تبیان، دستیار زندگی
شناخت ما از واقعه کربلا و عوامل به وجود آورنده آن جدایی از بالا بردن درک ما از فعال درست و منطبق بودن اقدام امام حسین علیه السلام آن هم مبتنی بر شرع و عقل، فایده ی دیگری در پی دارد و آن جلوگیری از تکرار حادثه کربلا و شمابه آن برای حسین سیرتان در مقطع دیگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاشورایی دوباره در شرف وقوع


شناخت ما از واقعه کربلا و عوامل به وجود آورنده آن جدایی از بالا بردن درک ما از فعال درست و منطبق بودن اقدام امام حسین علیه السلام آن هم مبتنی بر شرع و عقل، فایده ی دیگری در پی دارد و آن جلوگیری از تکرار حادثه کربلا و شمابه آن برای حسین سیرتان در مقطع دیگری در تاریخ است.

امام حسین

عاشوار را بشناسیم

مسئوله «شناخت» مسئله ای مهم در زندگی هر انسان است و همچنین ویژگی هم مانند برخی دیگر از ویژگی های دیگر انسان را از سایر موجودات جدا می سازد.

مسئله «شناخت» و به تعبیر دینی، «معرفت» چیزی فراتر از استفاده از حواس پنجگانه برای درک اطراف خود و یا گذران زندگی و معیشت است؛ به «بینش» و « دانش» باز می گردد که هر فرد با استفاده از آن در پی کشف حقایق و کنار زدن پرده از رخسار مجهولات عالم است. از همین رو در آیات و رویات بر مسأله «تفکر» و «تعقل» در کائنات و آنچه که می بینیم و پدیده ها که رخ می دهد و یا هر چه که پیرامون ما می گذرد اشاره های فراوانی شده است، چرا که انسان به واسطه آن به وجود خداوند، هدف خلقت و رابطه ی خود با خلق هستی پی می برد.

«خودشناسی»، «امام شناسی»، «پیامبر شناسی» یکی از مسائلی است که حتی در ادعیه ما هم وارد شده است و به نوعی معصومین علیه السلام آن را مرتبط با مسئله «دین شناسی» و « خداشناسی» می دانند.

از این رو در «دعا و در غیبت امام زمان (عج)» که از نائب اول آن حضرت به ما رسیده است، آمده است:

«اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک

الهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک ام اعرف حجتک

اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ظلب عن دینی».

یکی از راه های شناخت معصوم علیه السلام شناخت درست سیره و سلوک و موضع گیری های آن امامان همام است، همان گونه که یکی از نشانه های شیعه عمل کردن به فرامین و دستوارت آنان است، معرفت درست از حرکت های آنان در مقاطع مختلف زندگی معصومین علیه السلام هم وظیفه ای است که به واسطه ی آن هر شیعه، هم راه درست زندگی کردن را می آموزد و هم چگونه برخورد کردن با مقاطعی چون مقاطع زندگی ائمه علیه السلام دست می یابد. شناخت درست ازموضع گیری ها، حرکت های ائمه علیه السلام هم بدون شناخت درست از علل و عوامل و زمین های آن حرکت، هرگز مقدور و میسور نیست و این خود نیاز به بصیرتی خاص دارد که باید این بصیرت را نخست از حق تعالی خواست.

اگر امروز من و شما جلو قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ده سال دیگر یا پنج سال دیگر، جامعه اسلامی ما کارش به جایی برسد که در زمان امام حسین علیه السلام رسیده بود

توقف امام حسن علیه السلام در کربلا و رخ دادن واقعه عاشوار یکی از رخدادهایی است که نیازمند مطالعه و دقت در بررسی است از این رو«اولین عبرتی که در قضیه عاشوار ما را به خود متوجه می کند این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از در گذشت پیغمبر-صلوات الله و سلام علیه- جامعه اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه اسلامی چنین فداکاری بکند.» (1)

شناخت ما از واقعه کربلا و عوامل به وجود آورنده آن جدایی از بالا بردن درک ما از فعال درست و منطبق بودن اقدام امام حسین علیه السلام آن هم مبتنی بر شرع و عقل، فایده ی دیگری در پی دارد و آن جلوگیری از تکرار حادثه کربلا و مشابه آن برای حسین سیرتان در مقطع دیگری در تاریخ است، به عبارتی دیگر با عبرت گیری از عواملی که موجب می شود امام عادلی در تنهایی به شهادت برسد از تکرار کربلا جلوگیری شود و نگذاریم در حرکت رو به رشد فرهنگ اهل بیت علیه السلام و رو به جلو تاریخی نورانی تشیع و در مقطعی که یک حکومت دینی شکل می گیرد، آن حکومت با دسیسه های گوناگونی از هم پاشیده شود. عبرتی می شود برای ما، و برای همه کسانی که به عشق امام حسین علیه السلام و به نام امام حسین علیه السلام حرکتی را آغاز کرده اند، از حسین زمان امام راحل علیه السلام، خواسته اند از «نجف» به «تهران» بیاید و با او و همه ی یاران او عهد بسته اند که پسادار قیام او باشند.

عاشورا

«مگر ما از جامعه زمان پیغمبر و امیر المۆمنین علیه السلام قرص تر و محکم تریم؟! چه کنیم که آن گونه نشود؟!

خوب؛ به سوالی که گفتیم «چه شد که چنین شد؟» کسی جواب جامعی نداده است. مسایلی عنوان شده است که البته کافی و وافی نیست. به همین دلیل، قصد دارم امروز کوتاه و مختصر، درباره ی اصل قضیه صحبت کنم. آن گاه سررشته ی مطلب را به دست ذهن شما می سپارم تا خودتات درباره آن فکر کنید. کسانی که اهل مطالعه و اندیشه اند، دنبال این قضیه تحقیق و مطالعه کنند و کسانی که اهل کار و عمل اند، دنبال این باشند که با چه تمهیداتی می توان جلو تکرار چنین قضایایی را گرفت؟

اگر امروز من و شما جلو قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ده سال دیگر یا پنج سال دیگر، جامعه اسلامی ما کارش به جایی برسد که در زمان امام حسین علیه السلام رسیده بود.

مگر این که چشمان تیزی تا اعماق را ببیند؛ نگهبان امینی راه را نشان دهد؛ مردم صاحب فکری کار را هدیات کنند و اراده های محکمی پشتوانه ی این حرکت باشند. آن وقت، البته، خاکریز محکم و دژ مستحکمی خواهد بود که کسی نخواهد توانست در آن نفوذ کند.»(2)

اولین عبرتی که در قضیه عاشوار ما را به خود متوجه می کند این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از در گذشت پیغمبر-صلوات الله و سلام علیه- جامعه اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه اسلامی چنین فداکاری بکند

«عاشورا شناسی» اولین درس عاشورا است، این که «ماهیت» عاشوار، واقعیت عاشورا، حقیقت عشاورا، شعار عاشورا، و علل و عوامل پیدایش عاشورا را بشناسیم، به درستی بشناسیم که چگونه حامعه ای چنان دچار وارونگی ارزش ها و دگردیسی فرهنگی می شود که پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه و اله «طلقایی» چون ابوسفیان و معاویه و «مطرو دینی» مانند «ولید بی عقبه» که آیه ای "إن جاعَکُم فاسِق بنبإ" درباره ی آنان نازل شد، نه تنها به جامعه اسلامی باز می گردند بلکه بر پست های کلیدی حامعه اسلامی هم دست می یابند و کار به جایی می رسد که بر منب پیامبر صلی الله علیه و اله بوزینه بازان و سگ بازان تکیه می زنند و دائم الخمرها به محراب نماز می روند و کسی بر جای پیامبر صلی الله علیه و اله می نشیند و او را امیر المومنین خطال می کنند که سر سوزنی سنخیت با پیامبر صلی الله علیه و اله و ارزش های دینی ندارد.

و کار به جایی می رسد که امام حسین علیه السلام که خدا در اندیشه و رفتار و گفتار او موج می زند، غریبانه و مظلومانه قبل ازخارج شدن از مدینه و حرکت به سوی کربلا کنار قبر پیامبر خدا صلی الله علیه و اله حاضر شود و بعد از خواندن دو رکعت نماز این جملات را بر زبان آورد:

«اللهم هذا قبر نبیک محمد صلی الله علیه و اله و انا ابن بنت نبیک و قد حضرنی من الامر ما قد علمت. اللهم انی احب المعروف و انکر المنکر و انا اسالک یا ذالجلال و الاکرام بحق القبر و من فیه الا اخترت لی ما هو لک رضی و لرسوک رضی» (3)

بار خدایا! این قبر پیامبر تو، محمد صلی الله علیه و اله و من فرزند دختر پیامبر تو هستم و به تحقیق، برای من کاری پیش آمده است که آگاهی.

خدایا! تو آگاهی که من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم. ای خدای صاحب جلال و کرامت! به حق این قبر و کسی که در آن قرار دارد راهی را پیش من قرار ده که خشنودی تو و پیامبرات در آن باشد.

پی نوشت ها :

1.بیانان مقام معظم رهبری، 22/4/1371 .

2.همان، فرماندهان لشگر27، ص 110 .

3.بحار الانوار، ج 46، ص 328

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : ره توشه راهیان نور ویژه ماه محرم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.