تبیان، دستیار زندگی
هنر مصر هنری شگفت انگیز است. یکی از الواح مکشوفه از تمدن مصر، لوح پیروزی نارمر است که در اندازه ای نزدیک به 60 سانتی متر از سنگ تراشیده شده است. این لوح که کاربردش سرمه دان بوده، احتمالا در مراسم آیینی استفاده می شده است و در دو سوی آن دو نقش برجسته نمادی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لوح پادشاه نارمر(1)


هنر مصر هنری شگفت انگیز است. یکی از الواح مکشوفه از تمدن مصر، لوح پیروزی نارمر است که در اندازه ای نزدیک به 60 سانتی متر از سنگ تراشیده شده است. این لوح که کاربردش سرمه دان بوده، احتمالا در مراسم آیینی استفاده می شده است و در دو سوی آن دو نقش برجسته نمادین کنده شده است. در این مقاله و نوشتار آتی به شرح و تفسیر این نمادها می پردازیم.

لوح پادشاه نارمر(1)

مصر در دوره پیش از سلسله ها همچنان در مرحله یادگیری شیوه های کاربرد ابزارهای مفرغی بود.کشور احتمالا تحت فرمان چند فرمانروای محلی اداره می شد که مقامشان از مقام روسای قبایل رقیب بالاتر بود. از این سرزمین ها دو پادشاهی رقیب سربرآوردند:

مصر علیا در جنوب، که مرکزش نقده واقع در نزدیکی طیوه بود ، و مصر سفلی در نزدیکی دلتای نیل که به دریای مدیترانه می ریزد. کشاکش های بین آن دو زمانی به پایان رسید که پادشاهان مصر علیا توانستند مصر سفلی را تصرف و دو منطقه را در هم ادغام کنند.

یکی از این پادشاهان نارمر نام داشت که  تصویرش بر یک لوح منقور تشریفاتی نقش بسته است(تصویر1). لوح نارمر را از بسیاری جهات می توان کهن ترین  اثر هنری شناخته شده در تاریخ اعلام کرد. این لوح نه فقط نخستین  تصویر باقی مانده از یک شخصیت سیاسی مشخص شده به نام خویش است بلکه از لحاظ مشخصات نیز به هیچ وجه ابتدایی به شمار نمی رود. به بیان دقیق تر، این لوح در حال حاضر بیشتر ویژگی های مختص هنر مصر را در خود دارد. لوح نارمر ظاهرا ستایشی است از پیروزی مصر علیا بر مصر سفلی.(به تاج های متفاوتی که پادشاه بر سر گذاشته است توجه کنید.) اما معنی این لوح، تا حد زیادی جنبه ی آیینی دارد که در ادامه به شرح تفسیر آن خواهیم پرداخت.

مصر پیش از این توسط شاهان دیگر متحد شده بود، به طوری که نمی توان نارمر را با پادشاه "مِنِس" بنیان گذار نخستین سلسله ی پادشاهی در آن کشور یکی دانست.

لیکن پیش از پرداختن به این نکان، نخست بهتر است هر دو صحنه را " بخوانیم". همین که امروزه می توانیم این صحنه ها را بخوانیم دلیل دیگری بر این واقعیت است که ما هنر دوره ی پیش از تاریخ را پشت سر گذاشته ایم.معنی این نقوش برجسته، به کمک نقوش هیروگلیفی(1) روشن می شود.

قوشی روی کپه ای از گیاه پاپیروس، قلاده ای را در دست دارد که به کله یک انسان بسته شده است و کله نیز همانند گیاه پاپیروس از خاک "می روید". این تصویر مرکب، عملا تکرار صحنه ی اصلی در سطحی نمادگونه است. کله و گیاه پاپیروس نماینده ی مصر سفلی هستند و قوش پیروز همان "هوروس" خدای محلی مصر علیا است

این دستگاه نوشتاری، جدیدا ابداع شده بود. کهن ترین نمونه های هیروگلیف که در گور شاه " اسکورپیون" یافت شده اند(2) به حدود 3300 تا 3200 پیش از میلاد مربوط می شوند. نمادهای انتقال دهنده پیام های کوتاه از طریق نظم منطقی طراحی نیز به روشن شدن معنی کمک می کنند.

خوانش روی اول لوح

لوح پادشاه نارمر(1)

در شکل 2، نارمر را می بینیم که تاج سفید پاداهی مصر علیا را بر سر گذاشته و موی سر یک دشمن فرو افتاده را گرفته است و می خواهد با گرزش به عمر او پایان دهد.دو دشمن مغلوب دیگر نیز در بخش پایینی بر زمین افتاده اند. شکل چهار گوشه ی کوچک در کناردشمن افتاده ی سمت چپ، نشانه ی یک شهر یا دژ استحکامات بندی شده است. در بالای طرف راست و رو به پادشاه، صورتنگاشی نسبتا بغرنج دیده می شود:

قوشی روی کپه ای از گیاه پاپیروس، قلاده ای را در دست دارد که به کله یک انسان بسته شده است و کله نیز همانند گیاه پاپیروس از خاک "می روید". این تصویر مرکب، عملا تکرار صحنه ی اصلی در سطحی نمادگونه است. کله و گیاه پاپیروس نماینده ی مصر سفلی هستند و قوش پیروز همان "هوروس" خدای محلی مصر علیا است.  قیاس، ساده و روشن است. در این جا تفاوتی بین هوروس و نارمر نیست؛ هر دو خدایانی هستند که بر دشمنان خود یعنی انسان پیروز می شوند. به همین علت، حالت نارمر را نباید نشانه ی جنگی حقیقی تلقی کرد. دشمن، احتمالا از همان آغاز درمانده و بی یاور است، و کشتن او به جای آن که عملی حقیقی باشد اقدامی آیینی ست. این حقیقت از آنجا استنباط می شود که نارمر سندل هایش را در آورده است و خدمتگزار درباری که پشت سر اوست سندل ها را در دست چپ خود گرفته است. و این حکایت از آن دارد که وی روی زمینی مقدس گام بر می دارد. (3)

پی نوشت:

1- هیروگلیف به معنی صورتنگاشت دینی یا مقدس است.

2- در فاصله ی 480 کیلومتری جنوب قاهره

3- همین تصویر در عهد عتیق و احتمالا به دلیل نفوذ عقاید مصریان، به هنگامی که خداوند به حضرت موسی امر می کند کفش هایش را درآورد تا آنگاه خداوند در آن صحرای سوزان بر وی ظاهر شود، تکرار می شود.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

تاریخ هنر جهان/ هورست وولدمار جنسن/ ترجمه محمد تقی فرامرزی

هنر در گذر جهان/ هلن گاردنر/ ترجمه محمد تقی فرامرزی