آموزش فحش دادن از کودکی!
شرایط به گونه ای است که انگار اغلب مردم عصبانی و پرخاشگر شده اند و نزاعهای لفظی و تبادل عبارات و الفاظ ركیك و زشت به بخشی از مشاهدات روزانه مردمی تبدیل شده که در كوچه، خیابان، بازار و اماكن عمومی در حال رفت و امد هستند و این مسئله، روح و روان دهها نفر را آزار میدهد.
زمانی بود که شنیدن این نوع حرفها، تنها از زبان عده خاصی از افراد شنیده می شد. اما به گواهی پژوهشهای اجتماعی و یافتههای عینی، این روزها در مواردی میتوان حتی نوجوانان، میانسالان، دختران جوان و نوجوان و خانمهای میانسالی را مشاهده كرد كه در مواجهات عمومی و از سرعصبانیت و خشم به راحتی پرخاشگر شده و الفاظ ركیك و ناخوشایند بر زبان خود جاری میكنند. این پدیده ناهنجار به عنوان یكی از آثار و نتایج اجتناب ناپذیر زندگیهای مدرن و شهری عنوان میشود و البته که ذهن و روح آدمی را آزار میدهد. 1
آنچه بیش از هر چیز عجیب و ناراحت کننده به نظر می رسد این است که چنین الفاظی را از زبان بچه های مدرسه ای بشنوید. بچه های کم سن و سالی که از مدرسه می آیند و حتی در محاورات عادی و دوستانه خود، به راحتی از عبارات زشت و کلمات سخیف استفاده می کنند و عنوان شوخی و خنده را به این عمل خود می دهند.
آنچه مشخص است اینکه در میان هیاهوهای متعددی که در زندگی شهری وجود دارد، در کنار شنیدن بوقهای پیاپی خودروها، سر و صدای ناشی از ترافیک و صداهای برخاسته از ساخت و سازهای شهری، شنیدن الفاظ و حرفهای رکیک و نامناسب از زبان بر و بچه های این شهر، موجب آزردگی خاطر و ناراحتی است. خصوصا برای آن دسته از افرادی که دغدغه های تربیتی دارند و والدینی که قرار است فرزندانشان به چنین جامعه ای قدم گذارند. به راستی چه عواملی موجب می شود تا بچه ها در آغاز سنین نوجوانی به چنین اقداماتی دست بزنند؟ اصولا بچه ها این کلمات را از چه کسانی یاد می گیرند؟
نکته قابل توجه این است که کلمات و عبارات زشت و سخیف در ابتدا توسط والدین و اطرافیان نزدیک بیان می شوند و فرزندان برای اولین بار در جمع خانوادگی خود این کلمات را می شنوند. تکرار این کلمات از طریق رسانه های جمعی و در محیط عمومی جامعه موجب می شود که به کارگیری آنها عادی شود و همواره به کار برده شوند.
به گفته بسیاری از روانشناسان، شنیدن حرفهای زشت و رکیک نه تنها باعث آزار روحی افراد میشود بلکه انرژی مثبت را از وی دور کرده و افسردگی را به دنبال دارد. 2
این دلیل به اضافه مموعه ای از دلایل دیگر موجب شده است تا موضوع این نوشتار درباره استفاده بچه ها از الفاظ زشت، باشد.
مساله مورد نظر این نوشتار، دریافت علل این ناهنجاری رفتاری از طرف کودکان و نوجوانان است. فراوانی این رفتار در جامعه نشان می دهد که نظارت خانوادهها در این زمینه به درستی صورت نگرفته و یا در انتقال نکات تربیتی به فرزندانشان موفق نبوده اند. به نظر می رسد که اغلب این نوجوانان با چنین الفاظی در خانواده خود آشنا شده اند و به تکرار همان چیزی می پردازند که بارها و بارها در محیطهای خصوصی و جمع خانوادگی خود، شنیده اند.
مسلما پدر و مادری که از طفولیت به نحوه گفتارشان دقت و توجه داشته باشند، به آموزش و درونی کردن این نحوه گفتار به فرزندانشان پرداخته اند و عملکرد والدین تاثیر فراوانی بر فرزندان دارد و این فرزندان که ریشه های شخصیتی و رفتاری شان به درستی در خانواده بنیان گذاری می شود و در محیطی که رعایت ادب و احترام در آن صورت می گیرد بزرگ می شوند، با ورود به اجتماع و محیطی مناسب برای آموزش و تربیت، مسیر تربیتی شان تکمیل می شود. اما آن دسته از فرزندانی که از کودکی شاهد بد دهانی والدین خود بوده اند، اینگونه یاد می گیرند و تکرار این کلمات موجب عادی شدن آن می شود و اصلا یاد نمی گیرند که به کارگیری برخی از کلمات قبیح است. گویا والدین فراموش کرده اند که بچه ها همان چیزی می شوند که پدر و مادرشان هستند و نه ان چیزی که پدر و مادرشان می خواهند باشند. یعنی عملکرد والدین تاثیر مستقیم بر فرزندان دارد. بیان این عبارات به این خاطر است که به حساسیت نقش والدین در تک تک رفتارهایشان با فرزندان اشاره شود. به این معنا که باید بر نحوه گفتار و رفتارشان دقت دائمی داشته باشند و بدانند و آگاه باشند که در آینده شاهد تکرار رفتار خودشان در فرزندان خواهند بود.
پی نوشت: 1 و2برگرفته از سایت تابناک.آبان 1391
فاطمه ناظم زاده
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط:
اصول تربیت کودک مطابق با میلتان