totti_ح

سلام به همه دوستان عزیزم

امیدوارم كه گرده همایی به همه شما خوش گذشته باشه

من كه نتونستم بیام

ماجرایی كه برای من اتفاق افتاده را شنیدید

من هم یكی از بد شانس ترین آدمهای روی زمین هستم

مثل كیلر عزیزم

حالا ماجرایی كه برای من اتفاق افتاده را بخونید

بد شانسیه من

خوب من به همتون گفته بودم كه اصلن نمیتونم گرده همایی بیام

شبه قبلش هم به كیلر عزیزم گفتم كه فردا تو باشگاه

مسابقه دارم

آقا ما صبحش با ناراحتی تمام رفتیم باشگاه

ناراحت بودم كه شما ها را نمیبینم

رفتم تو باشگاه نشستم تا یارو استاده بیاد

بوش میومدكه استاده امروز نمیاد

تا این را شنیدم خوشحال بودم

داشتم از خوشحالی میمردم

تا اینكه مسئول باشگاه اومد

گفت پاشید برید

استاد امروز نمیاد

منم دا شتم از خوشحالی بال در

میاوردم

با خودم گفتم اگه برم خونه

ماشین و از تعمیر گاه بردارم بیام

خیلی دیر میشه

رفتم سره خیابان یه دربست گرفتم

بیام همایش

آقا  اون موقع توپ توپ بودم

تا وسط راه خوب بود

بعدش دیدم ماشین یواش یواش داره

میایسته گفتم كارمون در اومد

به یارو گفتم چی شده

مرده خونسرد با لهجه تركیش گفت

پنچر كرده

اون موقع بود كه میخواستم كله

یارو را بگیرم

به دیوار بزنم

من گفتم درست میشه یا نه

گفت 2 دقیقه صبر كنی درسته

درسته

منم صبر كردم آقا دیدم 1 ساعت شد

مرده هنوز داره جك میزنه تا

لاستیك را  در بیاره

از عصبانیت داشتم آتیش میگرفتم

كه یه نگاهی به ساعتم انداختم

دیدم ساعت 11شده

بهش گفتم دیگه نمیخواد عجله كنی

گفت برای چی

گفتم وقتش گذشته

گفت : اِ  وقتش گذشت

گفتم آره راحت باش

بعدش با ناراحتی یه ماشین گرفتم

اومدم خونه

این هم از ماجرای ما

خوب نشد كه شما دوستان عزیز را

ببنیم

انشاء الله در گرده همایی بعدی

حتما شما ها را میبینم

فعلا بای

TOTTI-ح

M-A-G-A-B

PERSPOLISI@TEBYAN.NET

مشاهده نظرات دیگران در باره مطلب :totti_ح - تاریخ مطلب : 1383/05/12