چه کسی تکههای پازل را کامل میکند؟
بلوغ زمینه های مختلفی را شامل می شود که هریك از آنها، نقش موثری در شكلگیری هویت فرد ایفا می کند. به طوری كه فقدان هر زمینه ای از بلوغ هویت شخص را دچار اختلال می كند.
اما تاثیر خانواده در این بین چیست؟ آیا فرد باید در اجتماع به بلوغ برسد یا تنهایی برای آن تلاش کند؟ واقعیت این است که در این بین خانواده نقش مهمی در شكلگیری هویت فرزند خود برعهده دارد. پدر و مادر باید اطلاعاتی پیرامون دوران بلوغ و نشانههای آن، در اختیار فرزند خود قرار دهند و او را برای روبهرو شدن با مسائل جدید آماده سازند.
در صورتی كه فرد موفق به كسب اطلاعات موردنظر خود از طریق خانواده نشود، طبیعتا منابع دیگری را برای كسب اطلاعات خود جستجو می كند.
اگر فرد دیرتر از همسالان خود به بلوغ برسد دچار مشكلات روحی روانی و مشكلات اجتماعی میگردد. این افراد نسبت به دیگران، اعتمادبهنفس پایینتری دارند و بروز استرس و اضطراب نیز از دیگر معضلات این مسئله است.
فرد با رسیدن به دوران بلوغ به تدریج از خانواده فاصله می گیرد و مایل است استقلال را تجربه نماید. بنابراین خانواده می تواند علاوه بر احترام به استقلال فرزند، انتظاراتی را كه دارد یادآور شود و از فرزندش بخواهد به خواستههای آنان نیز توجه كنند. از این طریق نه تنها در استقلال فرزند اختلال ایجاد نمی كنند بلكه حس استقلال را در او پرورش می دهند.
دستیابی به هویت در یک فرد، راههای متفاوتی دارد:
دینشناسی: بازیافت هویت در گرو پاسخگویی به پرسشهای بنیادین است. نظریات و مبانی دینی پاسخهای مطمئنی دربارهی انسان، مفهوم زندگی و رازهای هستی دارد، دین و مذهب به آدمی میآموزد که در مواقع مختلف زندگی چه کار کند. هدفش برای زندگی چه باشد و چگونه بتواند به هدف نهایی خود برسد.
خودشناسی: منظور از خودشناسی آگاهی یافتن از جنبههای مثبت و منفی شخصیتی و شناخت تواناییهای درونی است که در سایهی آن زمینهی اعتماد به نفس نسل جوان فراهم میگردد.
بازگشت به خویشتن: منظور از خویشتن ارزشها مفاخر و زیباییهای هنر و ادب یک ملت است. تأکید بر معرفت تاریخ و تمدن راه را بر درک هویت ملی هموار کرده و فرد را به خودباوری میرساند و همین امر در احراز هویت آنان مۆثر خواهد بود.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از: باشگاه مجردها