تبیان، دستیار زندگی
بود محـال ترا داشتن  امید  محال به عالمی كه نباشد هگرز بر یك حال از آن زمان كه جهان را بود حال زینسان جهان بگردد لیكن مگر نگرددش احوال دگر شوی تو ولیكن همان بود شب و روز دگر شوی تو ولیكن همان بود مه و سال نبود شهر د...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زلزله تبزیز

زلزله
بود محـال ترا داشتن  امید  محال

به عالمی كه نباشد هگرز بر یك حال

از آن زمان كه جهان را بود حال زینسان

جهان بگردد لیكن مگر نگرددش احوال

دگر شوی تو ولیكن همان بود شب و روز

دگر شوی تو ولیكن همان بود مه و سال

نبود شهر در آفاق خوشتر از تبریز

به ایمنی و به مال و به نیكویی و جمال

در او به كام دل خویش هر كسی مسئول

امیر و بنده و سالار و فاضل و مفصال

به نیم چندان كز دل كسی بر آرد قیل

به نیم چندان كز  لب تنی برآرد قال

خدا به مردم تبریز بر فكنده فنا

فلك به مردم تبریز بر گماشت زوال

فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز

رمال گشت جبال و جبال گشت رمال

دریده گشت زمین و خمیده گشت نبات

دمنده گشت بحار و رونده گشت جبال

كسی كه رسته شداز مویه گشته بود چو موی

كسی كه جسته شد ، از ناله گشته بود چو نال

یكی نبود كه گوید به دیگری كه مموی

یكی نبود كه گوید به دیگری كه منال ....

قطران تبریزی