تبیان، دستیار زندگی
باز هم بی بصیرتی کردند جهلشان کار دستشان داده لقمه های حرام را خوردند دل بریدند از شما ساده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ای ولی فقیه دلخسته

حضرت مسلم

رو نزن ؛گوششان کَر است امشب

با غم بی کسی مداراکن

همه دارند میروند آقا

بیصدا گریه کن تماشا کن

**

ای ولی فقیه دلخسته

ای ابر مرد قهرمان چه خبر؟

....نامه دادی حسین برگردد؟

از امام زمانمان چه خبر؟

**

باز هم بی بصیرتی کردند

جهلشان کار دستشان داده

لقمه های حرام را خوردند

دل بریدند از شما ساده

**

چاله کَندَند بر سر راهت

تا که گودال را مَحَک بزنند

ریسمان جهالت آوردند

تا که به زخم دلت نمک بزنند

**

کوفه بال وپر شما را بست

کُنج دیوارِ خسته افتادی

تنگی کوچه هاش باعث شد

یاد پهلو شکسته افتادی

**

ضربه هاشان به پهلویت میخورد

درد هایت یکی دوتا که نبود

چه قدر زود دوره ات کردند

کوفه گودال کربلا که نبود

**

آب در حسرت لبانت سوخت

لب پاره مُعَذَّبی آقا

گریه هایت به کوفیان فهماند

فکر فردای زینبی آقا

**

تهمت خوردن شراب زدند

به شما مرد حق پرست آقا

تازه با اینکه خیزران نزدند

دو سه دندانتان شکست آقـا

**

خیزران گفتم و دلم خون شد

دهنم تیر میکشد چه کنم

روضه ات را به سمت بَزم شراب

دست تقدیر میکشد چه کنم

**

...بی ادب تا که چوب را برداشت

قلم آشفته شد مُرّکب ریخت

بی ادب چوب را که بالا برد

غم عالم به جان زینب ریخت

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


وحید قاسمی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.