نگاهی به ناآرامیهای اخیر کویت
اوضاع سیاسی کویت مدتی است که به شدت ناآرام نشان میدهد. پس از آن که شیخ «صباح احمد الصباح»، پادشاه کویت دستور اعمال تغییراتی جزیی در قانون انتخابات این کشور را صادر کرد، برخی از نمایندگان پارلمان سابق کویت اعلام کردند انتخابات آینده را تحریم خواهند کرد.
مخالفان که اکثریت پارلمان اخیر این کشور را در اختیار داشتند، اعلام کردند که هدف آل صباح از ایجاد این تغییرات هموار کردن راهیابی عناصر موافق با رژیم به نهاد و قوه قانونگذاری کویت است.
این درحالی است که فراخوان گروههای مخالف برای برگزاری راهپیماییهای اعتراضآمیز نیز با استقبال زیادی مواجه شده است، تا آنجا که برخی از منابع، اعتراضات 100 هزار نفری یکشنبه شب برابر با 21 اکتبر گذشته را بزرگترین تظاهرات در تاریخ این کشور بیان کردند.
این اتفاقات پس از آن رخ میداد که امیر کویت هفتم ماه اکتبر گذشته تصمیم به انحلال پارلمان گرفته بود. این ششمین بار در شش سال اخیر و دومین بار در سال جاری است که پارلمان کویت به دلیل اختلاف بین دولت و پارلمان، منحل شده است.
انحلال اخیر پارلمان کویت با پیشنهاد دولت به امیر این کشور صورت گرفته بود. گفتنی است به علت تحریم پارلمان از سوی نمایندگان، از زمان احیای پارلمان یعنی فوریه سال جاری، هیچ جلسهای در پارلمان برگزار نشده بود.
به نظر میرسد، برای فهم تحولات اخیر کویت باید دو سطح تحلیل را به طور موازی در کنار هم مد نظر قرار داد. برخی از مسائل و قضایای مربوط به این تحولات مربوط به سطح داخلی کویت بوده و برخی دیگر را باید در سطح خارجی بررسی کرد.
از نظر داخلی ریشه اصلی بیثباتی سیاسی کویت را میتوان نبود ظرفیت مناسب در ساختار سیاسی این کشور ملاحظه کرد و همان طور که اشاره شد پارلمان این کشور که «مجلس الامه» نام دارد، در شش سال اخیر به طور میانگین هر سال یک بار شاهد انحلال بوده است.
انحلال پارلمان یا دولت در یک معنا به منزله بن بست سیاسی و نبود هیچ راهحل دیگر برای مشکلات موجود در نهادهای قدرت کویت است. بنابراین واقعیات صحنه سیاسی کویت نشان میدهد، بروز اختلاف بین ارکان قدرت در این کشور به طور معمول با انحلال پارلمان یا دولت همراه بوده است.
به عبارت دیگر نحوه برخورد حاکمان کویت با تعارضات و اختلافات سیاسی، در اغلب موارد اینگونه بوده است که به جای حل یک مسئله ترجیح دادهاند، صورت آن را پاک کنند.
در بعد خارجی نکته مهم، توجه به همزمانی تقریبی انحلال پارلمان کویت و انحلال پارلمان در اردن است. در حال حاضر اردن نیز از برخی جهات وضعیتی مشابه کویت دارد.
پارلمان این کشور نیز به دستور ملک عبد الله دوم، پادشاه این کشور منحل شده و به تبع آن دولت نیز استعفا داده است. انتخابات جدید پارلمانی در راه است اما راهپیماییهای مردمی برای انجام اصلاحات بیشتر نیز برگزار شده است.
بنابراین حاکمان کویت با در نظر گرفتن شرایط ملتهبی که در کشورهای عرب اطرافاشان وجود دارد، تلاش میکنند که با انجام اصلاحات سیاسی از بروز نارضایتیهای فراگیر و گسترده در بین مردم جلوگیری کنند. اما اگرچه انحلال پارلمان در کویت با هدف پایان دادن به اختلافات و آرام کردن اوضاع صورت گرفته است، اما خود تبدیل به آغازی برای چالش شده است.
نکته دیگری که درباره اتفاقات اخیر کویت باید در نظر گرفته شود، نگرانیهای شدید حاکمان کشورهای عرب خلیج فارس و به خصوص کویت از رشد تفکرات اخوانی در کشورهایشان است.
این نگرانی پس از انقلاب 25 ژانویه مصر و روی کار آمدن جماعت اخوان المسلمین در این کشور معنای جدیدی پیدا کرده است و هرگونه تغییر در وضعیت این جماعت در مصر به عنوان شاخه مادر و اصلی بازتاب آن بر شاخههای این جماعت در دیگر کشورهای عربی قابل ملاحظه است.
همان طور که یکی از رهبران جماعت اخوانالمسلمین کویت نیز چندی پیش گفته بود: نسیم انقلابهای عربی در کویت نیز شروع به وزیدن کرده است و بهترین راهحل بهبود بخشیدن به اوضاع سیاسی است، زیرا ماهیت حکومت کویت بسیار لغزنده و نیازمند تغییرات است.
اما اگر جریان اخوانی را کنار بگذاریم، دغدغه دیگر حاکمان کویت را باید در رشد «جریان سلفی» نزدیک به وهابیت در این کشور ملاحظه کرد که به شدت مورد حمایت عربستان سعودی و سعودیهای وهابی قرار دارد.
در طول چند سال اخیر این گروههای سلفی توانستهاند، خود را در فضای سیاسی این کشور مطرح کنند. از نظر آل صباح رشد این جریان علاوه بر گسترش نفوذ عربستان سعودی در کویت، اختلال فعالیت مسالمتآمیز جناحهای مختلف را هم به دنبال دارد.
به همین دلیل حاکمان کویت ناآرامیهای اخیر در این کشور را به دخالت عربستان سعودی و قطر هم نسبت میدهند. واقعیت این است که عربستان سعودی از ابتدا با شکل گیری نظام پارلمانی در کویت مخالف بوده است. اما به نظر میرسد، این مسئله در بهترین حالت تنها بخشی از واقعیتهای مسئله باشد. بنابراین علت اصلی بیثباتیهای کشور کویت را باید در اختیارات بیش از حد امیر و نبود ظرفیتهای کافی در ساختارهای سیاسی این کشور ملاحظه کرد.
به هرحال عملی شدن تحریم گسترده انتخابات از سوی مخالفان به این معنی است که این گروهها پارلمان آتی را به رسمیت نخواهند شناخت و خارج از نظام سیاسی آینده این کشور خواهند بود.
در نتیجه بخش بزرگی از مردم کویت در آن نماینده نخواهند داشت و فرصت اعتراض و راهپیمایی را برای خود حفظ خواهند کرد. بنابراین باید همچنان منتظر آینده پرچالشی برای کویت باشیم.
قبس زعفرانی بخش سیاست تبیان