تبیان، دستیار زندگی
اساس آیه ی 96 از سوره ی آل عمران، خداوند فرموده خانه ی كعبه «هدی للعالمین» است؛ پس چرا افراد فراوانی هستند كه كنار كعبه می روند و زیارت می كنند، ولی به راه حق هدایت نمی شوند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانه کعبه «هدی للعالمین»است؟!


اساس آیه ی 96 از سوره ی آل عمران، خداوند فرموده خانه ی كعبه «هدی للعالمین» است؛ پس چرا افراد فراوانی هستند كه كنار كعبه می روند و زیارت می كنند، ولی به راه حق هدایت نمی شوند؟

حج

پاسخ :

«هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه ی طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)».[1]

هدایت الهی درجات و مراتبی دارد و خدای سبحان موجودات آفریده ی خود را به دو هدایت «تشریعی» و «تكوینی» راهنمایی و رهبری می كند.

1 - هدایت تشریعی: «هدایت تشریعی» همان ارائه ی طریق و راهنمایی و بیانِ قانون حلال و حرام خداوند است كه در منابع دین اعم از كتاب و سنّت و عقل بیان شده است.

خداوند متعال قانون سعادت بخش خود را در اختیار انسان قرار می دهد و با امر به فضایل و نهی از رذایل، او را آگاه می سازد تا به انتخاب و اختیار خویش، راهی را برگزیند؛ «انا هدیناه السّبیل اما شاكراً و امّا كفورا»[2] هدایت تشریعی از طریق ابلاغ «دین» صورت می گیرد و دین مجموعه ی قوانین الهی است كه شامل سه بخش اعتقاد، اخلاق و عمل است.[3] هدایت تشریعی جنبه ی عمومی و همگانی دارد و هیچ قید و شرطی در آن نیست.[4]

2 - هدایت تكوینی: هدایت تكوینی، همان «ایصال الی المطلوب» در رسانیدن موجود ناقص به كمالِ در خورِ خویش است. خدای سبحان همه ی موجودات و مخلوقات را با هدایت تكوینی عام و «ربوبیت مطلقه» اداره می كند و هیچ مخلوق و موجودی نیست كه از این هدایت گسترده و سفره ی رحمت بی كران حق، محروم باشد، آب را به پای نهال تشنه می رساند و دست نسیم سحری را بر چهره ی غنچه ی مشتاق می ساید و یكی را بارور و دیگری را شكوفا می سازد، رسالت ریاح و بادها در پراكندن ابرها و در سوق دادن آب حیات به سوی سرزمین پژمرده، به هدایت اوست كه فرمود: «واللَّه الذی ارسل الریاح فتثیر سحابا فسقناه الی بلدٍ میت»[5]

هدایت تكوینی حدّ و مرزی ندارد و چون همه ی آفرینش جنود الهی اند و خدای سبحان همه ی نظام را در دست قدرتش دارد و تنها اوست كه انسان و راه هدایت او را می شناسد، از هر راهی كه بخواهد و مصلحت بداند می تواند انسان را هدایت كند.[6]

هدایت برای كسانی كه در جستجوی حقّ اند و هرجا حق را ببینند پذیرا شوند و آنان كه لجوج و متعصب اند و نه تنها در جستجوی حق نیستند بلكه هرجا آن را بیابند برای خاموش كردن آن تلاش می كنند، از هدایت بی نصیب خواهند بود. به تعبیر دیگر علاوه بر «فاعلیت فاعل» «قابلیت قابل» نیز مشروط است هم در هدایت تكوینی و هم در هدایت تشریعی

«این هدایت كه موضوع بحث بسیاری از آیات قرآن است هرگز بی قید و شرط نمی باشد و مخصوص گروهی است كه اوصاف آن ها در قرآن بیان شده است». [7]

«كعبه رمز هدایت همه ی مردم است همانند قرآن و پیامبر اكرم - صلی اللَّه علیه وآله - كه برای همه ی مردم نازل و مبعوث شده اند هدایتی همه جانبه برای همه ی مردمان می باشد، «هدی للعالمین» و خیر و بركت آن نیز تنها برای مۆمنین نیست بلكه برای همگان است، وضع للناس.» [8]

همان گونه كه قرآن كریم از دو نوع هدایت برخوردار است؛ هدایت تشریعی قرآن برای همه ی مردم و هدایت تكوینی آن برای مۆمنان و متقیان می باشد؛ كعبه نیز از هدایت تشریعی و تكوینی برخوردار است. بنابراین؛ هدایت تشریعی كعبه از آنِ همه ی مردم است و هدایت تكوینی آن اختصاص به مۆمنان و متقیان دارد.

حج

هدایت تشریعی همان هدایت عام و راهنمایی علمی و ارائه ی طریق است و پس از آن، اختیار با خود مردم است كه این هدایت را بپذیرند یا نه. «انا هدیناه السبیل اما شاكرا واما كفورا»[9] هدایت تشریعی از آنجا كه هدایت علمی است، در عمل و رفتار قابل تخلّف و عصیان است و لذا فرمود: «واما الثمود فهدیناهم فاستحبّوا العمی علی الهدی»[10] یعنی قوم ثمود را هدایت كردیم (به هدایت تشریعی) ولی آن ها كوری و ضلالت و گمراهی را بر نور و هدایت ترجیح دادند.

اگر كمی فطرت توحیدی خود را به سبب گناه و عصیان خاموش نكرده باشد هدایت تشریعی را می پذیرد و در این صورت هدایت تكوینی كه پاداشی است بر ایمان، نصیب او می گردد.«ومن یۆمن باللَّه یهد قلبه»[11] یعنی هر كس كه به خدا ایمان بیاورد. خدا نیز او را هدایت تكوینی و عملی می كند و اگر این هدایت پاداشی را خوب نگه داشت، هدایت اش افزون می گردد «والذین اهتدوا ازادهم هدی واتاهم تقواهم»[12] یا درباره ی اصحاب كهف می فرماید: «انهم فتیة آمنوا بربهم و زدناهم هدی»[13] آنان گروهی بودند كه به پروردگار خویش ایمان آوردند و در نتیجه ما نیز بر هدایت آنان افزودیم.

این هدایت خاصّه و تكوینی، با توفیق همراه است و انجام فضایل و كارهای خیر را برای انسان آسان می سازد و نه تنها در این راه رنج نمی برد، بلكه لذّت هم می برد چون احساس سهولت و آسانی می كند. «فامّا من اعطی واتقّی، وصدق بالحسنی، فسنیسره للیسری»[14] / [15].

«كعبه رمز هدایت همه ی مردم است همانند قرآن و پیامبر اكرم - صلی اللَّه علیه وآله - كه برای همه ی مردم نازل و مبعوث شده اند هدایتی همه جانبه برای همه ی مردمان می باشد، «هدی للعالمین» و خیر و بركت آن نیز تنها برای مۆمنین نیست بلكه برای همگان است، وضع للناس»

هدایت كعبه ویژه ی چه كسانی است؟

هدایت كعبه همانند هدایت قرآن و هدایت انبیاء برای همه ی مردم می باشد اما علت عدم هدایت همه ی مردم را می توان چنین ذكر كرد: «تا مرحله ای از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحله ی تسلیم در مقابل حق و پذیرش آن چه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هدایت كتاب های آسمانی و دعوت انبیاء (و كعبه) بهره می گیرد.

هدایت برای كسانی كه در جستجوی حقّ اند و هرجا حق را ببینند پذیرا شوند و آنان كه لجوج و متعصب اند و نه تنها در جستجوی حق نیستند بلكه هرجا آن را بیابند برای خاموش كردن آن تلاش می كنند، از هدایت بی نصیب خواهند بود. به تعبیر دیگر علاوه بر «فاعلیت فاعل» «قابلیت قابل» نیز مشروط است هم در هدایت تكوینی و هم در هدایت تشریعی.

زمین شوره زار هرگز سنبل برنیاورد، اگرچه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد، بلكه باید زمین آماده باشد تا از فطرت زنده كننده ی باران بهره گیرد. سرزمین وجود انسانی نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاك نشود، بذر هدایت را نمی پذیرد.»[16]

قرآن كریم، ضلالت و گمراهی را مخصوص كسانی می داند كه دارای اوصاف «كفر»، «ظلم»، «فسق»، «دروغ»، «اسراف» و «كفران» باشند و اوصاف زیر را زمینه ساز هدایت الهی شمرده است: «پیروی از فرمان خدا»، «جلب خشنودی خدا»، «توبه و انابه»، «جهاد مخلصانه در راه خدا» و «پیمودن مقداری از راه هدایت به عنوان شرطی برای ادامه این راه»[17]

پی نوشت ها :

[1] . مكارم شیرازی، ناصر و همكاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1363، ج 17، ص 167.

[2] . نساء/ 3.

[3] . جوادی آملی، عبداللَّه، تفسیر موضوعی قرآن، (قرآن در قرآن)، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1378، ج 1، ص 190، 191.

[4] . تفسیر نمونه، همان، ج 19، ص 464.

[5] . فاطر/ 9.

[6] . جوادی آملی، تفسیر موضوعی، همان، ص 191، 192.

[7] . تفسیر نمونه، همان، ص 465.

[8] . قرائتی، محسن، تفسیر نور، قم، در راه حق، چاپ اول، 1374، ج 2، ص 132، جهت آگاهی بیشتر ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 371.

[9] . انسان/ 3.

[10] . فصلت/ 17.

[11] . تغابن/ 11.

[12] . محمد/ 17.

[13] . كهف/ 13.

[14] . تفسیر موضوعی، همان، ج 1، ص 194.

[15] . لیل/ 7، 5.

[16] . تفسیر نمونه، همان، ج 1، ص 68.

[17]. همان، ج 19، ص 467، 465.

بخش قرآن تبیان


منبع :سایت حوزه