ملا شدن خیلی مشکل است
حضرت آیت الله العظمی مظاهری استاد اخلاق حوزه علمیه بالاترین عبادت را برای طلاب ، تحصیل علم می داند و درباره صبر در عبارت می فرمایند :
ملا شدن خیلی مشکل است از این رو ما افت علم داریم .
این که طلبه تا نیمه شب تا مسئله علمی برای او حل و هضم نشود کتاب را روی زمین نگدارد و دست از مطالعه بر ندارد ، مشکل است بنابر این ملا شدن خیلی مشکل است و بی جهت و بدون تلاش طلبه نمی تواند ملا بشود .
مرحوم صاحب ریاض یک دوره فقه خیلی خوب نوشته اند که هم مختصر است و هم یک دوره فقه صاحب جواهری است یعنی صاحب جواهر خیلی ریاض را پسندیده حتی بهتر از مسالک پسندیده است .
صاحب ریاض در ریاض می نویسد : وهابی ها به نجف اشرف حمله کردند و من توانستم زن و بچه های بزرگم را از پشت بام فراری بدهم و من ماندم و بچه شیر خوارم که وهابی ها وارد خانه ما شدند و من و با بچه شیر خوارم رفتم زیر بوته های داخل حیاط مخفی شدم و از الطاف جلیه خداوند این طفل شیر خوار گریه نکرد .
وهابی ها خانه را غارت کردند و رفتند ، الحمد لله من و بچه هر دو سالمیم و الان دارم ریاض را می نویسم !
از این رو می شود صاحب ریاض و یک دوره فقه می نویسد .
زعیم حوزه علمیه اصفهان در ادامه فرمودند :
صاحب جواهر هم همین گونه تلاش کرده است و زمانی که فرزندش از دنیا رفت بر سر تابوت فرزندش نشست و به نوشتن جواهر ادامه داد و سپس گفت : این نوشتن امشب ثوابش برای روح پسرم!
الان ما طلبه ها گروهی کار می کنیم و به هیچ جایی نمی رسیم ،برای یک کتاب 7 ، 8 ، 10 نفر همکاری می کنند و باز هم به جایی نمی رسند .
صاحب جواهر به تنهایی این کتاب عظیم را نوشته و هیچ کس به او کمک نکرده است.
صاحب جواهر یک دوره فقه این گونه نوشت که حتی بر سر تابوت فرزند هم دست از نوشتن بر نداشت .
ابن رشد اندلسی افتخار می کند و می گوید : من یک شب نشد مطالعه را ترک کنم مگر برای مرگ پدرم که ما طلبه ها به او می گوییم :
افتخار ما این است که صاحب جواهر شب مرگ پسر هم می نویسد و می شود ملا .
این مرجع تقلید در ادامه سخنان نغز و شیرین خود به طلاب حاضر در جلسه این گونه پند و اندرز نمودند :
زشت است ما طلبه ها نماز شب نخوانیم .
زمان طلبگی که ما در مدرسه حجتیه قم بودیم قبل از اذان صبح از مدرسه تا حرم مثل این که روز بود این گونه طلبه ها به حرم می رفتند ، آن گاه بعض مواقع که از حرم بر می گشتیم و هنوز آفتاب نزده بود می دیدیم برخی طلاب دارند بر سر حوض مدرسه وضو می گیرند برای نماز صبح شان ، راستی زشت است !
مرحوم آیت الله نجفی به من گفتند : خدمت آقا ( امام زمان ) رسیدم ، آقا فرمودند : ننگ است که یک طلبه نماز شب نخواند !
نماز شب خیلی هم ریاضیت نمی خواهد آن چه ریاضیت می خواهد حال در نماز شب است لذا یک بزرگی می گفت:
نماز شب خواندن مشکل است ، اما آن چه در سر حد محال است آن است که راستی نماز بخواند . یک معاشقه با خدا ، یک مکالمه با خدا .
( صبر در عبادت ) مشکل است اما خوب کسانی این راه را رفته اند و شده است .
این راه را ما طلبه ها رفتیم ، حسابی هم رفتیم .
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در ادامه بیانات ارزشمند خود این گونه فرمودند :
ما مکتب تشیع را داریم که مرهون ما طلبه ها است .
چهار صد کتاب را این طلبه ها در زمان طاغوت ( اموی و عباسی ) آن هم چه طاغوتی نوشتند .
ابن ابی عمیر یک طلبه است و به خاطر مذهبش و به خاطر مرید امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بودن به هفت سال زندان و 21000 ضربه تازیانه محکوم شد . اموالش را مصادره کردند و کتاب هایش را خواهرش زیر پوست انارها مخفی کرد که باران آمد و کتاب هایش نیز از بین رفت لذا می گویند مرسلات ابن ابی عمیر حجت است .
عصر به عصر او را می آوردند و 100 ضربه شلاق می زدند تا این که وی غش می کرد اما ابن ابی عمیر دست از کارش ( طلبگیش ) برنداشت و پس از هفت سال که از زندان آزاد شد به کار خود ادامه داد .
بیش از 1000 روایت مرحوم شیخ حر عاملی از ابن ابی عمیر نقل می کند .
تشیع این گونه حفظ شده است ما طلبه ها تشیع یعنی فرهنگ تشیع را تا این جا عالی آوردیم .
به قول حضرت امام خمینی که چه خوش می گوید :
این دریای بی پایان فقه ما مرهون امام صادق علیه السلام است لذا افتخار می کنیم جعفری هستیم .
من به شما طلبه ها می گویم دو تا افتخار دیگر هم داریم که حضرت امام نگفته اند :
این دریای بی پایان اعتقادات ما مرهون امام صادق علیه السلام و طلبه های امام صادق علیه السلام است لذا افتخار می کنیم که ما جعفری هستیم و افتخار می کنیم که طلبه هستیم .
این دریای بی پایان اخلاق ما مرهون امام صادق علیه السلام و طلبه های امام صادق علیه السلام است لذا افتخار می کنیم که ما جعفری هستیم و افتخار می کنیم که طلبه هستیم .
این 2 ، 3 میلیون روایت کجا بوده است ؟
مشکل هم بوده است ، زراره از مدینه برگشت به کوفه یک کسی در قبرستان کوفه به زراره گفت : کجا بودی ؟زراره گفت : رفته بودم مدینه خدمت امام صادق علیه السلام .
گفت : سلله سند روایت ثقلین را درست کردی؟ زراره گفت : خیر. آن شخص به زراره اعتراض کرد که تو پیش امام بودی و سلله سند روایت تقلین را از امام نپرسیدی ! زراره از همان جا برگشت به مدینه و رفت خدمت امام و سلسله سند روایت ثقلین را درست کرد و برگشت .
اصول اربع مائة را این طلبه ها نوشتند و این چهار صد کتاب شد بحار ، اصول کافی ، من لا یحضر ، این کتاب هایی که اصول است و الحمد ... پیش ما است .
نگویید نمی شود اگر بخواهیم صبر در عبادت می شود .
منابع:
درس اخلاق آیت الله العظمی مظاهری/مدرسه صدر بازار اصفهان/در تاریخ 17/08/91
تهیه و فرآوری : مهدی صدری ، گروه حوزه علمیه تبیان