سرانگشت عشق ... » دگر به بام بم من نوای چلچله نیست صدای کودک شهرم شبیه هلهله نیست کجا شد آن همه فریاد روز اولتان ؟ از این سکوت نفس گیر هم دگر گله نیست خدا کند که نگیرد بلا به دامنتان میان شادی و رنج جهان چو فاصله نیست قسم به ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1383/10/06
« بسازمت به سرانگشت عشق ... »
دگر به بام بم من نوای چلچله نیست
صدای کودک شهرم شبیه هلهله نیست
کجا شد آن همه فریاد روز اولتان ؟
از این سکوت نفس گیر هم دگر گله نیست
خدا کند که نگیرد بلا به دامنتان
میان شادی و رنج جهان چو فاصله نیست
قسم به وسعت اندوهت ای بم گلگون
میان روز و شبم در غمت مقابله نیست
فغان که بر سر هر کوچه باغ وبازارت
غریو شادی و شور و نوا و غلغله نیست
برای ساختنت ای همیشه خاک عزیز
زمان کاهلی و جای بحث و مسِئله نیست
بسازمت به سرانگشت عشق تا که جهان
به دیدنت بشتابد دوباره فاصله نیست
دی ماه 1382