تبیان، دستیار زندگی
آنگاه كه طلبه از تحصیل تمام ره آوردهاى علوم و معارف ، فارغ شد باید دست اندر كار عمل و رفتار بر طبق موازین علمى گردد چون عمل و رفتار، زبده و عصاره و خلاصه علم و معرفت ، و علت اصلى آفرینش و هستى مى باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ترتیب فراگیری علوم دینی (2)

حوزه

آنگاه كه طلبه از تحصیل تمام ره آوردهاى علوم و معارف ، فارغ شد باید دست اندر كار عمل و رفتار بر طبق موازین علمى گردد چون عمل و رفتار، زبده و عصاره و خلاصه علم و معرفت ، و علت اصلى آفرینش و هستى مى باشد.

در این قسمت ادامه ترتیب علوم دینی بیان می گردد.

7- علم اصول فقه

اشان علم اصول فقه را بسیار مهم وضروری می داند و معتقد است طلبه اگر بخواهد در مباحث فقهی و ادله شرعی متبحر شود باید به خوبی علم اصول فقه را بیاموزد.

8 - علم درایة الحدیث

علم درایه در اصطلاح، به دانشی گفته می‌شود که در زمینه متون احادیث اسلامی جهت شناخت حقیقت و اقسام و احکام روایات و کیفیت و آداب اخذ و نقل احادیث، بحث می‌کند. در حالی که موضوع علم رجال، اشخاص، یعنی راویان و محدثان هستند.

شهید ثانی معتقد است باید متوجه بود كه علم درایة الحدیث از علوم دقیق و پیچیده اى به شمار نمى آید؛ بلكه این علم صرفا عبارت از اصطلاحات مدون و فوائد و ضوابطى است كه فراهم گشته است .

9- قرائت حدیث

بعد از دانستن علم درایه، طلبه باید قرائت حدیث را از نظر روایت ، تفسیر، بحث و تصحیح - بر حسب اقتضاى احوال و متناسب با مجال و فرصت خویش - آغاز كرده و ادامه مى دهد.

و لااقل ، اصل[1] و متنى را در این علم انتخاب كند كه شامل ابوابى از مسائل فقهى و احادیث مربوط به آن باشد.

10- تفسیر آیاتى از قرآن كریم

ایشان معتقد است طلبه باید بعد از این علوم به تفسیر برخی آیات مشغول شود كه مربوط به مقررات شرعى و مباحث فقهى است.

علماء و دانشمندان اسلامى ، مباحث مستقل و جداگانه اى را در این علم (یعنى تفسیر آیات الاحكام ) تنظیم كرده اند، و بویژه مصنفاتى را در این زاویه از تفسیر قرآن ، پرداختند و كتب (احكام القرآن ) یا (آیات الاحكام ) و یا (فقه القرآن ) را تألیف نموده اند كه باید دانشجو، یك كتاب را در این علم تحصیل كند تا در اسرار و مسائل دقیق آن بحث و كاوش نموده و با امعان نظر، به كشف مباحث عمیق و مشكل آن توفیق یابد.

11- كتب فقهى

فقه مهمترین و ضروری ترین مرحله ایست که طلبه پای درآن می گذارد.

البته ایشان معتقد است برای یادگیری کامل فقه حتما باید استاد دید و دروس شفاهی فقهی را از وی آموخت. و از انجهت که فقه مستقیما با مردم سرو کار دارد از طلبه انتظار می رود سعی و تلاش خویش را بیش از آنچه در علوم گذشته مبذول داشته در این علم استفاده نماید.

شهید ثانی معتقد است مقصد نهایی و والاترین مطلوب و میراث انبیاء و پیغمبران علیهم السلام همین فقه بوده است.

12- تفسیر كامل كتاب آسمانى

شهید ثانی همه دانش های مذکور را مقدمه و زمینه ساز برای ورود به تفسیر قرآن می داند.

اگر دانشجو به چنین توفیقى دست یابد نباید صرفا خود را در محدوده استنباطات و بداشتها و آراء مفسرین ، مقید سازد و بدانها بسنده كند؛ بلكه باید خویشتن را هر چه بیشتر به تفكر و تعمق در معانى قرآن و تدبر در محتواى آن وادارد،

و به منظور آگاهى بر نكات اساسى و حقایق نهانى و پوشیده آن ، جان و دل خود را بپالاید و به تصفیه روح بپردازد و روى به درگاه خدا آورده و لابه و زارى كند و از او بخواهد كه توان و نیروى درك و فهم نبشتار آسمانى و كتاب گرامى ، و قدرت دریافت اسرار خطابهاى آنرا از پیشگاه خود به وى مرحمت فرماید.

ایشان حکمت نظری و عملی را مرحله بعد می داند و در پایان متذکر می شود عمل و رفتار است که نتیجه نهایی بشمار می رود.

آنگاه كه طلبه از تحصیل تمام ره آوردهاى علوم و معارف ، فارغ شد باید دست اندر كار عمل و رفتار بر طبق موازین علمى گردد چون عمل و رفتار، زبده و عصاره و خلاصه علم و معرفت ، و علت اصلى آفرینش و هستى مى باشد. خداوند متعال فرموده است :

"و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون"[2]

(جن و انس را فقط از آن جهت آفریدم تا مرا بندگى كنند و آگاهیهاى خود را به كار بندند.)

همه علوم و معارف مذكور به منزله آلات و دست افزارهاى دور و نزدیك عمل و رفتار انسان مى باشند.

چقدر زیانكار و نادان و نابخرد است آن كسى كه علم و دانش و یا فن و صناعتى را بدان منظور تحصیل كند تا صرفا در جهت معاش و زندگانى مادى او سودمند افتد، و عمر و فرصت هاى زندگانى و مساعى و رنج خویش را در مسیر دست یافتن به افزارها و وسائل مصروف دارد، و از آنطرف ، خود را به گونه اى در آن علم سرگرم نسازد تا از رهگذر آن به هدف و غرض این علوم نائل شود.


پی نوشت ها :

[1] اصل در اصطلاح علماء حدیث ، مجموعه اى از روایات است كه راوى - بلاواسطه - از لسان امام شنیده و ضبط نموده باشد؛ ولى چنانچه به واسطه كتاب دیگر (كه از امام ، اخذ شده ) مجموعه اى گرد آورد، به این مجموعه ، (فرع ) و به مرجع اولى (اصل ) گویند.

[2] سوره ذاریات ، آیه 56.

منابع:

اقتباس از منیه المرید

تهیه و فرآوری : احمد اولیایی ،گروه حوزه علمیه تبیان