تبیان، دستیار زندگی
شقاوت در اسلام به دو دستۀ مادی و معنوی قابل تقسیم است و انسان موظف است برای رسیدن به کمال، از هر دو نوع اسباب شقاوت دوری جوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیایید بدبختی را بشناسیم!

بهشت و جهنم نور  و تاریکی


بر اساس آنچه در قرآن و روایات دیده می‌شود انسان در زندگی با دو راه اصلی روبه رو است. راه اول طریق سعادت و نجات می‌باشد و راه دیگر طریق شقاوت و هلاکت است. آدمی به اختیار خویش هر یک از این مسیرها را انتخاب کرده و در آن گام برمی‌دارد و بر این اساس آینده خویش را ترسیم می‌نماید. خداوند متعال و معصومین (علیهم السلام) در مواردی به ذکر اسباب شقاوت و بدبختی انسان‌ها پرداخته و جایگاه آنان در روز قیامت را بیان می‌دارند که در ذیل به بیان برخی از این موارد پرداخته می‌شود.


معنای شقاوت

شقاوت و بدبختی امری است كه همه از آن متنفرند و عبارت است از: نامساعد بودن شرائط پیروزی و پیشرفت و تكامل.

شقاوت نیز هم‌چون سعادت به دو دسته مادی و معنوی تقسیم می‌شود. بدین معنا که انجام یا عدم انجام برخی کارها سبب خواهد شد که انسان در همین دنیا زندگی سختی را در پیش داشته باشد و به آنچه مطلوب است دست نیابد و به شقاوت دنیایی گرفتار آید. در کنار این امر انجام یا عدم انجام برخی کارها سبب خواهد شد فرد در آخرت گرفتار عذاب الهی گردد و به هلاکت افتد. اسلام برای هر دو برنامه‌ای ویژه در نظر دارد و تعالیم اسلامی حاکی از این مسئله است که تلاش انسان باید در راستای دوری از هر دو نوع شقاوت قرار داده شود.

عوامل شقاوت

در جهان هستی اسباب و عللی وجود دارد که استفاده از آن‌ها سبب می‌گردد فرد زندگی شقاوتمندانه‌ای داشته باشد و در نهایت به دام هلاکت اسیر افتد. از جمله این امور که در قرآن و روایات مورد تأکید قرار گرفته‌اند عبارتند از:

شقاوت در اسلام به دو دسته مادی و معنوی قابل تقسیم است و انسان موظف است برای رسیدن به کمال، از هر دو نوع اسباب شقاوت دوری جوید

کفر پیشگی و تکذیب آیات الهی: «إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُون» (آل عمران/116: محققا كسانی كه كافر شدند، نه اموالشان به دردشان می‏خورد و نه اولادشان از خدا بی‏نیازشان می‏سازد و آنان اهل آتش و هم در آن جاودانند) و «وَ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» (بقره/39: و كسانی كه كافر شوند و آیه‏های ما را دروغ شمارند اهل جهنمند و خود در آن جاودانند).

احاطه گناه بر قلب: «بَلی‏ مَنْ كَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» (بقره/81: بله كسی كه گناه می‏كند تا آنجا كه آثار گناه بر دلش احاطه یابد این چنین افراد اهل آتشند و بیرون شدن از آن برایشان نیست).

افکندن نفس در زیان: «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ» (مۆمنون/103: و هر آن كه اعمالش سبك وزن باشد آنان كسانی هستند كه نفس خویش را در زیان افكنده به دوزخ مخلد خواهند بود).

پایان یافتن عمر با عمل ناشایست: امام صادق (علیه السّلام) از جدشان امیر المۆمنین (علیه السّلام) چنین نقل می‌كنند: «حقیقة الشقاوة ان یختم للمرء عمله بالشقاوة؛ حقیقت شقاوت این است كه آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانه‏ای خاتمه یابد».

چه بسیار بودند کسانی که عمر خویش را صرف انجام دستورات الهی نمودند اما در نهایت ارتکاب به گناهانی سبب گردید عمرشان در گناه تباه شود و گذشته‌یشان بی‌فایده گردد.

هوای نفس

فریب نفس و غرور را خوردن: علی (علیه السّلام) می‌فرمایند: «الشقی من انخدع لهواه و غروره؛ شقاوتمند كسی است كه فریب هوای نفس و غرورش را بخورد.

زن بد، همسایه بد، خانه تنگ و مرکب بد: پیامبر اسلام (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‏فرمایند: اربع من الشقاوة: الجار السوء و المرأة السوء و المسكن الضیق و المركب السوء؛ چهار چیز است كه اسباب شقاوت است: همسایه بد، همسر بد، خانه تنگ و مركب بد.

حرص در کسب روزی و اصرار بر گناه: از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلم) نقل شده است: «من علامات الشقاء: جمود العینین، و قسوة القلب، و شدة الحرص فی طلب الرزق، و الاصرار علی الذنب؛ از نشانه‏های شقاوت آن است كه هرگز قطره اشكی از چشم انسان نریزد. و نیز از علامات آن: سنگدلی و حرص شدید در تحصیل روزی، و اصرار بر گناه است».

در این روایت علاوه بر آنکه برخی ویژگی‌های انسان شقی بیان شده است به ذکر دو نشانه برای شناخت این‌گونه از افراد نیز اشاره می‌گردد که عبارتند از عدم گریستن و قساوت قلب.

تمامی آنچه در فوق بدان‌ها اشاره گردید اموری اختیاری هستند که فرد می‌تواند به سویشان رفته و یا از آن‌ها دوری نماید. این خود فرد است که با انتخاب شیوه زندگی و بهره‌گیری از اسباب و علل موجود در جهان آینده خویش را رقم زده و شقاوت یا سعادت را برای خود فراهم می‌سازد.

جایگاه شقاوتمندان

آنچه از بررسی آیات قرآن به دست می‌آید مردم در آخرت به سه دسته تقسیم می‌شوند:

1ـ سعادتمندان که جاودانه در بهشت خواهند ماند.

2ـ شقاوتمندان که زندگی جاودانه‌ای در جهنم دارند.

3ـ مستضعفان

امام صادق (علیه السّلام) از جدشان امیر المۆمنین (علیه السّلام) چنین نقل می‌كنند: «حقیقة الشقاوة ان یختم للمرء عمله بالشقاوة؛ حقیقت شقاوت این است كه آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانه‏ای خاتمه یابد»

گروه دوم کسانی هستند که در این مجال مورد بررسی قرار گرفتند. در قرآن کریم چنین آمده است: «یَوْمَ یَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ*فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ*فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ*خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ» (روزی می‏آید كه هیچ كس جز با اجازه او (خدا) سخن نمی‏گوید*برخی از آن‌ها بدبخت و بعضی خوشبخت هستند*پس كسانی كه بدبخت شدند در آتش قرار می‌گیرند، برای آن‌ها در آنجا فریاد و ناله‏ای است*جاودانه در آن خواهند بود تا وقتی كه آسمان‌ها و زمین پابرجاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگار تو آنچه را كه می‏خواهد می‏كند).

این آیات به جهت آنکه مردم را به لحاظ اعمالشان تقسیم نموده است اشاره‌ای به مستضعفان ـ کسانی که حجت بر آنان تمام نگردیده ـ نمی‌کند و تنها دو گروه سعادتمندان و شقاوتمندان را مدنظر قرار می‌دهد. طبق این آیات، اهل شقاوت كسانی هستند كه جاودانه در دوزخ خواهند بود و جز ناله و فریاد به دلیل شدت عذاب چیزی نصیبشان نخواهد شد.

چکیده

در نهایت این نتیجه به دست می‌آید که شقاوت در اسلام به دو دسته مادی و معنوی قابل تقسیم است و انسان موظف است برای رسیدن به کمال، از هر دو نوع اسباب شقاوت دوری جوید. خداوند متعال و ائمه (علیهم السلام) برخی از اسباب و علل شقاوت آدمی را بیان داشته‌اند که از آن جمله می‌توان به کفر، تکذیب آیات الهی، پایان دادن عمر با گناه، حرص برای کسب روزی، اصرار بر گناه و احاطه آن بر قلب و ... اشاره نمود. انسان شقی در روز رستاخیز در پیشگاه حضرت حق هیچ دفاعی از خود ندارد و جاودانه در دوزخ داخل می‌گردد.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: تفسیر آسان، محمدجواد نجفی خمینی، ج 8، ص 16.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.