شاید مصلحت نبوده!
بحث مصلحت، وقتی به ازدواج می رسد ممکن است ابعاد عاطفی تری را هم در بربگیرد. قطعا برای دختر و پسری که به یکدیگر علاقمندند و برای زندگی مشترک شان نقشه کشیده اند، هیچ چیز تلخ تر از این نیست بشنوند ازدواج شان مصلحت نبوده است. اما باید در نظر داشت که هر پدیده از دو بُعد تشكیل می شود:
1-بعد ظاهری ( خوشایند یا ناخوشایند)
در این قسمت موضوع و مسئله اصلی به تمایلات و خواسته های انسان اختصاص می یابد. به عبارت دیگر آیا مسئلهای كه پیش روی ماست برای نفس ما خوشایند است یا خیر؟ آیا با انجام دادن آن لذتی هم نصیب فرد میشود؟ در این بُعد معمولا افراد فقط خواسته های خود را در نظر گرفته و از این جهت تصمیم می گیرند كه كاری را انجام دهند و یا از انجام كاری خودداری نمایند. در واقع بعد ظاهری تماما به میل و خواسته افراد است و فرد با توجه به خواسته هایی كه دارد دست به عمل می زند و تنها روی خوشایند و یا ناخوشایند بودن مسائل تمركز میكند.
2-بعد باطنی (غیر مفید)
در این بعد مسئله اصلی مصلحتاندیشی برای انسان است. اینکه آیا كاری كه فرد قصد انجامش را دارد برای او مفید است، خنثی است و نتیجه ای را در بر ندارد و یا به او ضرر می رساند؟ افراد با توجه به ویژگیهای خاص فردی، برداشتهای متفاوتی از زندگی دارند. برخی اعمالی را انجام می دهند كه برایشان خوشایند است و پس از انجام آن لذتی آنی برایشان در پی دارد. بعضی دیگر نیز تمام عواقب امور را برای خود در نظر می گیرند و كاری را انجام می دهند كه در نهایت برای آنان مفید واقع می شود. پس با توجه به این نكات میتوان گفت كه اعمالی كه در لحظه ایجاد لذت می كنند، میتوانند در نهایت به ضرر انسان پایان یابند و از طرف دیگر اعمالی كه در نهایت برای انسان مفید واقع می شوند، شاید در لحظات انجام آن از نظر ظاهری ناخوشایند باشند. پس این خود ما هستیم كه باید این نكات را تشخیص دهیم. افراد مصلحتاندیش كسانی هستند كه بر روی بعد باطنی تمركز می كنند و اعمال خود را با توجه به نتیجه پایانی آن در نظر می گیرند و اقدام می نمایند. پس میتوان گفت موفقیت در پی مصلحتاندیشی ظهور می كند. به عبارت دیگر موفقیت معلول مصلحتاندیشی است.
اما از آنجا که انسان موجودی خواستگراست، اغلب با توجه به خواسته هایش دست به عمل می زند. افرادی كه مصلحتاندیش اند بر خصوصیت ذاتی خود غلبه می كنند و پیروز می شوند. از این رو افراد در هنگام انجام امور به دو دسته الگویی تقسیمبندی می شوند.
1. الگوی ارزیابی خواستگرا
2. الگوی ارزیابی مصلحتگرا
كسانی كه از الگوی خواستگرا پیروی می كنند در نهایت زمینه شكست را برای خود فراهم می كنند و در پایان كار چیزی جز ناكامی و شكست نصیبشان نمی گردد از سوی دیگر كسانی كه طبق الگوی مصلحتگرا دست به عمل می زنند در نهایت موفقیت و شادكامی را برای خود به ارمغان می آورند.
آموزههای دینی نیز همواره مصلحتاندیشی را مورد توجه قرار می دهند. نكاتی كه در ذیل اشاره می شوند اشاراتی كوتاه از ارزیابی مصلحتگرا در آموزه های دینی هستند:
ذهن انسان یك دستگاه ارزیابی است كه هر سوالی كه به آن داده می شود بررسی كرده و پاسخ می دهد. اما مسئله مهم این است كه سوالات را چطور و چگونه به ذهن مخابره نماییم تا نتیجه مطلوب از پاسخ را بدست آوریم. اگر سوالات خود را با توجه به الگوی خواستگرا مطرح كنیم قطعا نباید انتظار یافتن پاسخ درست را داشته باشیم. یافتن پاسخ درست در نتیجه انتخاب الگوی صحیح برای سوالات است و مصلحتاندیشی این الگوی صحیح را شامل می شود. البته در آموزههای دینی به این مسئله نیز اشاره شده است كه در برخی موارد انسان قادر به انتخاب الگوی صحیح و ارزیابی درست نیست. از این رو نظام ارزیابی صحیح این آموزهها همواره مورد توجه و اهمیت قرار می گیرد.
حضرت علی (ع) میفرمایند:
اموری را كه برایت شر به بار می آورند خیر ندان و اموری را كه برایت خیر به بار می آورند شر ندان. (گر چه به نظر برسد كه آن كار سخت است و خوشایند نیست).
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از باشگاه مجردها