تبیان، دستیار زندگی
در حالیکه غم از دست دادن عزیزترین افراد قلب نازنین زینب علیها السلام را می آزرد، سفر طولانی و طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام آغاز شد و با توجه به بیماری امام سجاد علیه السلام قافله سالاری این کاروان غم زده و مصیبت دیده، به عهده زینب عل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلوه هایی از صبر عقیله هاشمیان

امام حسین


هر كس تاریخ زندگانى و مبارزات عقیله بنى هاشم، حضرت زینب سلام الله علیها، را به دقت بررسى كند، با ما هم عقیده خواهد شد كه نهضتى كه امام حسین (علیه السلام ) علیه كفر و ارتداد بر پا كرد، اگر آن بانو نمى بود و وظایف سنگین خود را پس از شهادت برادر انجام نمى داد و زمام امر را در مراحل اسارت خانواده پیغمبر در دست نمى گرفت این چنین سامان نمى یافت و آن رستاخیز خونین به چنین نتیجه مطلوب نمى رسید.

آرى خلود و جاودانگى نهضت حسینى تنها در گرو همت عالى این بانوى بزرگ است كه در واقع حلقه اتصال و پیوند آن فاجعه بلا با قرون و نسلهاى آینده شده است. (زینب عقیله بنى هاشم، ص 89و90)

جلوه های صبر زینبی

بی گمان صبر و شکیبایی حضرت زینب(سلام الله علیها) همانند دیگر اعضای این خاندان مطهر، برخاسته از بینش و نگرش توحیدی ایشان بوده است.  اگرچه برشمردن تمام مصائب زینب کبری علیها السلام و درک عمق فجایعی که در طول دوران زندگی بر ایشان وارد شد از طاقت ما خارج است، ولی با بیان پاره ای از آنها ام المصائب بودن ایشان را از دور به نظاره می نشینیم، امید است که بتوانیم در این دانشگاه انسان ساز، درسهای آموزنده اخلاقی را فراگیریم و با عمل به آنها به تهذیب و تزکیه نفس خویش بپردازیم.

الف) دوران پدر و مادر (دوران کودکی)؛ دوران کودکی زینب علیها السلام که گمان می رفت بهترین دوران زندگی او باشد، با رنجها و تلخی های بسیاری همراه بود. از طرفی با فراق بزرگترین انسان تاریخ; پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیگر نمی توانست آغوش گرم ایشان را که آرامش بخش روح و روان او بود احساس کند، و از طرف دیگر لحظه به لحظه با درد و رنج های مادر مهربانش همراه بود; رنج هایی که تاریخ بشریت را تیره و تار نمود و لکه ننگی بر پیشانی مسببان آن تا ابدیت باقی گذاشت و دل اندیشمندان را جریحه دار نمود.

خلود و جاودانگى نهضت حسینى تنها در گرو همت عالى این بانوى بزرگ است كه در واقع حلقه اتصال و پیوند آن فاجعه بلا با قرون و نسلهاى آینده شده است

اگر قرآن از سه مصداق کامل شکیبایی و صبر در برابر مشکلات و مصیبت ها و نداری ها و جنگ و کارزار را سخن می گوید همه این ها را این کودک در خردسالی تجربه کرد.

آن بانوی عزیز پس از شهادت مادر شاهد درد و رنج و تنهایی پدر بود که از فرط تنهایی و بی کسی سر بر چاه می گذارد و ندای مظلومیت خود را به چاه می گوید تا شاید او ندای حق علی علیه السلام را بشنود.

در این میان شهادت پدر مظلومش بدست یکی از شقی ترین انسانهای عالم، مصیبت بزرگ دیگری بود که به هیچ وجه برایش قابل جبران نبود. چرا که دیگر زینب علیها السلام هیچ یاور و پناهی نداشت و غریب و تنها شده بود. این حوادث، زینب کبری علیها السلام را همچون پولادی که در میان شعله های آتش آبدیده می شود، مقاوم تر و استوارتر می ساخت.

ب) دوران امام حسن علیه السلام (نوجوانی و جوانی)؛ بعد از شهادت پدر و شروع دوران خلافت برادرش امام حسن مجتبی علیه السلام مصائب زینب علیها السلام باز هم ادامه داشت. برای او چقدر سخت بود که ببیند مردمان سست ایمان بر بلندای منابر، پدر مهربانش را که یار و یاور و وصی و خلیفه بر حق رسول الله بود، دشنام می دهند. از طرف دیگر غریبی و بی کسی برادر و بی ثباتی یاران بی وفای او، دل زینب علیها السلام را به درد می آورد.

این سختیها زمانی به اوج خود رسید که خبر مسموم شدن برادرش امام حسن علیه السلام به او رسید و انبوهی از غم و اندوه را بر قلب او وارد ساخت، و از این سخت تر برای زینب علیها السلام زمانی بود که شاهد تیرباران شدن بدن مطهر برادرش به هنگام تدفین بود.(مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، مطبعة الحیدریة، ج 4، ص 204، و بحارالانوار، مجلسی، همان، ج 44، ص 157 )

ج) زینب سلام الله علیها در حادثه کربلا

حضرت زینب

در حادثه کربلا، زینب علیها السلام سختی هایی را که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از قبل بیان فرموده بود، مشاهده می نمود. در این هنگام حضرت زینب علیها السلام تلخ ترین روز عمر خود را در پیش داشت; روزی که در وصف آن گفته شده «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله; هیچ روزی مانند روز تو نیست ای ابا عبدالله»

روزی که زینب علیها السلام شاهد تشنگی و عطش زنان و اطفال، شهادت فرزندان، برادر و فرزندان برادر بود و در نهایت وقتی برادرش آماده میدان رزم شد، گویی تمام عالم بر سر او خراب شد و هنگامی که اسب بی صاحب ابا عبدالله علیه السلام به خیمه گاه برگشت، زینب علیها السلام مصیبت زده ترین زن تاریخ گشت.

در حالیکه غم از دست دادن عزیزترین افراد قلب نازنین زینب علیها السلام را می آزرد، سفر طولانی و طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام آغاز شد و با توجه به بیماری امام سجاد علیه السلام قافله سالاری این کاروان غم زده و مصیبت دیده، به عهده زینب علیها السلام بود.

این سفر با وقایع تلخی از جمله: نشان دادن سرهای بریده شهدا بر سر نیزه ها، بی تابی کودکان یتیم و ماتم زده و خسته، بیماری امام سجاد علیه السلام که با حالتی بسیار اسف بار و دلخراش به همراه کاروان در حرکت بود، هتک حرمت حرم رسول خدا، شادمانی مردم کوفه و خارجی خواندن خاندان پیامبر اسلام و صدها فجایع و مصیبت دیگر، مصیبتهایی که یکی از آنها برای از پا درآوردن هر انسان کافی است; اما زینب کبری علیها السلام همچون کوهی سترگ و استوار، با خطبه های آتشین خود در کوفه و شام وظیفه افشاگری ظلم بنی امیه را به خوبی انجام داد و نهضت حسینی را به جهانیان عرضه کرد.

دعوت به استقامت

حجت خدا در مقابل اجساد مطهر شهدا ایستاده و لب به سخن مى گشاید: هل من ناصر ینصرنى ! هل من معین یعینى ! تك تك شهدا را صدا مى زند: عباس كجایى؟ مسلم كجایى؟ بریر كجایى؟ چرا جواب حسین را نمى دهید؟ دلخوش بودید كه من شما را صدا بزنم، اما اینك چه شده كه جواب نمى دهید؟

در حالیکه غم از دست دادن عزیزترین افراد قلب نازنین زینب علیها السلام را می آزرد، سفر طولانی و طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام آغاز شد و با توجه به بیماری امام سجاد علیه السلام قافله سالاری این کاروان غم زده و مصیبت دیده، به عهده زینب علیها السلام بود

به سوى خیمه روانه مى گردد. اهل خیام را صدا مى زند و همه را بر صبر و بردبارى و تحمل سفارش مى نماید: مبادا در مقابل دشمن بلند گریه نمایید تا دشمن شاد گردد...

در میان اهل بیت، متوجه عقیله بنى هاشم حضرت زینب كبرى علیها السلام مى شود كه مى لرزد. امام بر سینه خواهر خویش دست ولایت مى نهد و او را به طماءنینه و استقامت بشارت مى دهد: خواهرم! پس از من، در قبال تمام مشكلات صابر باش. پس از من، مصایب زیادى بر تو وارد خواهد گشت.

دختر حضرت على (علیه السلام ) و یادگار فاطمه مى فرماید: برادر! فرمانت را تحمل مى كنم، ولى اگر این اطفال سراغ تو را بگیرند، چه جوابى بدهم؟

امام نگاهى محبت آمیز به خواهرش مى نماید:  زینبم! مرا در نماز شب خودت فراموش نكن. (عقیله بین هاشم، ص 28 و 29)

نتیجه گیری

به راستی که انسان با شدت بلایا و مصائب زینب علیها السلام، تردیدی در عظمت و بزرگی مقام ایشان پیدا نمی کند و سخن پدر گرامیش علی علیه السلام به ذهن تداعی می کند که فرمود: «ان اشد الناس بلاء النبیون ثم الوصیون ثم الامثل فالامثل; شدیدترین بلاها و مصائب بر پیامبران وارد می شود، سپس به اوصیاء و بعد به شبیه ترین افراد به آنها (بحارالانوار، مجلسی، همان، ج 67، ص 222 )

                                                                                                                                         فرآوری: زهرا اجلال

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

سایت حوزه.

سایت عاشوریان حسینی.

بیانات حجت الاسلام قرائتی.

کتاب آرام بخش دل داغدیدگان، باب صبر.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.