تبیان، دستیار زندگی
تو میدانی که این مرد، فاسق و فاجر بوده شرب خمر ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کرامات رضوی / کرامت بیست و ششم


حال شما اهل خراسان چگونه خواهد بود؟ زمانی که پاره تن من در سرزمین شما دفن شود و امانت من به شما سپرده گردد و ستاره ام در آنجا پنهان شود.


محدث نوری در دارالسلام مینویسد: میر معین الدین اشرف، یکی از خدام حضرت رضا علیه السلام، گفته است:

شبی در دارالحفاظ (یکی از رواقهای حرم مطهر) یا کشیک خانه، خوابیده بودم؛ در خواب دیدم که برای تجدید وضو به صفه میر علی شیر - همین صفه که در صحن کهنه است و اکنون ایوان طلاست - بیرون آمدم.

ناگاه جماعت بسیاری دیدم که به صحن مطهر وارد شدند و در پیشاپیش آنان! بزرگواری خوش صورت و عظیم الشان نورانی بود؛ و جماعتی کلنگ به دست پشت سر آن بزرگوار بودند، وقتی وارد شدند تا وسط صحن مطهر آمدند، همان شخص بزرگوار فرمود:

کرامات رضوی/کرامت بیست و ششم

انبشوا هذا القبرو اخرجوا هذاالخبیث این قبر را بشکافید و این خبیث را بیرون آورید.

اشاره به قبر مخصوص نمود و آن جماعت شروع به کندن قبر نمودند. من از یک نفر پرسیدم؛ این شخص کیست؟

گفت: حضرت امیرالمۆمنین علیه السلام است.

در همین اثنا دیدم از روضه مبارکه، حضرت رضا علیه السلام بیرون آمد و خدمت جدش امیر المۆمنین رسید و بر آن حضرت سلام کرد؛ آقا جواب سلامش را داد؛ پس از آن امام هشتم علیه السلام عرض کرد:

یا جدا! سئلتک ان تعفوا عنه و تهبنی تقصیره

از شما خواهش میکنم؛ این شخص را که در جوار من دفن شده عفو فرمایی و تقصیر او را به من ببخشی؛

امیر المۆمنین علیه السلام فرمود:

تو میدانی که این مرد، فاسق و فاجر بوده شرب خمر میکرده است؛

عرض کرد: بلی.

ولکنه اوصی عند وفاته ان یدفن فی جواری.

اما او هنگام مرگ وصیت کرد که او را در جوار من دفن کنند؛

و من امیدوارم که او را به من ببخشی.

امیر المۆمنین علیه السلام فرمود: و هبتک جرائمه من تقصیرات و گناهانش را به تو بخشیدم.

پس از آن حضرت رضا علیه السلام بازگشت.

خواب بیننده گوید: من از وحشت بیدار شدم و بعضی را که خوابیده بودند، بیدار کردم و با هم به همان محلی که با هم دیده بودم آمدیم و نگاه کردیم، دیدم که معلوم است قبر تازه ای است و مقداری هم خاك بیرون ریخته شده است؛ آن گاه جویا شدم و پرسیدم که این قبر کیست؟

گفتند: قبر شخص ترکی است که دیروز اینجا دفن شده است.

نویسنده سطور و مرحوم مروج هر دو لب هایمان بدین شعر مترنم گشت:

ای شه توس فدای تو و طوف حرمت!

توس فردوس برین گشته ز یمن قدمت

من به درگاه تو باروی سیاه آمده ام

این من و جرم من و آن تو و لطف و کرمت

در روضه الواعظین، علی بن فتال نیشابوری نقل میکند که مردی خراسانی خدمت امام رضا علیه السلام رسیده و گفت: یا بن رسول الله! من رسول اکرم صلی الله علیه و اله را در خواب دیدم که فرمود:

کرامات رضوی/کرامت بیست و ششم

کیف انتم اذا دفن ارضکم بضعتی و استحفظتم ودیعتی و غیب فی ترابکم نجمی

فرمود: حال شما اهل خراسان چگونه خواهد بود؟ زمانی که پاره تن من در سرزمین شما دفن شود و امانت من به شما سپرده گردد و ستاره ام در آنجا پنهان شود.

حضرت رضا علیه السلام فرمود:

انا المدفون فی ارضکم و انا بضعه نبیکم و انا الودیعه و النجم

من همان پاره تن رسول الله صلی الله علیه و اله هستم که در سرزمین شما دفن میشوم و من همان امانت و ستاره او هستم.

بعد مولا علی بن موسی الرضا علیه السلام خود میفرماید:

الا فمن زارنی و هو یعرف ما اوجب الله تبارك و تعالی من حقی و طاعتی و فانا و ابائی شفعائه یوم القیامه و من کنا شفعائه یوم القیامه نجا و لو کان علیه وزر الثقلین

هر کس مرا زیارت کند در حالی که عارف به حق من باشد که خداوند چه امتیازی به من عنایت کرده و اطاعتم را واجب شمرده است من و پدرانم شفیع او خواهیم بود؛ و من پدرانم در روز قیامت شفیع هر که باشیم نجات مییابد؛ اگر چه دارای جن انس باشد.


منبع: دانستنیهای رضوی

بخش حریم رضوی