باید از دلالان مالیات گرفت!
در گفت و گوی زیر با دکتر رزاقی وی تحلیلاش از نوسانات ارزی اخیر و راهکارهایی که میتوانند کمک کنند اقتصاد ایران با آب نطلبیده نوسانات ارزی، به مراد چند سالهاش برسد ارائه داده است که از نظرتان میگذرد.
تحلیل شما از علل نوسانات ارزی چند ماه گذشته چیست؟
بنده منشا این نوسانات را در درجه اول ناشی از وجود نقدینگی 385 هزار میلیارد دلاری نزد بخش خصوصی میدانم. تحریم و سوءمدیریت شوکهایی بود که موجب شد این نقدینگی به سمت بازار ارز سرازیر شود. تمایل نداشتن صاحبان این نقدینگی به حوزه تولید و تمایل آنها به فعالیتهای سوداگرایانهای که در مدت کوتاه، بدون پرداخت هیچ مالیاتی سود زیادی را عایدشان میکند، در اقتصاد ایران همواره یک مساله بزرگ بوده که تاکنون اقدام موثری برای حل آن صورت نگرفته است.متاسفانه "مفت بری" دیگر ننگ محسوب نمیشود و از لحاظ اخلاقی زشت و نکوهیده نیست و تاسف انگیزتر اینکه حتی برخی آن را تعبیر به "زرنگ بودن" میکنند.
اما صاحبان نقدینگی و سرمایههای خرد میگویند در ساختار معیوب اقتصاد کشور با چنین خریدهایی ارزش پولشان را حفظ میکنند.
من چنین استدلالی را قبول ندارم. صاحب نقدینگی اگر بهدنبال حفظ ارزش پولاش باشد میتواند با سپردهگذاری در بانک و کمک به چرخه تولید و عمران کشور این کار را انجام دهد. از سود کلانی که با خرید و فروش ارز در این مقطع نصیب افراد میشود، نمیتوان تلقی تلاش برای حفظ ارزش پول را داشت. نکته مهم این است که این رفتارها ثبات اقتصاد ایران را برهم میزند. البته یکی از مشکلات قدیمی اقتصاد ما، سیاست تعدیل اقتصادی است. اینها همه عوارض همان سیاست هستند. وقتی دست بخش خصوصی باز باشد، طبیعی است دنبال سود بیشتر میرود. سود تولید کم است و زحمتاش بسیار. در حالی که واسطهگری و دلالی نهتنها زحمت ندارد بلکه سود زیاد در مدت کم به ارمغان میآورد بدون اینکه ریالی مالیات پرداخت شود.
از تحریمها بهعنوان «شوک»ی یاد کردید که موجب شد نقدینگی سرگردان به بازار ارز هدایت شود.آیا میشد این شوک را مدیریت کرد؟
این شوک به این دلیل ایجاد شد که سالهاست قیمت ارز در کشور در یک سطح غیرواقعی تثبیت شده است. یعنی ما طی این سالها به مصرفکنندگان ارز به جای هر یک دلار که میخریدند در برهههای مختلف 3، 4 و 5 دلار دادیم. این کار از محل درآمدهای نفتی انجام میگرفت. میشد با برخی اقدامات، تبعات این شوک را مدیریت کرد اما ریشه مشکل، ثبات قیمت ارز بود.
طبیعتا چون حرکت ما به سمت کاهش ارزش پول ملی نه یک انتخاب، بلکه تحمیل بود، شرایطمان کمی سخت است. اما بهطور یقین دلار حتی اگر به 10 هزارتومان هم برسد، به نفع کشور خواهد بود
برخی میگویند که یکی از علل رشد بیرویه قیمت ارز، کاهش عرضه از سوی بانک مرکزی است. به اعتقاد شما عرضه باید به روال گذشته برگردد؟
قطعا خیر. کل پسانداز ارزی کشور بعید است بیش از 120-100 میلیارد دلار باشد. اگر فقط یک سوم سرمایه سرگردان 385 میلیارد دلاری به سمت بازار ارز آمده باشد، به این معناست که کل پسانداز ارزی کشور را باید به اینها بدهیم و این درحالی است که کشور، سالانه 18میلیارد دلار هزینه خدمات و 70-60 میلیارد دلار برای واردات نیاز دارد که باید تامین شود. بنابراین در شرایطی که شوک ایجاد شده، سرمایه سرگردان افراد بیتعهد، مردم و کشور را به سوی بازار ارز کشانده، درحالی که عرضه بیبرنامه ارز اشتباه بزرگی است. کاهش عرضه ارز از سوی دولت به هر دلیل که باشد، اعم از کمبود ارز یا با هدف صرفهجویی ارزی، منطقی است. بههرحال تحریمها تازه شروع راه است، تحریمهای نفتی به تدریج در طول زمان اثرات بیشتری نشان میدهند. بنابراین باید با اتخاذ تدابیر و سیاستهای حساب شده ضمن صرفهجویی ارزی، خود را برای شرایط پیشرو آماده کنیم.
تجربه برخی کشورها همچون ژاپن و چین نشان میدهد تضعیف ارزش پول ملی در برابر دلار، بهعنوان یک تدبیر هوشمندانه، منجر به رونق تولید ملی و توسعه صادرات این کشورها شد. در ساختار فعلی اقتصاد کشور چگونه میتوان از فرصت پیش آمده برای تکرار این تجربه موفق بهره گرفت؟
اشاره خوبی کردید. طبیعتا چون حرکت ما به سمت کاهش ارزش پول ملی نه یک انتخاب، بلکه تحمیل بود، شرایطمان کمی سخت است. اما بهطور یقین دلار حتی اگر به 10 هزارتومان هم برسد، به نفع کشور خواهد بود. اولش کمی سخت است اما اگر سازوکار و تدبیر درستی از سوی مسوولان انجام بگیرد، رونق تولید داخلی و توسعه صادرات نتیجه قطعی افزایش قیمت ارز است.
صاحب نقدینگی اگر بهدنبال حفظ ارزش پولاش باشد میتواند با سپردهگذاری در بانک و کمک به چرخه تولید و عمران کشور این کار را انجام دهد. از سود کلانی که با خرید و فروش ارز در این مقطع نصیب افراد میشود، نمیتوان تلقی تلاش برای حفظ ارزش پول را داشت
متاسفانه مسوولان ما طور دیگری نگاه میکنند. تورم داخلی سالهاست تولید کنندگان را در تنگنا قرار داده و در این شرایط دولت با تثبیت قیمت ارز و جلوگیری از رشد آن متناسب با تورم داخلی، در واقع بیش از 10 سال است به تولید کنندگان خارجی یارانه داده تا تولیداتشان را با قیمت ارزان وارد بازار کشورمان کنند.
با چه تدبیر و سازوکاری میتوان از این فرصت استفاده کرد؟
با کمال تاسف دولت نهتنها در این مدت اخیر هیچ برنامهای نداشته بلکه به نظر میرسد برای مدیریت این شرایط در آینده هم هیچ برنامهای ندارد. راهاندازی مرکز مبادلات ارزی ایده خوب وزارت صنعت بود اما دولت در این مرکز مجددا خودش ارز میفروشد.
یعنی دولت باید عرضه ارز را متوقف کند؟
نه اینکه متوقف کند اما باید آگاهانه یارانهای را که تاکنون به دلار میداده، حذف کند و اجازه دهد قیمت دلار واقعی شود و دنبال راهکارهایی برای رونق دادن به تولید داخلی باشد. وقتی سود در دلالی باشد نه تولید، حتی تولید کننده هم هروقت شرایط مساعد میشود، دلالی میکند یا میرود دنبال واردات.
چه راهکاری؟
دولت یارانهای را که تا الان به دلار میداده باید به ریال و به تولیدکننده داخلی بدهد. محصول صنعتگر و کشاورز را به جای اینکه ارزان بخریم، گران بخریم. ما سالانه بخش عمده نهادههای دامی مورد نیاز را از خارج وارد میکنیم. با همان توضیحی که در مورد غیرواقعی بودن قیمت دلار دادم، شاید حدود سه چهار برابر به تولید کننده خارجی علوفه یارانه میدادیم. خب همین یا بخشی از این را به صورت ریالی بدهیم به کشاورز داخلی تا انگیزه پیدا کند تولید داخلی را افزایش بدهد و محصولاش را با قیمت ارزان به چرخههای بعدی بفروشد. به همین ترتیب تولید صنعتی هم رونق میگیرد و ما دیگر به فعل واردات و دلار برای واردات، نیاز نخواهیم داشت، مشکل اشتغال هم مهار میشود و درعین حال صادرات غیرنفتی رونق میگیرد چرا که از یک سو تولید داخلی ارزان تمام میشود و از سوی دیگر گران بودن دلار انگیزه مضاعفی برای تولیدکننده است که محصولاش را صادر کند. برای بقیه نیازها چطور؟ دولت میتواند راحت بگوید دلار ندارم.کسی میخواهد سفر خارجی برود، میخواهد برای ادامه تحصیل برود، میخواهد قاچاق کند، دلار را به قیمت واقعی از بازار آزاد بخرد. ما الان داریم به اینها یارانه میدهیم.
حوزه تولید طی سه دهه گذشته نشان داده در شرایط حمایتی، گرفتار سستی و رخوت میشود. یارانه حاملهای انرژی امتیاز بزرگی بود که تولید داخلی استفاده درست از آن نکرد. مشکلات درون بنگاهی بسیار زیاد و بهرهوری بسیار کم است. با وجود این ساختار معیوب، راهکاری که اشاره کردید چطور قابل پیادهسازی است؟
راهی که بنده اشاره کردم، کشور را به استقلال اقتصادی میرساند. استقلال سیاسی ایران در دنیا بینظیر است و باید تلاش کنیم به استقلال اقتصادی برسیم. در عین حال نکته شما را قبول دارم که تولید ما بیمار است، حتی تولیدکننده ما هم مشکل دارد اما این عیوب راه حلهای خودشان را دارند.
در کوتاه مدت برای مهار بازار غیررسمی ارز چه تدبیری باید اندیشید؟
باید سازوکار به گونهای چیده شود که بتوان مالیات از دلالان گرفت. متاسفانه دستگاه مالیاتی ما یک ساختار متصلب و منفعل است که فقط زورش به حقوقبگیران میرسد. در دستگیریهای اخیر، اخلالگران بازار ارز اعلام شدند. یک نفر طی ماههای اخیر 100میلیارد تومان گردش حساب داشته است. این معنیاش این است که میشود با تدابیری، حداقل دلالان بزرگ بازار را شناسایی و از آنها مالیات دریافت کرد. این مالیات باید طوری باشد که دلالی در مقایسه با تولید، صرفه اقتصادی نداشته باشد. سود فقط باید در تولید باشد چون این تولید کننده است که به کشور خدمت میکند.
منبع : خبرگزاری فردا
مطالب مرتبط: