آن روز كوفه حال و هوایی غریب داشت
وقتی نگاه ها همه بوی فریب داشت
تنها ترین مسافر شبگرد كوفه بود
آن زائری که همره خود عطر سیب داشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1391/08/25
شبگرد كوفه
آن روز كوفه حال و هوایی غریب داشت وقتی نگاه ها همه بوی فریب داشت تنها ترین مسافر شبگرد كوفه بود آن زائری که همره خود عطر سیب داشت وقت عبور از صف آهنگران شهر بر روی لب ترنم أمن یجیب داشت با دیدن سه شعبه و سر نیزه هایشان دیگر خبر ز روضهی شیب الخضیب داشت مجنون و سر سپردهی مولای خویش بود یعنی تنش برای جراحت شكیب داشت دارالإماره تشنهی خون شهید بود آن روز كوفه حال و هوایی غریب داشت پیوست عاقبت سر او با سر امام در كاروان كرب و بلا هم نصیب داشت بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
یوسف رحیمی