سیارکهایی که میزبان حیات هستند
هر چند میلیونها خردهسیارک در كمربند مورد بحث وجود دارد اما آنها بسیار از هم دورند و فضای این كمربند در هنگام گذر از آن خیلی خالی به نظر میرسد. در زمان شكلگیری منظومه شمسی، اجرامی كه در مدار مورد اشاره قرار گرفته بودند به دلیل اثرات جاذبه عظیم مشتری و فاصله مخصوصی كه از خورشید داشتند، دچار موقعیتی شدند كه از یكپارچه شدن آنها جلوگیری میكرد.
بیشتر دانش ما از سیاركها مربوط به مطالعه پارهای از آنها است كه در زمین سقوط كردهاند. سیاركها عمدتاً از سیلیكات یا همان سنگ و كمی از آهن و نیكل تشكیل شدهاند. باقی جرم تشكیل دهنده سیاركها را آلیاژهایی از این سه ماده تشكیل میدهد.
در جنگ جاذبه ای میان خورشید و مشتری، وستا و سرس، دو تن از ساکنان کمربند سیارک ها توانستند جان سالم به در ببرند و همچنان از زمان شکل گیری تا به الان دست نخورده باقی بمانند. شواهد نشان می دهد هر کدام از این دو ویژگی ساختاری متفاوتی دارند بنابراین هر یک باید مسیر تکاملی مختلفی را طی کرده باشند. وستا سیارکی خشک و ساختار یافته به نظر می رسد که ویژگی های سطحی متفاوتی مانند گدازه های بازلتی یا دهانه های عمیق در قطب جنوب را دارا می باشد. در مقابل سرس دارای سطحی رسی و گردوغبار گونه است که شواهدی از وجود آب در آن دیده شده است و این موضوع دانشمندان را برای جستجوی لایه های یخ در آن کنجکاو کرده است.
ویژگی های فیزیکی وستا بسیار شبیه ساختار سیارات داخلی منظومه شمسی است در حالی که سرس مانند قمرهای یخی سیارات خارجی منظومه شمسی به نظر می رسد. با مطالعه این تضادها و مقایسه خصوصیات این دو سیارک، دانشمندان می توانند اطلاعات خود را درباره مرحله تبدیل مناطق صخره ای درونی به مناطق یخی بیرونی منظومه شمسی افزایش دهند.
اگرچه منجمان توجه خاصی به این اجرام دارند اما میان مردم، سیارکها چندان هم خوشنام نیستند، چرا که بیشتر خطر برخورد با زمین را یادآوری میکنند. با اینحال نباید فراموش کنیم که همین اجرام مرگبار در عین حال پیک حیات هم هستند. این پیکها با خود مواد معدنی و مواد لازم برای تشکیل حیات را حمل میکنند. بنابراین کمربند سیارکها یکی از مهمترین بخشهای منظومهی شمسی به حساب میآید. اما این کمربند در منظومههای دیگر هم وجود دارد، پس آیا این منظومهها میزبان حیاتند؟ چگونه میتوان فهمید که سیارکها در منظومههای سیارهای پیک مرگند یا پیک حیات؟
ربکا مارتین از دانشگاه کلرادو و ماریو لیویو از مۆسسهی علوم تلسکوپ فضایی اسپیتزر برای پاسخ دادن به پرسشهای مطرح شده به سراغ حلقههای خرده سنگ پیرامون ستارهها و سیارههایی به بزرگی مشتری در منظومههای دیگر رفتهاند. آنها با بررسی مدل شکلگیری این حلقهها، پی بردند که تعداد اندکی منظومهی سیارهای وجود دارد که در آنها برای شکلگیری کمبرند سیارکها، سیارات دقیقاً در جای مناسبی قرار گرفتهاند. شاید بتوان گفت که از این لحاظ منظومهی شمسی، منظومهای منحصر به فرد و خاص است.
در حال حاضر 3 مدل برای نحوهی شکلگیری کمربند سیارکها در منظومههای دیگر وجود دارد:
مدل نخست: سیارههای مشتریمانند به مرور به داخل منظومه مهاجرت کردهاند و با این مهاجرت کمربند سیارکها را که در حال شکلگیری بوده است، از بین بردهاند و سیارکها و خرهسنگها به بیرون از منظومه پرتاب شدهاند. در نتیجه با تعداد اندک باقیمانده از آنها، سیارات خاکی زمینمانند از وجود سیارکهای ارزشمند بیبهره ماندهاند. طبیعتاً با وجود حلقهی نازک باقیمانده از سیارکها جندان امیدی به تولد حیات در این منظومهها نمیتوان داشت.
مدل دوم: اصلاً در برخی منظومهها سیارات مشتریمانند شکل نگرفتهاند. در نتیجه کمربند پهن و پرجرمی از سیارکها وجود دارد که سیارات خاکی را بمباران میکنند. در این حالت هم چندان شانسی برای تولد حیات وجود ندارد.
مدل سوم: در این مدل سیارات مشتریمانند در لبههای بیرونیتر منظومه شکل گرفتهاند و فقط اندکی به داخل پیشروی کردهاند. این پیشروی در حدی است که مانع از شکلگیری کمربند پهن و بزرگی از سیارکها شود. در این صورت به اندازهی کافی سیارک برای انتقال حیات به سیارات زمینمانند وجود دارد ولی این تعداد آنقدری نیست که باعث نابودی حیات شود. منظومهی شمسی در این دسته قرار میگیرد.
مارتین و لیویو با استفاده از رصدهای تلسکوپ فضایی اسپیتزر، این مدلها را با 90 حلقهی سیارکی و 520 سیارهی غولپیکر که پیرامون ستارهها میگردند، مقایسه کردهاند.
در این مقایسه فقط 4 درصد از سیارهها و حلقهها اندازهای مناسب دارند و در جای مناسبی هم قرار گرفتهاند. چنین نتیجهی شگفتآوری کمک بسیار بزرگی به جستوجوی حیات در منظومههای دیگر است.
فرآوری: م.ح.اربابی فر
بخش دانش و زندگی تبیان
منابع: دانش فضایی، کانوت