aurora بازگشت یك افسانه (2)
در مورد آئورورا اطلاعات مختصری هم وجود دارد كه بیشتر بر پایه حدسیات است و از سوی منابع خاصی تایید نشدهاند. اما واقعی به نظر میرسند. بیشینه سرعت این پرنده در حدود پنج تا هشت ماخ گزارش شده است.
در ادامه
تا سال 1965 میلادی سریعترین هواپیماها دو هزار مایل بر ساعت سرعت داشتند در صورتی كه در سال 1945 تنها چند هواپیما می توانستند به سرعت 500 مایل بر ساعت دست یابند. پس گام منطقی دیگر، ساختن هواپیماهایی بود كه دیوار صوتی را بشكنند.
با شكسته شدن دیوار صوتی توسط جتهای جنگنده كه توسط شوروی سابق و ایالات متحده آمریكا ساخته میشدند، اولین گامها برای ساختن پرندههای هایپرسونیك برداشته شد.
لازمه رسیدن به سرعت بسیار بالا داشتن موتور بسیار پیشرفته و مهمتر از آن بدنهای است كه طاقت سرعت یك مایل بر ثانیه معادل 3600 مایل بر ساعت یا همان 4/5 ماخ داشته باشد. از این جا میتوان به ساختار بسیار پیچیده آئورورا پی برد. از اولین هواپیماهای هایپرسونیك میتوان به X-15 وFDL-15 اشاره كرد كه توسط ناسا و لاكهید مارتین ساخته شدهاند.
در مورد آئورورا اطلاعات مختصری هم وجود دارد كه بیشتر بر پایه حدسیات است و از سوی منابع خاصی تایید نشدهاند. اما واقعی به نظر میرسند. بیشینه سرعت این پرنده در حدود پنج تا هشت ماخ گزارش شده است.
طول آن در حدود 110 فوت (5/33 متر) و طول دو سر بال آن كه كاملاً به صورت مثلث است حدود 60 فوت(2/18متر) است. این هواپیما احتمال سقف پروازی در حدود 150 هزار فوت (4/28 مایل) یا بیشتر دارد. در مورد موتور این هواپیما نمیتوان به نظر واحدی رسید.
با توجه به گفتههای شاهدان مختلف در آمریكا و انگلیس چندین نوع موتور مختلف میتواند در این پرنده به كار گرفته شده باشد.
مثلاً بر پایه چیزی كه شاهدان در كالیفرنیا گفتهاند، میتوان احتمال داد كه از یك موتور رم جت سیكلی متان سوز كه تغییرات بسیار زیادی در آن داده شده در آئورورا استفاده شده است. در مورد نیروی پیش رانش این هواپیما چهار نظریه وجود دارد كه مختصراً آنها را به شما معرفی میكنم.
اولین نظریه PWDE است. این كلمه مخفف Pulse Detonation Wave Engine است. این موتور شیوه كار بسیار پیشرفته و پیچیدهای دارد. در این روش هیدروژن و یا متان مایع بر روی بدنه تزریق میشوند و پس از گرم شدن توسط PWDE مورد استفاده قرار میگیرد.
دومین نظریه Ramjet است
این مورد همان موتور رم جت سیكلی متان سوز است كه در بالا گفته شد. رم جتها در حالت عادی میتوانند سرعت 6-4 ماخ را به دست آورند. اما این سیستم در آئورورا دچار تغییراتی شده است كه میتواند سرعت 8-5 ماخ را به دست آورد.
نظریه سوم سیستم Rulsejet معمولی است. در این حالت هوا از جلو توسط موتور مكیده شده و پس از فشرده شدن و خروج با فشار از درون موتور باعث پیش رانش هواپیما میشود.
نظریه چهارم هم Turbo Rochetjet است. در این مورد اطلاعات خاصی در دست نیست و صرفاً یك نظریه است. اما هنوز هم با همه این توصیفات نمیتوان گفت كه حتی آئورورا وجود خارجی دارد یا نه، شاید همه آن چیزهایی كه شاهدان در جاهای مختلف دیدهاند مربوط به چندین هواپیما میشده است كه هیچ ربطی به هم نداشته باشند و مسئولان نظامی آمریكا با پاسخ ندادن به ابهامات پیش آمده، میخواهند وجههای اساطیری به طرحهای خود بدهند.
مشاهده موثق آئورورا
گزارشی كه آئورورا را به واقعیت بیشتر نزدیك كرد در آگوست 1989 توسط كریس گیبسون كه یك مهندس نفت بود منتشر شد. او در آن زمان روی یك طرح نفتی در دریای شمالی كار میكرد كه ناگهان چند هواپیما را مشاهده كرد كه از روی سر او در فاصلهای نه چندان بالا گذشتند.
او كه در تشخیص هواپیماها یك حرفهای به شمار میرود توانست یك تانكر سوختKC-130 و دو F-111 را تشخیص بدهد، اما هواپیمای چهارم را فقط توانست یك مثلث كامل توصیف كند.
او این مثلث را كمی بزرگ تر از F-111 و دارای زوایای 75 درجه و به رنگ كاملاً سیاه توصیف كرد كه هیچ كدام از جزییات آن قابل دیدن نبودند و ظاهراً از تانكر KC-130 سوخت دریافت میكرده است.
كمی بعد یكی از مجلات صنایع هوایی آمریكا گفتههای اشخاصی را چاپ كرده بود كه نیمه شبها صدای بسیار بلند تیك آف هواپیمایی را در پایگاه هوایی ادوارد شنیده بودند.
منبع:هوانورد