تبیان، دستیار زندگی
«مثل من در مقایسه با انبیاء پیشین، همانند مردى است كه بنائى بسیار زیبا و جالب بسازد، مردم گرد آن بگردند، و بگویند: بنائى زیباتر از این نیست، جز این كه جاى یك خشت آن خالى است، و من همان خشت آخرینم»! .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا اسلام آخرین دین است ؟

اسلام

گرچه آیه «او رسول اللّه و خاتم النبیّین است» (وَ لكِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ)(1) به تنهایى براى اثبات خاتمیت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) كفایت مى كند، ولى دلیل خاتمیت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) منحصر به آن نمى باشد، چه این كه: هم آیات دیگرى در قرآن مجید به این معنى اشاره مى كند، و هم روایات فراوانى در این باره نقل شده است.

از جمله در آیه 19 سوره «انعام» مى خوانیم: وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ: «این قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه این قرآن به آنها مى رسد انذار كنم» (و به سوى خدا دعوت نمایم).

وسعت مفهوم تعبیر «وَ مَنْ بَلَغَ» (تمام كسانى كه این سخن به آنها مى رسد) رسالت جهانى قرآن و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)را از یكسو، و مسأله خاتمیت را از سوى دیگر، روشن مى سازد.

آیات دیگرى كه عمومیت دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را براى جهانیان اثبات مى كند، مانند: تَبارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَكُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً: «جاوید و پر بركت است، خداوندى كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد، تا تمام اهل جهان را انذار كند».(2)

و مانند: وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ كَافَّةً لِلنّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً: «ما تو را جز براى عموم مردم، به عنوان بشارت و انذار، نفرستادیم».(3)

و آیه: قُلْ یا أَیُّهَا النّاسُ إِنِّى رَسُولُ اللّهِ إِلَیْكُمْ جَمِیعاً: «بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به همه شما هستم».(4)

وسعت مفهوم «عالمین» و «ناس» و «كافة» نیز مۆید این معنى است.

از این گذشته، اجماع علماء اسلام از یكسو، و ضرورى بودن این مسأله در میان مسلمین از سوى دیگر، و روایات فراوانى كه از پیامبر و دیگر پیشوایان اسلام رسیده از سوى سوم، مطلب را روشنتر مى سازد كه به عنوان نمونه به ذكر چند روایت زیر قناعت مى كنیم!

1 ـ در حدیث معروفى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: حَلالِى حَلالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامِى حَرَامٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ: «حلال من تا روز قیامت حلال است و حرام من تا روز قیامت حرام».

این تعبیر، بیانگر ادامه این شریعت تا پایان جهان مى باشد.

«مثل من در مقایسه با انبیاء پیشین، همانند مردى است كه بنائى بسیار زیبا و جالب بسازد، مردم گرد آن بگردند، و بگویند: بنائى زیباتر از این نیست، جز این كه جاى یك خشت آن خالى است، و من همان خشت آخرینم»!

گاهى، حدیث فوق به صورت: حَلالُ مُحَمَّد حَلالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لایَكُونُ غَیْرُهُ وَ لایَجِیءُ غَیْرُهُ: «حلال محمّد همیشه تا روز قیامت حلال است و حرام او همیشه تا قیامت حرام است، غیر آن نخواهد بود و غیر او نخواهد آمد» نیز نقل شده است.

2 ـ حدیث معروف «منزلت» كه در كتب مختلف شیعه و اهل سنت در مورد على(علیه السلام)و داستان ماندن او به جاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مدینه» به هنگام رفتن رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، به سوى جنگ «تبوك» آمده، نیز كاملاً مسأله خاتمیت را روشن مى كند، زیرا در این حدیث مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: أَنْتَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی: «تو نسبت به من، به منزله هارون نسبت به موسى هستى، جز این كه: بعد از من پیامبرى نیست» (بنابراین تو همه منصبهاى هارون نسبت به موسى را دارى جز نبوّت).

3 ـ این حدیث نیز مشهور است و در بسیارى از منابع اهل سنت نقل شده كه فرمود: مَثَلِى وَ مَثَلُ الأَنْبِیاءِ كَمَثَلِ رَجُل بَنى بُنْیاناً فَأَحْسَنَهُ وَ أَجْمَلَهُ، فَجَعَلَ النّاسُ یَطِیْفُونَ بِهِ یَقُولُونَ ما رَأَیْنا بُنْیاناً أَحْسَنَ مِنْ هذا اِلاّ هذِهِ اللَّبِنَةَ، فَكُنْتُ أَنَا تِلْكَ اللَّبِنَةَ:

حضرت محمد صلی الله و علیه و آله

«مثل من در مقایسه با انبیاء پیشین، همانند مردى است كه بنائى بسیار زیبا و جالب بسازد، مردم گرد آن بگردند، و بگویند: بنائى زیباتر از این نیست، جز این كه جاى یك خشت آن خالى است، و من همان خشت آخرینم»!.

این حدیث، در «صحیح مسلم» به عبارات مختلف و از روات متعدد نقل شده، حتى در یك مورد در ذیل آن این جمله آمده است: «وَ أَنَا خاتَمُ النَّبِیِّین».

و در حدیث دیگرى، در ذیل آن مى خوانیم: جِئْتُ فَخَتَمْتُ الأَنْبِیاءَ: «آمدم و پیامبران را پایان دادم».

و نیز در «صحیح بخارى» (كتاب المناقب) و «مسند احمد حنبل»، و «صحیح ترمذى»، و «نسائى» و كتب دیگر نقل شده، و از احادیث بسیار معروف و مشهور است و مفسران شیعه و اهل سنت مانند «طبرسى» در «مجمع البیان» و «قرطبى» در تفسیرش آن را در ذیل آیه مورد بحث آورده اند.

وسعت مفهوم تعبیر «وَ مَنْ بَلَغَ» (تمام كسانى كه این سخن به آنها مى رسد) رسالت جهانى قرآن و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)را از یكسو، و مسأله خاتمیت را از سوى دیگر، روشن مى سازد

4 ـ در بسیارى از خطبه هاى «نهج البلاغه» نیز خاتمیت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)صریحاً آمده است، از جمله در خطبه 173 در توصیف پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) چنین مى خوانیم: أَمِینُ وَحْیِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِیرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِیرُ نِقْمَتِهِ: «او (محمّد) امین وحى خدا، و خاتم پیامبران، و بشارت دهنده رحمت و انذار كننده از عذاب او بود».

و در خطبه 133 چنین آمده است: أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُع مِنَ الأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْیَ: «او را پس از یك دوران فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد به هنگامى كه میان مذاهب مختلف، نزاع در گرفته بود به وسیله او سلسله نبوت را تكمیل كرده و وحى را با او ختم نمود».

و در خطبه نخستین «نهج البلاغه» بعد از شمردن برنامه هاى انبیاء و پیامبران پیشین مى فرماید: إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله)لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ: «تا زمانى كه خداوند سبحان محمّد(صلى الله علیه وآله) رسولش را براى تحقق بخشیدن به وعده هایش، و پایان دادن سلسله نبوتش مبعوث فرمود».

حدیث در این زمینه در منابع اسلامى بسیار زیاد است، به طورى كه در كتاب «معالم النبوة» 135 حدیث از كتب علماء اسلام از شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان بزرگ اسلام در این زمینه جمع آورى شده است.(5)

پی نوشت ها:

1. احزاب، آیه 40.

2 ـ فرقان، آیه 1.

3 ـ سبá آیه 28.

4 ـ اعراف، آیه 158.

5. تفسیر نمونه، جلد 17، صفحه 366.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: سایت آل البیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.