رونق مهربانی
در باره سریال رویای گنجشك ها
قویدل تاكنون سریال گمشده و چند اپیزود از سریال پربیننده «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را كارگردانی كرده و رضا جودی نیز سال گذشته تهیهكنندگی سریال ماه رمضان این شبكه را باعنوان سی امین روز به عهده داشت.
فیلمنامه رویای گنجشكها توسط فرهاد پورسعیدی نوشته شده است. داستان این سریال مربوط به حسام، جوان سی سالهای است كه سالها پیش خانوادهاش را از دست داده و مسئول یك خانه ایتام در یكی از شهرهای شمالی كشور است.
در این خانه ایتام، تعدادی كودك و نوجوان بیسرپرست زندگی میكنند. اوضاع در این خانه آرام است تا اینكه حكم تخلیه آنجا صادر میشود و زندگی ساكنانش را دگرگون میكند.
آنان در جستجوی خانهای جدید، تلاش خود را به كار میگیرند و در این رهگذر، با پیرمردی مهربان و درد آشنا به نام دوستعلی آشنا میشوند.
در این سریال، علی نصیریان در نقش دوستعلی ظاهر میشود كه خانهاش را به بچههای یتیم و بیسرپرست اختصاص میدهد و آزیتا حاجیان و كورش تهامی نیز در نقش دو مددكار اجتماعی جلوی دوربین ظاهر میشوند.
سام درخشانی نیز در این سریال نقش ماهیگیر روستا را بازی میكند. سرگذشت زندگی بچههای خانه ایتام و ماجراهای آنان، داستانهای سریال رویای گنجشكها را رقم میزند. ضبط تصاویر سریال در لوكیشنهای كیاشهر، لاهیجان و رشت انجام شده است.
سام درخشانی نیز در این سریال نقش ماهیگیر روستا را بازی میكند. این سریال با محور قرار دادن شش كودك دبستانی به دنیای كودكان وارد میشود، ولی مخاطبان رویای گنجشكها، بزرگسالان هستند.
میتوان گفت این مجموعه، كاری درباره كودكان اما برای بزرگسالان است. به نوعی در این سریال سعی شده نگاه تازهای به موضوع بچههای بی سرپرست شود و تلاشی است برای ترویج یتیم نوازی و مهربانی.
گلاره عباسی و ناصر ممدوح، دیگر بازیگرهای مطرح رویای گنجشكها هستند و علاوه بر بازیگران نامبرده كریم قربانی، فرهاد بشارتی، روحالله كمانی، مونا احمدی و ساقی زینتی در این سریال نقشآفرینی میكنند.
انسان در طول تاریخ به كشف و اختراع ابداعات متعدد دست یافته و گاه این آشنایی با ناشناختهها و تبعاتی كه به همراه دارد، انسان مغرور را از مسیر اصلی اندیشههای فطری دور كرده است.
میتوان گفت این مجموعه، كاری درباره كودكان اما برای بزرگسالان است. به نوعی در این سریال سعی شده نگاه تازهای به موضوع بچههای بی سرپرست شود و تلاشی است برای ترویج یتیم نوازی و مهربانی.
البته مدیران تلویزیون و دست اندركاران سینما تلاش و حمایت خود را به تولید این دست آثار معطوف داشتهاند و گاهی كارهای خوب و قابل قبولی از آب درآمده است، مثل «زیر نور ماه»، «رنگ خدا» و «بید مجنون».
در واقع تولید آثار هنری كه با فطرت انسانی سروكار دارد، به یك جریان تبدیل شده است. البته فیلمهایی از این دست عموما چنان درگیر محتوا میشود كه از فرم، ساختار و تكنیكهای روایی باز میماند.
یكی از معرفههای آثار هنری متعهد میل به تاثیرگذاری است. در واقع اینگونه آثار با هدف تاثیر گذاشتن بر فطرت مخاطب تولید میشود.
میتوان پا را فراتر نهاد و اساس هنر را ریشهیابی كرد. هنر برای بشر ذاتی است و به همان میزان كه یك نیاز درونی به حساب میآید، در ارتباط میان انسانها و موضوعات فرا انسانی تأثیرگذار است.
مهمترین و اساسیترین وجه هنر بهعنوان آیینه طبیعت شاید قدرت تأثیرگذاری آن باشد.
هنر خلق میشود تا تأثیر بگذارد و این مساله در جریان فرآیند ارتباطی میان هنرمند، هنر و مخاطب حاصل میشود.
كاتارسیس، جزو مهمترین عناصر تأثیرگذار تئاتر و هنرهای نمایشی بر انسانهاست كه با تحریك دو حس ترحم و دلسوزی یا شفقت و همچنین ترس یا هراس باعث دگرگونی و تحول یا دستكم تحریك روح و احساس میشود.
رویای گنجشكها كه از بازیهای هنرمندانهای بهره گرفته است، با نگه داشتن لحظات احساسی و پرداخت فراوان این لحظات تلاش میكند بیننده را متاثر كند و به بازنگری خود و اتفاقات دور و برش همت بیشتری بگمارد.
با وجود همه تغییراتی كه در دورههای هنری برای انسان، جوامع انسانی و درام اتفاق افتاده است، كاتارسیس همچنان بهعنوان یك نیروی مهم و تأثیرگذار وجود دارد. اگرچه میزان تأثیر و ماهیت آن در دوران معاصر نسبت به دوره كلاسیك كاهش یافته است، اما بازهم نتیجه آن را به میزان قابل توجهی میتوان در نمایشهای مدرن بررسی كرد.
ترس و شفقتی كه براثر مواجهه كاراكتر یا كاراكترهای اصلی در مواجهه با مصائب و مشكلات یا ضد قهرمان و در مقایسه با عظمت، بزرگی و محبوبیت قهرمان پیش میآید، ترس و هراس مخاطب را رقم میزند و هر چقدر تعدد این احوالات در مسیر قهرمان بیشتر باشد، مخاطب را بیشتر با خود همراه میكند.
مثلا آزیتا حاجیان علاوه بر اندوهی كه به علت جابهجایی و دربهدری شش كودك یتیم در دل دارد، با همسر و دختر خود نیز دچار مشكل است و از آن رنج میبرد.
مخاطب نیز به او میاندیشد، اما در عوض به نوعی بازشناخت و دگرگونی دست مییابد كه تغییر او از ناآگاهی به دانش و آگاهی را نتیجه میدهد.
قهرمان گاه با آن كه با ناآگاهیاش اسباب نابودی خویش را فراهم میآورد، اما در عوض به یك شناخت با ارزش دست یافته و این شناخت است كه برای او ارزش دارد و به تماشاگر انتقال داده میشود. البته همه اینها به شرطی حاصل میشود كه اثر باورپذیر باشد.
جزئی نگری كه كاركرد اصلی آن باورپذیرتر كردن یك واقعه برای مخاطب است در خیلی جاها و در بهترین آثار هنری از نقاشی و مجسمه سازی گرفته تا ادبیات و هنرهای نمایشی قابل مشاهده است، بهعنوان مثال گابریل گارسیا ماركز در فصلی از رمان معروف صدسال تنهاییاش هنگامی كه میخواهد حمله تعداد زیادی پرنده را به خانه نشان دهد، برای اینكه مخاطب حادثه را راحتتر بپذیرد، دقیقا تعداد پرندگان را ذكر میكند و از عباراتی مانند دستهای از پرندگان استفاده نمیكند.
نمایش جزئیات، بسان روحی است كه در بطن یك اثر دمیده میشود و آن را باورپذیر میكند. قویدل در رویای گنجشكها با تسلط بر این امر بخوبی از عهده پرداخت جزئیات برآمده است.
گاه ریتم فیلم در لحظات احساسی فیلم چنان كند میشود كه انگار كارگردان قصد ندارد ادامه فیلم را نشان دهد و حس سكته و مرگ به بیننده القا میشود و گویی این لحظه نقطه پایانی است برای زندگی.
البته كندی ریتم آزاردهنده نیست، چرا كه تمپوی درونی متن توسط دیگر عناصر حفظ میشود. طراحی نور نیز علاوه بر روشن كردن فضای تصویر وارد حیطه معناگرایانه شده و در بیان مفاهیم انسانی و ایجاد فضاهای تاثیرگذار نقش مهمتری به عهده میگیرند.
موسیقی زیبای تیتراژ كه اشعار آن به زبان گیلكی و شمالی خوانده میشود، بهدلیل استفاده از سازهای مشترك محلی، موسیقی سریال «پس از باران» را در یاد بیننده تداعی میكند.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:جام جم