تبیان، دستیار زندگی
امام حسین علیه السلام در طىّ مسیر خود به‏ کربلا فرمود: به راستى که این سرا دگرگون گشته و تغییر قیافه داده و خوبیهایش رو به زوال است، و جز رطوبتى که بر ته کاسه نشیند، و جز یک زندگى پست و کم ارزشى- مانند چراگاهى که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیز دیگ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پشت کردن به خانه خدا برای رسیدن به خدا!

کربلا مسافر تازه نمی خواهی؟


کاروان عدالت و آزادى به سوى هدف راه مى‏سپرد که مردى از کوفیان آن را دید و بى‏درنگ به دیدار پسر پیامبر- که امیر آن کاروان بود- شتافت.

این مرد که «ابو هره» و از تیره و تبار قبیله بلند آوازه بنى اسد عنوان شده است، هنگامى که به امام حسین علیه السّلام رسید، سلام و درود نثارش کرد و گفت: هان اى فرزند گرانمایه پیامبر! چرا هجرت؟ چرا ترک یار و دیار؟ چرا دورى از مدینه؟ و چرا هجرت از کنار خانه خدا؟ راستى چه انگیزه و عامل و یا چه کس و چه چیزى تو را از حرم نیاى گرانقدرت، پیامبر خدا بیرون آورد؟ «یا ابن رسول اللَّه ما الّذى أخرجک عن حرم جدّک محمّد.»

امام حسین علیه السّلام در پاسخ او در اشاره به حاکمیّت ترور و وحشت و مذهب سالارى دروغین و خشونت‏بار و مخوف اموى، فرمود: «ویحک یا أبا هرّة! انّ بنى امیّة أخذوا مالى، و شتموا عرضى فصبرت، و طلبوا دمى فهربت؛ و أیم اللَّه لتقتلنى الفئة الباغیة و لیلبسنهم اللَّه ذلا شاملا، و سیفا قاطعا، و لیسلطن اللَّه علیهم من یذلّهم حتّى یکونوا أذلّ من قوم سباء اذ ملکتهم امرأة فحکمت فی أموالهم و دماءهم.»

هان اى «ابا هرّه»! واى بر تو! نمى‏دانى چه چیز مرا از مدینه بیرون آورد؟ استبدادگران سیاهکار اموى، ثروت و دارایى مرا- بخاطر ناسازگاریم با شیوه بیدادگرانه و بربرمنشانه آنان، و دفاع از حقوق و حرمت انسانها- از دستم گرفتند، امّا من در راه هدف شکیبایى ورزیدم؛ با ناسزاگویى و بافته‏هاى ناروا، حرمت و کرامت مرا شکستند، باز هم شکیبایى پیشه ساختم و همچنان به روشنگرى ادامه دادم؛ امّا آنان قصد جانم را کردند و براى ریختن خونم نقشه‏هاى شیطانى کشیدند، و من از شهر و دیار و کنار حرم پیامبر بیرون آمدم و به ناگزیر ترک یار و دیار کردم.

من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ستوه فکر و رنجش دل ندانم، به راستى که مردم گوش به فرمان و پیرو دنیایند، و عقیده و آئین چون لعابى بر سر زبان آنان مى‏باشد که تا زندگیشان روبراه است آن را مى‏چرخانند، و چون به گرفتارى آزموده شوند افراد دیندار کم شوند

به خداى سوگند که این بیدادگران مرا به ناحقّ خواهند کشت و خدا به کیفر جنایت و بیدادشان لباس ذلّت را بر اندام آنان خواهد پوشاند و به خفّتى فراگیر و شمشیرى برنده گرفتارشان خواهد ساخت، و کسى را بر آنان مسلّط خواهد کرد که آنان را به ذلّت و فرومایگى محکوم سازد؛ به گونه‏اى که از قوم «سب» نیز- که زنى به دلخواه خویش بر جان و مال آنان فرمان مى‏راند- خوارتر و ذلّت‏زده‏تر گردند. (در سوگ امیر آزادى (ترجمه مثیر الأحزان)، ص: 166)

امام حسین علیه السلام با دید ماورایی خود به هر آنچه در شرف وقوع بود علم داشت و با انگیزه به سمت آسمان راه می سپرد و لحظه به لحظه سفر ایشان درسی است از آزادگی و بندگی.

کربلا

پای مکتب حسینی

امام حسین علیه السلام در طىّ مسیر خود به‏ کربلا فرمود: به راستى که این سرا دگرگون گشته و تغییر قیافه داده و خوبیهایش رو به زوال است، و جز رطوبتى که بر ته کاسه نشیند، و جز یک زندگى پست و کم ارزشى- مانند چراگاهى که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیز دیگرى نمى‏روید- از آن باقى نمانده است.

آیا نمى‏بینید که به حقّ عمل نمى‏شود، و باطل را رها نمى‏سازند؟! در یک چنین وضعى باید مرد باایمان آرزوى مرگ کند [و این وضع اسفناک مۆمن را عاشق شهادت و لقاى پروردگار مى‏سازد] چرا که من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ستوه فکر و رنجش دل ندانم، به راستى که مردم گوش به فرمان و پیرو دنیایند، و عقیده و آئین چون لعابى بر سر زبان آنان مى‏باشد که تا زندگیشان روبراه است آن را مى‏چرخانند، و چون به گرفتارى آزموده شوند افراد دیندار کم شوند».

-آن حضرت به مردى که در حضور او از فردى بدگوئى و غیبت مى‏کرد فرمود: اى مرد، دست از بدگوئى و غیبت بردار، زیرا که آن خوراک روزانه سگهاى دوزخ است. (تحف العقول / ترجمه جعفرى، ص: 227)

امام حسین علیه السلام در طىّ مسیر خود به‏ کربلا فرمود: به راستى که این سرا دگرگون گشته و تغییر قیافه داده و خوبیهایش رو به زوال است، و جز رطوبتى که بر ته کاسه نشیند، و جز یک زندگى پست و کم ارزشى- مانند چراگاهى که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیز دیگرى نمى‏روید- از آن باقى نمانده است

- مردى در نزد حضرت حسین علیه السّلام گفت: احسان و نیکوکارى در غیر اهلش هدر رود، فرمود: این گونه نیست، بلکه احسان همچون بارش باران است که به خوب و بد مى‏رسد.

- امام حسین علیه السلام فرمودند: خداوند در مقابل گرفتن توان افراد؛ بار طاعت خویش از دوششان بر گیرد، و قدرت هر فردى را که برگیرد تکلیف از او بردارد.

- مردى پیش از هر سخنى بدان حضرت گفت: حالت چطور است؛ خدا تو را سلامت بدارد، آن حضرت بدو گفت: سلام بر هر سخن مقدّم است، خداوند سلامتت دهد، سپس فرمود: به هیچ کس تا سلام نکند اجازه ورود مدهید.

- امام حسین علیه السلام فرمودند: مردمى خدا را به چشمداشتى پرستیدند، این پرستش تاجران است، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند، و این عبادت بردگان است، و گروهى وى را براى سپاس و شکر پرستیدند و این پرستش آزادگان است، که از برترین نوع عبادت است.

- آن حضرت فرمود: اگر خداى سبحان بخواهد تدریجا بنده‏اى را غافلگیر کند، نعمت بسیارش دهد و توفیق شکرگزارى از او برگیرد.(همان، ص: 228)

- ایشان فرمودند: از هر كردارى كه موجب عذر خواهى است بپرهیز، كه یقینا فرد مۆمن نه بدى مى‏كند و نه عذر خواهى. و منافق پیوسته بدى مى‏كند و عذر خواهى. (همان)

                                                                                                                                           فرآوری : محمدی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

کتاب تحف العقول / ترجمه جعفرى

کتاب در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.