تبیان، دستیار زندگی
بوسیدن روی ماه داستانی دارد ، که همه ی ارکان دیگر فیلم را تحت الشعاع قرار می دهد. بازی های روان ، کارگردانی ، فیلم برداری و... همه خوب هستند. شاید شاهکار نباشند ، اما استانداردند، با این وجود بوسیدن روی ماه فیلم فیلمنامه است. داستانی که در ذهن می ماند و ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روی ماهش را از طرف من ببوس


بوسیدن روی ماه داستانی دارد ، که همه ی ارکان دیگر فیلم را تحت الشعاع قرار می دهد. بازی های روان ، کارگردانی ، فیلم برداری و... همه خوب هستند. شاید شاهکار نباشند ، اما استانداردند، با این وجود بوسیدن روی ماه فیلم فیلمنامه است. داستانی که در ذهن می ماند و به قلب اثر می کند.

بوسیدن روی ماه

"بوسیدن روی ماه" یک شعر عاشقانه است. شعری که سال ها پیش شنیده ای و کم کم داشت از خاطرت محو می شد. شعر عاشقانه ای که یادآور سال های عاشقی گذشته نیست.

فقط خاطره بازی نیست. حتی سعی نمی کند بیانیه ای در دعوای سنت و مدرنیته صادر کند. "بوسیدن روی ماه" امتداد یک حس است. حسّ گذشتی که برای امروز و حتی برای آیندگان هم می تواند قابل تعریف باشد.

شجاعت باید دیده شود. گفتن از شجاعت گذشتگان، آن قدر که نقلِ از خود گذشتگی ها لطف دارد، کارگر نمی افتد. "بوسیدن روی ماه" بدون این که در مفهوم محتوایی و عمیق فکری اش بخواهد، نمای بسته ای از این از خودگذشتگی نشان دهد، این قصه را روایت می کند.

"بوسیدن روی ماه" همان قدر که وامدار طرح داستان و کارگردانی است، مدیون پرداخت درست فیلم نامه است. کمتر در سینمای ایران این اتفاق می افتد که خرده داستان ها، در عین حال که به فضاسازی کمک کند، وجه طراحی شخصیت ها هم باشد.

برای قهرمان داستان که به دنبال امتداد گذشته است، مفهوم فلسفی ماندن در گذشته محو می شود. نمی خواهد شرایط امروز پیرامونش را با واقعیت های قدیم بسازد. زیست جهان یک مادر سالخورده، خانواده اش، محله اش و دوستانش هستند. یادآوری این ویژگی احترام سادات ( با بازی شیرین یزدان بخش) ، نباید به خودخواهی یا کوته نظری، تعبیر شود. نگاه احترام سادات در مسیرهای خانه به ستاد، نگاه دقیقی است. بدون این که نگاهش در قامت یک عارف و مصلح اجتماعی ظاهر شود، دغدغه های امروزی هم دارد. اصلاً قرار نیست از مانیفست اجتماعی احترام سادات چیزی ببینیم یا بشنویم. مانیفست اجتماعی احترام سادات، در روابط خانوادگی اش دیده می شود ، اما قصد اجبار کننده ای در تحول شرایط، حتی شرایط کوچک خانواده اش ندارد. برای گفتن قصه ای که نمی خواهد تلخ باشد، نمی خواهد اشک آلود باشد، نمی خواهند صدای معمول اعتراض به فراموشی باشد، بالاخره باید شخصیت هایی قرار داد. شخصیت هایی که مثل آدمی های دور و بر زندگی هایمان، دچار تناقض می شوند. ویژگی های فردی دارند که نقطه ی تمایز و فکاهی وجودشان می شود. اما در تعاریف روان شناختی، وجه مابه ازاء بیرونی و حقیقی دارند. احترام سادات برای رسیدن به مقصودش، دروغ می گوید. به فرزندانش و به نزدیک ترین دوستش که حکم مونس و خواهرش را دارد.

برای قهرمان داستان که به دنبال امتداد گذشته است، مفهوم فلسفی ماندن درگذشته محو می شود. نمی خواهد شرایط امروز پیرامونش را با واقعیت های قدیم بسازد. زیست جهان یک مادر سالخورده، خانواده اش، محله اش و دوستانش هستند. و اعتقاداتی که بلند فریادشان نمی کند .

شاید در نگاه خالص اخلاقی هر مذمومی را در هر شرایطی باید مذموم دانست. اما دروغی که احترام سادات می گوید و دیگران را هم به شراکت این خلاف واقع نمایی ترغیب می کند،  تعریف همان مصلحتی است که بسیار می گوییم و بسیار می شنویم و در کیفیت مباح این مصلحت، دچار تردید و مناقشه می شویم. قهرمان داستان احترام سادات است و شاید تا نیمه های زمان فیلم، فروغ (با بازی رابعه مدنی )، فرعی تر از آن چیزی باشد که توقع داریم. همراه منفعلی می نماید که برای تکمیل شدن ارکان دراماتیک نقش گرفته.

اما تردیدش و دوباره پذیرفتنش، نقشِ بازی فروغ را از انفعال خارج می کند و همانی از او سر می زند که با مشخصات شخصیت پردازی مقدماتی اش هم سان است.

بوسیدن روی ماه

"بوسیدن روی ماه" سرشار از نمادهایی است که در قالب متن نمایشی و هم البته در نشانه شناسی های تصویری، قابل دریافتند، اما تبدیل به فیلمی سمبلیک نمی شود. حتی ارجاعات جابه جای فیلم، شعارگونه نمی شود.هرچند که در قوام داستانی و اسطوره سازی زیرکانه اش، دیگر نیازی به تأکید بیشتر نداشت. بدون تأکید بر کلماتی مثل اسقاطی بودن اشیاء و ارزش ها، فراموش کردن یا نکردن گذشته، پایبندی نسل های دورتر و بی توجهی های نسل های امروز به فرائض و سنت ها و ........ می شد حدیث نفس کارگردان را در مسیر جاری قصّه استنباط کرد.

خطری که "بوسیدن روی ماه" را تهدید می کرد، ریتم فیلم است. اما با دقت در نقاط عطف داستانی و چینش قاب بندی ها و حرکت دوربین این ریتم حفظ می شود. طبیعی است که زندگی دو مادر سالخورده، نمی تواند ضرب آهنگ تند با اکت های بزرگنمایانه داشته باشد. ولی ریتم فیلم کند نمی شود. صحنه های اضافی نمی بینیم که مثلاً قصه به جای اصلی اش برسد. با این حال، نشانه هایی که فیلم در تدوین ارائه می دهد گاهی از مفهوم محتوایی داستان دور می شود.

تمرکز به نماهایی که در مفهوم شخصیت پردازی تصویری و سینمایی تعریف می شوند، درست و به جا هستند، اما در کنار هم قرار گرفتن، مفهوم اصلی فیلم را به مفاهیم اجتماعی تر نزدیک می کند و با سبک غالب تصاویر و داستان، فاصله می گیرد. "بوسیدن روی ماه" شعر بلندی نیست. اما مفردات و دوبیتی هم محسوب نمی شود. قطعاً "بوسیدن روی ماه" غزلی است که بر وزن مطلوب قدما با کلیدواژه های امروزی سروده می شود.

مجتبی شاعری

بخش سینما وتلویزیون تبیان