تبیان، دستیار زندگی
ممنوع تصویرها به سیما بر می گردند، افرادی که برخی قربانی رفتار و گفتارخود بودند و برخی قربانی ندانم کاری های مسئولین!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ممنوع تصویرها باز می گردند!


ممنوع تصویرها به سیما بر می گردند، افرادی که برخی قربانی رفتار و گفتارخود بودند و برخی قربانی ندانم کاری های مسئولین!


نامداری و حسنی و علیخانی

خبرهایی اخیرا منتشر شده است که دو مجری مرد و یک مجری زن که ایامی را ممنوع التصویر بودند زمان ممنوعیتشان تمام شده و می توانند با آغوش باز دوباره در چهارچوب سیما ظاهر شوند. البته خبر فرح بخشی در ادامه این خبر، حکایت از دست رد این مجریان به دعوت شبکه های ماهواره ای داشت، که برگشت به سیمای ملی را ترجیح داده اند. این اولین باری نیست که با محرومیت چهره هایی در سیما مواجه شده ایم بلکه دفعات قبل از گرایش های مختلف و به دلایل گوناگون شاهد این محرومیت ها بوده ایم و در آینده هم خواهیم بود!

اما چرا باید شاهد محرومیت چنین اشخاصی باشیم. دلایل این محرومیت گاهی بر اساس منطق و اصول بوده و گاهی بر اساس سلیقه. یک مجری در یک تریبون مقابل یک مسئول به انتقاد از او پرداخته یا اینکه یک مسئول به انتقادهای تند از سیما و نهادهای دیگر در یک برنامه تلویزیونی مبادرت کرده ( در این حین اسائه ادب و تخریبی هم صورت نپذیرفته) و آن چهره ممنوع تصویر شده است، اما آیا این حذف بر اساس منطق بوده است یا به دلیل نبود ظرفیت در مقابل انتقاد در جامعه و آن مقام مسئول. گاهی یک مدیر فقط احساس می کند که موضوع مورد پخش مناسب نبوده و نباید از سطح رسانه پخش میشده و این با یک تامل، معیار سنجی سلیقه گرایانه او را نشان می دهد که شاید علت اصلی آشنا نبودن وی از ذات رسانه و... باشد، بیماری که این روزها تمامی رسانه های ما از آن رنج می برند. گاهی نیز میزان و معیاری در کار است و حق با مسئولین.

اما سیستم فیلترینگ سیما چیست؟ چه ضابطه ای باعث می شود تا یک نفر ممنوع تصویر شود؟ آیا قانون نوشته شده ای وجود دارد یا نانوشته ها حکم می کنند؟ دراینباره که قانون نوشته ای وجود داشته باشد، نگارنده بدان دسترسی ندارد اما برخی از موارد مورد مشاهده به ما اینگونه می گویند که حتی اگر قانونی وجود داشته باشد مانند سایر نوشته ها درگیر سلایق شده است. به عنوان مثال محمود شهریاری مجری شبکه 5 سیما بعد از محرومیت اخیرش در مصاحبه با فارس اینگونه می گوید: "اصلا چیزی نمی گویند که خوب بود یا نبود. یک دفعه می گویند که چرا این بحث را مطرح کردی و بعد هم کات. نمی گویند که عزیزم چرا این موضوع را مطرح کردی، این سوال خوب نبود و در برنامه بعدی دیگر تکرار نکن.... الان یک مجری یک مساله ای را بگوید هیچ اشکالی ندارد و بازخوردی ندارد ولی اگر همان را مجری دیگری بگوید ممنوع الاجرایی و واکنش به همراه دارد. من بارها راجع به این مساله صحبت کرده ام که نظارت بر برنامه ها باید بر یک مداری بچرخد و تعریف و تدوین شده باشد." برخی مدیران سیما مصلحت مردم و انقلاب را به عنوان معیار مطرح می کنند اما برخی واقعیت ها گویای قرائت شخصی از این مصلحت ها است موردی که در همه رسانه ها مورد اشاره است.

باید در بدو ورود در انتخاب مجری ها دقت کرد تا با ممنوع تصویر کردن آنها بار روانی و اجتماعی محتمل آن را بر دوش نکشید و باید به جای حساسیت های نامورد پیرامون برخی رفتار ها و گفتار ها، ایرادات و مشکلات جدی و دارای پیامد را در صفحه رسانه ممنوع کرد

الیاس نادران فردی موجه در عالم سیاست می باشد و همواره منافع مردم را دنبال می کند. وی نیز اینگونه می گوید: "حدود دو سال پیش پس از برنامه دیروز، امروز، فردا که در آن به اتهامات فساد مالی برخی مسئولان اجرایی پرداخته شد، یکی از مسئولان عالی رتبه صدا و سیما که بنده به ایشان ارادت تام دارم تلویحا اعلام نمود که شما در صدا و سیما ممنوع التصویر شده اید. قبل از آن مسائلی پیش آمده بود که جدی تلقی نکرده بودم. پس از این اطلاع پیگیری شد و معلوم شد که شخص آقای ضرغامی این تصمیم را گرفته است"

گفته های پور محمدی رئیس سابق شبکه سه این اظهارات را تا حدودی باورپذیرتر می کند، وی در مراسم تودیع خود از برخی از گلایه هایی که به رئیس صدا و سیما عنوان کرده اشاره کرد و گفت:"گفتم آقای ضرغامی شما دو سال است تلویزیون را رها كردید. به شما گفتند شما كارتان با كار تلویزیون نباشد ما خیلی خوب اداره اش می‌كنیم. اما این‌طور نیست آقای ضرغامی. شما نباید اجازه می‌دادی در تلویزیون فردی كه اگر مدیر بوده دو نفر ازش راضی نبودند بر ما مسلط شود. نباید جوری باشد در تلویزیون ما، بر یك عده مدیر با تجربه، مومن، مسلمان و هنرمند یك آدم بی‌هنر مسلط شود".

شهریاری

اما این نکته ها علاوه بر در برداشتن نگاه شخصی به معیارهای ممنوع التصویر کردن برخی افراد نشان دهنده ی نداشتن سیستم مشخص و نگاه صفر و صدی در دست اندرکاران رسانه ملی است. محمود شهریاری در گفتگو خود اشاره می کند که حتی بدون تذکر ممنوع تصویر می شویم. واقعا آیا نمی شود تذکر داد؟ و با برنامه های مکمل اشتباه صورت گرفته را جبران کرد؟ آیا نمی شود ظرفیت مسئولین را بالا برد؟ و نه مجری ای را که مطالبه گر حق مردم است در رسانه خودشان و مغایر ارزش های دینی و ملی هم عملی انجام نداده، به خاطر خوش نیامد و یا فکر بی قاعده ی یک مسئول توبیخ یا ممنوع تصویر کرد، اتفاقی که برای مجری ورزش از نگاه 5 افتاد.

البته همه سانسور های صدا و سیما نابجا نیست، گاهی واقعا مجری آنچه باید را رعایت نکرده و نخواهد کرد و باید مورد توبیخ واقع شود. اما درباره همین عامل نیز باید به دو نکته توجه کرد، اول اینکه آیا ورودی های خود سیما وجود چنین اشتباهاتی را موجب نشده، همه می دانند که سیما و بسیاری از کارمندانش آنطور نیستند که نقش می ببندند این عملا هم برخی از موارد اینچنینی را سبب می شود و هم نخواهد گذاشت کار ما آنطور که می بایست اثر گذار باشد.

همه سانسور های سیما نابجا نیستند، اما گاهی غیر سانسوری هایی نابجا وجود دارند. مواردی که بسیار ظریف اند، اما وجودشان بیش از یک اشتباه مقطعی دریک برنامه، آسیب زا خواهد بود، پخش برنامه های خاص، فرهنگ سازی های اشتباه، حضور مجریان با رفتار و پوشش های خاص مانند مجری برنامه ی جمع ما  و....این موارد به راحتی در مسیر فرهنگ سازی تابو شکستن است، اما بدان دقت نمی شود.

همه سانسور های سیما نابجا نیستند، اما گاهی غیر سانسوری هایی نابجا وجود دارند. مواردی که بسیار ظریف اند، اما وجودشان بیش از یک اشتباه مقطعی دریک برنامه، آسیب زا خواهد بود

هنجار شکنی توسط این موارد نرم! بیش از آنچه یک مجری را ممنوع تصویر می کند،فرهنگ و الگو سازی منفی می کنند. مقام معظم رهبری در گفتاری پیرامون سیما اینگونه بیان فرمودند که" بشدت توجه كنید كه چهره‌پردازى‌هاى منفى و ناصالح در صدا و سیما انجام نگیرد. من گاهى دیده‌ام انسانهایى كه هیچ ارزش علمى و هنرى ندارند، در صدا و سیما با پول مردم چهره‌پردازى مى‌شوند؛ چرا؟ البته من نمى‌خواهم خیلى مطلب را باز كنم؛ اما مى‌بینم كسى‌كه در رشته‌ى خودش این‌قدر ارزشمند نیست و انسان متوسطى است، او را مى‌آورند و یكى دو ساعت از وقت تلویزیون را به زندگى او، به خانواده‌ى او و به گذشته‌ى سرتاپا كم‌ارزش او مصروف مى‌كنند؛ چرا؟ به‌نظر من علاوه بر این‌كه این «چرا» وجود دارد، «منفى» هم هست. این كار، الگوسازى است؛ ما چه كسى را مى‌خواهیم الگوى جوانها قرار دهیم؟ این‌طور آدمهایى را؟!" این مبنا در مورد برخی برنامه ها که سبک زندگی ساز هستند و برخی از مجری ها نیز صادق است. در واقع درباره هر آنچه توسط این رسانه الگو سازی خواهد شد.

رسانه-سیما

آخر کلام

باید خط قرمز های مشخص و منطقی در همه ابعاد سیما انجام گیرد. خط قرمزهای سیاسی، اخلاقی و فرهنگی و در کنار آن سیری هماهنگ میان آن ها باشد. گاهی خط قرمز هایی از جهت اخلاقی در یک برنامه گفتگو محور رعایت می شود که فیلم سینمایی که از شبکه نمایش پخش می شود ناقض آن می باشد و این نشان دهنده نبود هماهنگی نه تنها در رسانه ملی بلکه میان سایر رسانه و نهادهای فرهنگی است. امری که لزوم وجود آن انکار ناپذیر است و الا دچار بد شکلی بدنه ی کار فرهنگی و آسیب زا بودنشان خواهیم شد. در عرصه سینما  و شبکه خانگی پر است از این ممنوع تصویر ها اما نبود نگاه جامع،از بالا و در قالب سازمانی واحد و هماهنگ و البته اعمال سلیقه باعث شده است تا اینگونه تناقضات موجود باشد. باید در بدو ورود در انتخاب مجری ها دقت کرد تا با ممنوع تصویر کردن آنها بار روانی و اجتماعی محتمل آن را بر دوش نکشید و البته به جای حساسیت های نامورد پیرامون برخی رفتار ها و گفتار ها، ایرادها و مشکلات جدی و دارای پیامد را در صفحه رسانه ممنوع کرد.

عطاالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان