تبیان، دستیار زندگی
در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری علیها السلام نیز خود را آماده قتال کردند. حضرت زینب علیها السلام در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می¬کرد، حالتی دگرگون داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جانفشانی زینبیونِ کربلا

کربلا مسافر تازه نمی خواهی؟


زمانی که کاروان کربلا، از مدینه حرکت کرد و در مکه فرود آمد، عبدالله جعفر و فرزندانش همراه این کاروان نبودند. چون حضرت مسلم بن عقیل با نامه امام حسین علیه السلام ماموریت کوفه یافت، ابتدا به مدینه آمد و در این موقع بود که عبدالله ابن جعفر فهمید که حضرت حسین علیه السلام برای سفر به عراق مصمم است. بر این اساس، با توجه به شناختی که از بنی‌امیّه داشت، نامه ای خطاب به آن حضرت نوشت و آن نامه را به همراه فرزندانش – عون و محمد – به مکه فرستاد.


عبدالله ابن جعفر

در دوران غربت اسلام، زمانی که عده‌ای از مسلمانان مجبور به مهاجرت به حبشه شدند، حضرت جعفر بن ابیطالب سرپرستی آنان را به عهده داشت. در آن جا و در حضور پادشاه حبشه، چنان بر حقانیت اسلام و رسول خدا صلی الله علیه وآله استدلال کرد که فرستادگان مشرکین به دربار حبشه، برای بازگرداندن مسلمانان – که یکی از آن ها عمروعاص بود – سرافکنده شدند و بازگشتند.

در آن سرزمین، خداوند پسری به جعفر داد که نام او را "عبدالله" گذاشت. پس از مهاجرت پیغمبر صلی الله علیه وآله از مکه به مدینه، مسلمانانی که به حبشه رفته بودند نیز به همراه جعفر بن ابیطالب، به مدینه آمدند.

وقتی جنگ موته تدارک دیده شد، جعفر بن ابیطالب از طرف رسول الله سرداری سپاه را عهده دار شد و در نبردی نمایان، ابتدا دست راست و پس از آن دست چپ او قطع شد، ولی او با شهامت و شجاعت، بیرق اسلام را در بین بازوان خونفشان خود گرفت. تا آن که سردار دیگری، پرچم را به دست گرفت و جعفر به خاک افتاد و در جنّة الاعلی، طیّار شد.

پیامبر خدا فرزندان خردسال جعفر را – که مادر مکرّمه شان اسماء بنت عمیس بود - بسیار عزیز می داشت و همواره آنان را مورد توجه قرار می داد.

عبدالله بن جعفر نه تنها عزیز پیامبر، که نزد عموی خود حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام نیز بسیار عزیز و مکرّم بود.

برای همین بود که وقتی به خواستگاری حضرت زینب کبری علیها السلام آمد، امیرالمومنین علیه السلام درخواست او را اجابت کرد. حاصل این وصلت، دو فرزند پسر، به نام های عون و محمد بود.

حضور در کربلا

زمانی که کاروان کربلا، از مدینه حرکت کرد و در مکه فرود آمد، عبدالله جعفر و فرزندانش همراه این کاروان نبودند. چون حضرت مسلم بن عقیل با نامه امام حسین علیه السلام ماموریت کوفه یافت، ابتدا به مدینه آمد و در این موقع بود که عبدالله ابن جعفر فهمید که حضرت حسین علیه السلام برای سفر به عراق مصمم است. بر این اساس، با توجه به شناختی که از بنی‌امیّه داشت، نامه ای خطاب به آن حضرت نوشت و آن نامه را به همراه فرزندانش – عون و محمد – به مکه فرستاد.

زینب کبری علیها السلام، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می‌داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه علیها السلام قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید

او در نامه نوشته بود:

"در رفتن به عراق عجله مکن، از آن می‌ترسم که اگر تو کشته شوی، نور زمین خاموش شود. تو روح هدایت و امید و امیر مومنان هستی"

پاسخ روشن بود و حضرت اباعبدالله علیه السلام در این طریق مصمم. پس برای آن که عبدالله را از اصرار خود، مبنی بر ممانعت از سفر باز دارد، او را از رویای صادقه خویش، با خبر فرمود:

انّی قد رأیت جدّی رسول الله فی منامی فأخبرنی باَمرٍ، انا ماضٍّ له؛

همانا من جدّم رسول‌الله را در خواب دیدم که مرا به این امر آگاه کرد که من به انجام آن اصرار دارم.

در این موقع بود که عبدالله جعفر، به پسران خود وصیت کرد تا همراه آن حضرت بروند و در رکاب او بجنگند.

حضرت زینب

عاشورا

در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری علیها السلام نیز خود را آماده قتال کردند. حضرت زینب علیها السلام در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می‌کرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیله بنی‌هاشم است. او نائبة ‌الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین علیه السلام است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن‌پوش و فدیه راه حسین علیه السلام کرده‌، که از لحظه‌ای که از دامن زهرای مرضیه علیها السلام پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار حسین علیه السلام باز کرده ‌است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده‌اند.

مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفة "کهیعص" را برای زنان کوفی تفسیر می‌کرد، امیرالمۆمنین علیه السلام به او فرمود:

این عبارت "کهیعص" رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد.

بسیاری می‌گویند: زینب کبری علیها السلام، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می‌داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه علیها السلام قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.

پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد:

«اشکوا إلی اللهِ منََ العدوانِ قِتل قومٍ فی الوری عمیانِ

قَد ترکوا معالِمَ القُرآنِ و مُحکمَ التَنزیلِ و التِّبیانِ

وَ اَظهروا الکُفرَ مَعَ الطُّغیانِ؛

در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری علیها السلام نیز خود را آماده قتال کردند. حضرت زینب علیها السلام در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می‌کرد، حالتی دگرگون داشت

"به خداوند شکایت می‌کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند. نشانه های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است را ترک کردند."

و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.

پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد:

«اِن تُنکرونی فَانا بنُ جعفرٍ شهیدُ صِدقٍ فی الجنانِ الازهر

یطیرُ فیها بجناحٍ اَخضرٍ کَفی بِهذا شَرَفاً فی المحشرِ ؛

"اگر مرا نمی‌شناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بال‌های سبز پرواز می کند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است."

و او نیز، فدایی راه حضرت حسین علیه السلام شد.

بارگاه

شهدای کربلا، در پایین پای حضرت امام حسین علیه السلام مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی علیه السلام به نام عون می‌باشد.

                                                                                                                                   فرآوری: فاطمه زین الدینی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

سایت راسخون

کیمیای قلم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.