تبیان، دستیار زندگی
«فدریکو فلینی» متولد 20 ژانویه 1920 در ریمینی ایتالیا از بزرگ‌ترین و مستعد‌ترین فیلم‌سازان دنیای سینما بود که با فیلم‌های «جاده»، «هشت‌ونیم» و «زندگی شیرین» به اوج شهرت جهانی رسید. فدریکو فلینی یکی از عجیب‌ترین کارگردان‌های دنیاست که به دشواری می‌توان او
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به تماشای خواب های یک دلقک

سه‌شنبه، نوزدهمین سالروز درگذشت «فدریکو فلینی»، کارگردان نابغه‌ی سینمای ایتالیا و جهان است.


«فدریکو فلینی» متولد 20 ژانویه 1920 در ریمینی ایتالیا از بزرگ‌ترین و مستعد‌ترین فیلم‌سازان دنیای سینما بود که با فیلم‌های «جاده»، «هشت‌ونیم» و «زندگی شیرین» به اوج شهرت جهانی رسید. فدریکو فلینی یکی از عجیب‌ترین کارگردان‌های دنیاست که به دشواری می‌توان او را شناخت.

فدریکو فلینی

در تمام سال‌های حیاتش آن‌قدر قصه‌های عجیب و غریب درباره خودش و فیلم‌هایش سر هم کرد و واقعیت‌های زندگیش را با خواب و تخیل و دروغ و افسانه درآمیخت و بیوگرافی خیالی و افسانه‌ای برای خودش درست کرد که شخصیتش را در هاله‌ای از ابهام و رازوارگی فرو برد.

درواقع، آثار هیچ فیلمسازی تا این حد جنبه حدیث نفس نداشته و بازتاب خاطرات، رویا‌ها، کابوس‌ها، الهامات و تجربیات شخصی‌اش نبوده ولی هیچ فیلمسازی هم به اندازه فلینی ارتباط آثارش با زندگی شخصی‌اش را انکار نکرده و درباره‌اش حرف‌های متناقض نزده است.

تا جایی که درباره وی گفته‌اند که حتی وقتی واقعیت را هم می‌گوید، دروغ است و خودش اظهار می‌کند که بزرگ‌ترین دروغ‌ها درباره خودش را از دهان دیگران شنیده که اگر بخواهد آن‌ها را تکذیب کند، کسی حرف‌هایش را باور نمی‌کند، چون خودش هم دروغگوست.

البته فلینی مفهوم دروغ را در جهت پرورش خیال، آفرینش خلاقیت و زایش رویا به کار می‌برد و مثل شعبده‌باز و جادوگری است که می‌کوشد با تردستی‌اش ما را مجذوب و شگفت‌زده کند و به درک متفاوتی از واقعیت برساند. جالب است چنین بازی حیرت‌انگیزی با دروغ و وهم و خیال را در آثار و شخصیت فیلمسازی می‌بینیم که پرورده و برآمده از مکتب نئورئالیسم است که بر ارائه ملموس و مستقیم واقعیت‌ها تاکید دارد.

درباره گذشته فلنی می‌دانیم که در شهر کوچک ریمینی در ایتالیا به دنیا آمده و قبل از اینکه فیلمساز شود، مدتی کاریکاتور کشیده و به عنوان نقاش سیار در کافه‌ها چرخیده، کمی روزنامه‌نگاری کرده و بعد از آشنایی با آلدو فابریزی (کمدین ایتالیایی) کارش به نوشتن برای رادیو و بعد فیلمنامه نویسی رسیده است. در‌‌ همان دوران با منبع الهام، بازیگر محبوب و همسر ابدی‌اش، جولیتا ماسینا آشنا شده و ازدواج کرده است.

در نوشتن فیلمنامه‌های مهمی چون «رم شهر بی‌دفاع» و «پاییزا» برای روبرتو روسلینی که تنها کسی است که از او به عنوان استاد یاد می‌کند، «بی‌رحم» و «آسیاب پو» برای آلبرتو لاتوادا و «به نام قانون» و «راه امید» برای پترو جرمی همکاری داشته است.

فدریکو فلینی

بالاخره در سال 1951فیلم «روشنایی‌های واریته» را با کمک و همکاری لاتوادا می‌سازد و بعد از آن تا آخر عمرش به کارگردانی می‌پردازد که از فیلم‌هایش می‌توان به «ولگرد‌ها»، «جاده»، «شب‌های کابیریا»، «زندگی شیرین»، «هشت و نیم»، «جولیتای ارواح»، «ساتیریکون»، «دلقک‌ها»، «رم»، «آمارکورد»، «کازانووا» و «آوای ماه» نام برد.

در طول سال‌های فعالیتش جوایز بی‌شماری به دست آورده که مهم‌ترین آن‌ها دریافت پنج اسکار برای فیلم‌های «جاده»، «شب‌های کابیریا»، «هشت و نیم» و «آمارکورد» و اسکار افتخاری برای تمام دوران فیلمسازیش، نخل طلا برای «زندگی شیرین»، شیر طلایی افتخاری ونیز و دو بار شیر نقره‌ای آن برای «جاده» و «ولگرد‌ها» و جایزه گلدن گلوب برای «جولیتای ارواح» است.

اما برای یافتن سرچشمه‌های نبوغ، خلاقیت و تخیل بی‌پایان او باید به دوران کودکی و نوجوانی‌اش برویم که تعلق وی را به دنیای کارتون، کاریکاتور، داستان مصور، نمایش‌های واریته، کمدیا دلارته، افسانه‌های جن و پری و مخصوصا سیرک نشان می‌دهد. در هفتیا هشتسالگی‌اش بوده که از مدرسه می‌گریزد و چند روز را با شیفتگی تمام سیرک سیاری را دنبال می‌کند. این تجربه آنچنان بر او اثر می‌گذارد که کل فلسفه و نگاه او به هستی را تغییر می‌دهد و از آن پس زندگی برایش به یک سیرک بزرگ تبدیل می‌شود.

«فدریکو فلینی» متولد 20 ژانویه 1920 در ریمینی ایتالیا از بزرگ‌ترین و مستعد‌ترین فیلم‌سازان دنیای سینما بود که با فیلم‌های «جاده»، «هشت‌ونیم» و «زندگی شیرین» به اوج شهرت جهانی رسید. فدریکو فلینی یکی از عجیب‌ترین کارگردان‌های دنیاست که به دشواری می‌توان او را شناخت.

از‌‌ همان نخستین باری که فلینی با دلقکی آواره و دوره گرد روبرو می‌شود، در وجود وی نوعی آزادگی و وارستگی می‌یابد که به او این امکان را می‌دهد تا با خوش‌بینی و رهایی‌اش از مصائب وحشتناک دنیا جان به در ببرد و در برابر شکست، تحقیر و جنبه‌های تراژیک زندگی دوام بیاورد، طوری که انگار حمایت خدا را در پشت سر خویش دارد.

فلینی بار‌ها اعلام کرده است که دلقکی به نام پرینیو برای اولین بار دروازه این حرفه را که بی‌تردید باید وارد آن می‌شد، به رویش گشوده و از‌‌ همان برخورد اول آرزو کرده که به یک دلقک بزرگ تبدیل شود که در‌‌نهایت هم موفق می‌شود و می‌بینیم که غالبا از او به عنوان دلقک کبیر یاد می‌کنند.

فدریکو فلینی

فلینی معتقد است که در دنیای مصرف‌زده، انبوه‌ساز و مشابه که فرایند همسان‌سازی به شکلی فراگیر بر آن سایه انداخته، تنها جنون می‌تواند باعث حفظ فردیت انسان شود. به همین دلیل دیوانگان، ولگرد‌ها، دلقک‌ها و دوره‌گرد‌ها را حافظ ارزش‌های ازلی ابدی انسانی می‌داند و بر نیاز جامعه به هرج و مرج طلبی، سرخوشی و عدم وابستگی حاکم بر زندگی کولی‌وار و خانه به دوشی آن‌ها در مقابل زندگی روزمره و متداول تاکید می‌کند.

فقط چنین افراد تک‌افتاده و مطرود می‌توانند با رفتارهای نامتعارفشان، این جریان منظم، یکنواخت و همسان جاری در دنیا را به هم بریزند و با کمک جنون و دیوانگی، مفهوم پوچی و بیهودگی را از زندگی بگیرند. درواقع از نظر فلینی دنیا مضحکه‌ای بیش نیست که فقط با پوزخندی دلقک وار می‌توان از آن گذشت و آن را تحمل کرد.

بنابراین فلینی از این جهت به سینما علاقه دارد که به قول خودش ترکیبی از سیرک، کارناول، لوناپارک، میدان اسب‌سواری و جای شعبده باز‌ها و معرکه‌گیر‌ها و مطرب‌هاست. درواقع آن را نوعی سفر بر روی کشتی دیوانگان می‌داند.

به همین دلیل نه تنها در همه آثارش می‌توان نشانه‌هایی از حضور جشن، کارناول، سیرک، کولی‌ها، بندباز‌ها، کوتوله‌ها و ولگردها دید، بلکه می‌توان ساختار سیرک‌واری را نیز در نحوه روایت قصه‌هایش پیدا کرد. چه آن‌هایی که مثل «روشنایی‌های واریته»، «جاده» و «دلقک‌ها» مستقیم به چنین موضوعاتی می‌پردازد و چه آن‌هایی که مانند «زندگی شیرین» و «هشت و نیم» درباره موضوعات دیگری است.

درواقع آن روایت‌های ناپیوسته و پراکنده و آمیزش واقعیت و وهم و دروغ در آثار فلینی از همین تعلق وی به نقالی و پرده‌خوانی و معرکه‌گیری و تردستی می‌آید که یک جریان رویاوار گسسته و چندپاره را تداعی می‌کند. انگار به خواب‌ها و رویاهای یک دلقک قدم گذاشته‌ایم. اورسن ولز حق داشت که می‌گفت که همه ما باید بخاطر خواب‌هایش از فلینی ممنون باشیم.

فدریکو فلینی

سینمای فلینی چنان گنجینه پایان‌ناپذیری است که نمی‌توان در یک نوبت همه آن را تصاحب کرد، بلکه باید هر بار به بهانه‌ای به سراغ آن رفت و جواهری را ربود و از آن خود کرد. تازه اگر آنقدر صیاد خوب و ماهری باشیم که بتوانیم به گنجینه‌اش نفوذ کنیم و دست خالی برنگردیم. این یادداشت هم فقط سرک کشیدن و نگریستن به جواهرات نایاب سینمای فلینی و لذت بردن از این نظربازی بود، وگرنه حداقل برای کسی چون من هنوز خیلی راه مانده تا محرمیت لازم برای همنفسی با فلینی بزرگ را بیابم.

شهرت و استعداد فلینی در فیلم‌نامه‌نویسی وی را با «روبرتو روسلینی»، کارگردان بزرگ ایتالیایی آشنا کرد تا فیلم‌نامه‌ اثر معروف او «رم، شهر بی‌دفاع» را بنویسد که برای آن تا آستانه‌ کسب جایزه‌ اسکار 1947 نیز پیش رفت. وی یک‌بار دیگر برای فیلم «پاییزا» روسلینی نامزد جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم‌نامه شد.

فلینی نخستین‌بار در سال 1951 برای فیلم «شیخ سفید» پشت صندلی کارگردانی نشست و فیلم‌نامه‌ آن را نیز خودش نوشت. این فیلم در جشنواره‌های کن و ونیز به نمایش درآمد. این کارگردان نامدار در سال 1952 اثر معروف خود «جاده» را ساخت که قسمتی از فیلم‌نامه‌ آن را خودش نوشت که نامزد جایزه‌ اسکار بهترین فیلم‌نامه شد.

در آغاز دهه‌ 60 فلینی دو شاهکار سینمایی خود «زندگی شیرین» و «هشت‌ونیم» را خلق کرد. «زندگی شیرین» محصول 1960 نامزدی اسکار بهترین فیلم‌نامه و کارگردانی را برای فلینی به‌همراه آورد و در جشنواره کن موفق به دریافت جایزه نخل طلا شد. این فیلم سه ساعته چشم‌انداز وسیعی از زندگی جامعه ایتالیایی را از دید یک روزنامه‌نگار نشان می‌دهد‌.

شاهکار ارزنده و تحسین‌برانگیز فلینی در سال 1963 به سینمای جهان معرفی شد؛ «هشت‌ونیم» که نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه شد، شاخص‌ترین اثر کارنامه سینمایی فلینی محسوب می‌شود.

در میان تمامی کارگردانانی که کسب اسکار را تجربه کرده‌اند، «فدریکو فلینی» توانست چهاربار جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را کسب کند و از این حیث همچنان رکورددار است.

فدریکو فلینی

فلینی در سال‌های 1956 برای «جاده»، 1957 برای «شب‌های کابیریا»، 1963 برای «هشت‌ونیم» و در سال 1974 برای «آمارکورد» چهار اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای سینمای ایتالیا به‌همراه آورد.

فلینی در سال 1993 جایزه افتخاری اسکار را به پاس یک عمر دستاورد سینمایی کسب کرد و دوبار در سال‌های 1953 و 1954 جایزه شیر نقره‌ای جشنواره ونیز را دریافت کرد و در سال 1985 شیر طلای افتخاری این جشنواره به وی اعطا شد.

آکادمی اسکار در سال 2010 به مناسبت پنجاهمین سال ساخت و اکران فیلم «زندگی شیرین» فلینی مراسم ویژه‌ای برگزار کرد. «زندگی شیرین» که در سال 1958 وارد مرحله نگارش فیلم‌نامه، در سال 1959 فیلم‌برداری و در سال 1960 اکران شد، از آثار ماندگار سینمای ایتالیا محسوب می‌شود. در این مراسم منتقدین، جامعه‌شناسان، موسیقی‌دانان و روان‌شناسانی از سراسر جهان به مدت دو روز جوانب مختلف این فیلم 178 دقیقه‌ای سیاه و سفید را مورد تحلیل قرار دارند.

وی در سال 1985 اولین کارگردان غیرآمریکایی نام گرفت که به‌پاس یک عمر دستاورد سینمایی ازسوی انجمن فیلم لینکولن مورد تقدیر قرار گرفت.

فلینی که روز 31 اکتبر 1993 درگذشت، امروزه الهام‌بخش کارگردانان بزرگ سیننمای جهان چون «امیر کاستاریکا»، «دیوید لینچ»، «وودی آلن»، «پدرو آلمادوار»، «تیم برتون»، «مارتین اسکورسیزی» و «دیوید کراننبرگ» شده است.

فرآوری : مسعود عجمی

بخش سینما وتلویزیون تبیان


منابع : ایسنا ،  نقد ایران