تبیان، دستیار زندگی
ای بشارت بهشتی، ای ظهور ناگهانی یك غزل به من نظر كن، با دو چشم آسمانی در مقام گفتن از تو ناتوانی ناتوانم می كنم تو را تكلم، با زبان بی زبانی دیدن تو آرزویی، از تبار غیر ممكن پشت خلوت خیالم مثل بوی گل نهانی می دوم نشانه ات ر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ای ظهور ناگهانی!

ای بشارت بهشتی، ای ظهور ناگهانی

یك غزل به من نظر كن، با دو چشم آسمانی

در مقام گفتن از تو ناتوانی ناتوانم

می كنم تو را تكلم، با زبان بی زبانی

دیدن تو آرزویی، از تبار غیر ممكن

پشت خلوت خیالم مثل بوی گل نهانی

می دوم نشانه ات را، پا به پای بوی حسرت

می دوم نشانه ات را، پا به پای بی نشانی

تو، عبور یك خیالی، رد پا نمانده از تو

از كجا گذشته ای تو، ای نسیم ناگهانی؟!

رد قلب عاشقت را، از غزل گرفته ام من

ای تغزل مجسم، ای غزل ترین نشانی

كی ظهور می كنی، تو، آفتاب عالم آرا؟

كی ظهور می كنی تو ای فروغ جاودانی؟

حاجتی ندارم از تو، جز تبسم ظهورت

كی غبار غیبتت را، از دلم تو می تكانی؟!

رضا اسماعیلی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.