تبیان، دستیار زندگی
او پیش روی ایشان ایستاد و حربه ای به سوی امام پرتاب کرد، ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کرامات رضوی / کرامت هفدهم


در حالی که امام علیه السلام روی ضریح نشسته بود. او پیش روی ایشان ایستاد و حربه ای به سوی امام پرتاب کرد، به طوری که امام علیه السلام خیلی ناراحت شد.


با وجود عنایاتی که حضرت رضا علیه السلام به زوار خود دارد، زوار باید قدر و منزلت خود را بداند و گامی از دایره ادب و انسانیت بیرون ننهند. داستان زیر هشتاری برای زوار است!

مرحوم مروج در کتاب کرامات رضویه مینویسد:

تاجری اهل تهران به عنوان زیارت به مشهد مقدس مشرف شد؛ وقتی که او در مسافرت بود،

کرامات رضوی / کرامت هفدهم

یکی از دوستانش در تهران او را در خواب دید که آن آقا به حرم مشرف شد؛ در حالی که امام علیه السلام روی ضریح نشسته بود. او پیش روی ایشان ایستاد و حربه ای به سوی امام پرتاب کرد، به طوری که امام علیه السلام خیلی ناراحت شد.

باز به طرف دیگر ضریح رفت و همین عمل را مرتکب شد. مرتبه سوم به طرف پشت سر مبارك رفته و حربه ای به سوی ایشان پرانید که بر اثر اصابت آن، امام به پشت افتاد.

من وحشت زده از خواب بیدار شدم و با خود گفتم که این چه خوابی بود؟!!

بالأخره رفیقش از سفر برگشت، در ملاقات با او پرسید: برای چه رفته بودی؟

جواب داد: برای زیارت.

گمان میکرد که در خلال سخنانش تعبیر خوابش را خواهد فهمید، چون از سخنانش چیزی نفهمید، خواب خود را برای او نقل کرد.

آن مرد گریان گفت: حقیقت این است که وقتی در حرم مشرف بودم، زنی را پیش روی آن حضرت دیدم که دستش را روی ضریح مطهر گذاشته بود، خوشم آمده دستم را روی دستش گذاشتم به طرف دیگر رفت؛ من هم رفتم باز همین عمل را مرتکب شدم تا به طرف پشت سر رفتم؛ دستش را که به ضریح گذاشته بود، با دست خود لمس کردم!! البته به خدا پناه باید برد از چنین گستاخی!!!

در پایان میگوید: پرسیدم: اهل کجایی؟ گفت: تهران ما با هم از سفر برگشتیم.


منبع: دانستنیهای رضوی

بخش حریم رضوی