1336
***
بگذارید بند بندم از هم بگسلد، هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر میکنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه میپرستم. آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد.
شهید دکتر مصطفی چمران متولد سال 1311محل تولد تهران محل شهادت دهلاویه سال1360
***
خدایا اگر میدانی که عاشقت شدهام، مرا به سوی خود فراخوان والا مرا رشد بده و توفیق تکامل الیالله نصیبم کن تا لایق شهادت گردم.
شهید مجتبی رسول زاده، محل تولد تهران، مکان شهادت خرمشهر به سال 1361
***
من هیچشاخه سبزی ندارم تا با خود به سرای دیگر ببرم، اما امید دارم که این شاخههای خشک شده در این لحظات پرثمر و پرنعمت جان بگیرند و سبز شوند.
شهید مجید پورکرمان محل تولد تهران، محل شهادت خرمشهر به سال 1361
***
خدایا کمکم کن تا پایم نلرزد و هدایت کن گلولههای آتشین مرا تا بر سینه دشمنانت فرود آیند و هنگامی که صلاح تو در آن بود که جان ناقابل این حقیر تقدیم گردد، مهدی (عج) را بر بالینم فرست که سخت محتاج اهل بیت هستم. خداوندا درد تیر و ترکش و خمپاره را تحمل خواهم کرد، اما اندوه خمینی را هرگز.
شهید حسن رئوفی فریمانی، متولد سال 1344 در تهران، محل شهادت پنجوین به سال 1362
***
ای خدا، این دلم، جانم، روحم فقط تو را میخواهد. دیگر طاقت ماندن در میان دنیا و دنیائیان را ندارد و میخواهد از وادی پر از گناه و وادی ساده کوچ کند و در وادی عشق و صفای روحانی فرود آید. ای انسانها روح را الهی کنید، از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید.
شهید حسین یحیایی محل تولد تهران به سال 1344، محل شهادت شلمچه به سال 1365
خدایا، دل دردمندم شوق آزادی دارد تا از این غربتکده سیاه، تا از این زندان عاشقان وصالت، ندای خود را به وادی عدم بکشاند و فقط با خدای خود به وحدت برسد.
شهید علی حسینی آقایی محل تولد تهران به سال 1341، به محل شهادت سومار
1361
***
خداوندا، مرغ ناچیز و محبوس در قفس، چشم به تو دوخته و با لرزاندن بالهای ظریفش آماده حرکت به سوی توست. ما نه برای اینکه از قفس تن پرواز کند و در جهان پهناور هستی بال و پر بگشاید، نه زیرا زمین و آسمان با آن همه پهناوری، جز قفس بزرگتری برای این پرنده شیدا نیست. او میخواهد آغوش بارگاه بینهایت را باز کنی و او را به سوی خود بخوانی
شهید سعید هدی محل تولد مراغه، محل شهادت شلمچه به سال 1365
***
خدایا، دل دردمندم شوق آزادی دارد تا از این غربتکده سیاه، تا از این زندان عاشقان وصالت، ندای خود را به وادی عدم بکشاند و فقط با خدای خود به وحدت برسد.
شهید علی حسینی آقایی محل تولد تهران به سال 1341، به محل شهادت سومار 1361
***
خدایا، ریشههای این علاقه به دنیا را در خاک وجود من بخشکان و تارهای این وابستگی را در زوایای قلب من بسوزان. خدایا، عشق به این لجنزار متعفن که جامه مخالفت با تو را بر من پوشانده است. تو این جامه را از تن من بیرون آور.
شهید حاج عبدالستار قندانیپور متولد سال 1340
***
الهی، یا قدوس، با ارحم الراحمین، من ذلیلیم، من کوچکم، به عظمت خودت تواناییم ده. با نور خودت آشنایم کن، قطعه قطعه بدن پر دردم، عاشق اسلام و عاشق شهادت است. خدایا، نگذار چشم بسته از این دنیا بروم.
شهید ابوالفضل راز فانی محل تولد تهران، محل شهادت در بند عراق به سال 1362 شهید سید داود مشکار گونه فراهانی
***
ای مهربان، من نیز عاشق تو هستم. ای بخشنده مهربان کرمی در حق من کن و مرا ببخش و مرا در صف عاشقانت قرار ده. خدایا، وجود مرا برای لقای خودت و رساندن عاشق به معشوق آماده ساز.
شهید احمد دادستان متولد 1347 در تهران، شهادت به سال 1362
***
به نام او که از اویم، به نام او که زنده به اویم، زندگیمان به خاطر اوست، بودنم از اوست، رفتنم به اوست، یارم اوست، جانم اوست، معشوقم اوست احساسش میکنم با قلبم، با ذره ذره وجودم و با تمام سلولهایم. ای همه چیزم، به یادت هستم. به یادم باش که بیتو هیچ و پوچ خواهم بود.
شهید سید داود مشکار گونه فراهانی متولد سال 1337 در تهران، محل شهادت اهواز به سال 1360
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت+خمل