تبیان، دستیار زندگی
در ازدواج شما طرفدار نظریه تفاوت ها هستید یا شباهت ها؟ فکر می کنید باید تا حد امکان شبیه طرف مقابلتان باشید یا با او تفاوت داشته باشید؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تو مثل من نیستی!


در ازدواج شما طرفدار نظریه تفاوت ها هستید یا شباهت ها؟ فکر می کنید باید تا حد امکان شبیه طرف مقابلتان باشید یا با او تفاوت داشته باشید؟ درباره علایق و تمایلات، قطعا به تشابه ها اعتقاد دارید اما درباره خلق و خو و ویژگی های رفتاری چطور؟ فکر می کنید تفاوت تیپ های شخصیتی شما به زندگی تان کمک می کند یا شما را از هم دور خواهد کرد؟

تفاوت در ازدواج

مدت هاست روان شناسان افراد را به 2تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا تقسیم کرده اند. پس از طرح این موضوع در حیطه علم روان شناسی، تعداد بی شماری از محققان و کارشناسان درباره این موضوع تحقیق و تفحص کردند و آزمون های ارزیابی فراوانی برای تشخیص تیپ شخصیتی افراد تهیه و ارائه شد؛ آزمون هایی برای دسته بندی افکار، احساسات، قضاوت و درک فرد به منظور بررسی کلینیکی تیپ شخصیتی وی.

یکی از بهترین، سریع ترین و دقیق ترین آزمون ها برای شناسایی شخصیت فرد، پاسخ به این سوال است: «وقتی تحت فشار هستید، خسته اید، ناراحتید، عصبانی هستید و استرس زیادی دارید، چه چیزی حالتان را بهتر می کند؟» به این سوالات به 2شیوه مشخص می توان پاسخ داد که در ادامه مطلب به آن اشاره می کنیم.

درونگرایی و برونگرایی

روان شناسان تمام افراد را به 2دسته درونگرا و برونگرا تقسیم می کنند، اما بیشتر مردم درونگرایی را با خجالتی بودن مترادف می دانند. به نوشته مجله روان شناسی بهتر است این نکته را در همین ابتدای بحث روشن کنیم تا مشخص شود که این دو مفهوم با هم، نقاط افتراق زیادی دارد. درونگرایی گرایش به دنیای درونی انسان یعنی افکار، احساسات، تجربیات و نظریات فرد و جمع است. فرد درونگرا رضایت و مفهوم زندگی را نه از افراد، اشیا و جهان خارج بلکه از درون زندگی می گیرد. در مقابل فرد برونگرا به طور اخص دستاوردهایش را چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی، از طریق برقراری ارتباط با جهان خارج می یابد.

البته هیچ کس درونگرا یا برونگرای مطلق نیست بلکه این دو مفهوم در 2قطب این محور قرار دارد و بیشتر افراد بین این دو قطب و در نزدیکی یکی از آن ها قرار می گیرند. افراد درونگرا به معنای واقعی آن در بیشتر جوامع به ویژه جوامع غربی در اقلیت هستند و حتی غیرطبیعی توصیف می شوند. درونگرایی صرف اغلب با ترس از اجتماع، اختلال اسکیزوئید، اوتیسم و حتی سایکوز همراه است؛ وقتی که فرد به کلی با واقعیت بیرون قطع ارتباط کرده است. از طرف دیگر برونگرایی صرف نیز با فعالیت اجباری، اعتیاد به کار، مانیا(جنون) و رفتارهای اعتیادگونه همراه است؛ طبیعی است که سلامت روان در گرو ایجاد تعادل بین این 2قطب است.این دو ویژگی بدون شک تحت تاثیر تربیت و محیط به فعلیت درمی آید. به عنوان مثال در جوامع غربی برونگرایی از دوران کودکی آموزش داده می شود و در جامعه به عنوان یک فرم اجتماعی پذیرفته شده است.

در نتیجه بسیاری از افراد درونگرا که به سوی رفتارهای برونگرایانه متمایل شوند، در نهان احساس اضطراب دایمی، افسردگی و خستگی مفرط می کنند. گاهی جامعه و فرهنگ اجتماعی گرایش به یک تیپ شخصیتی را تشویق می کند.به طور کلی اغلب افراد درونگرا برای برقراری ارتباط با جهان خارج دچارمشکل هستند و افراد برونگرا نیز به همین اندازه و با تنهایی و در خود ماندن مشکل دارند. اصرار هر یک بر رفتارهای درونگرایانه یا برونگرایانه اغلب باعث شکل گیری الگوی رفتاری اجتنابی می شود.

با کی ازدواج کنیم؟

شاید تا به حال دقت نکرده باشید اما درونگرایی و برونگرایی شما و طرف مقابل تان به شدت روی روابط آینده تان تاثیر خواهد گذاشت. اگر شما در دو نقطه مقابل هم قرار داشته باشید، یعنی یکی از شما به شدت برونگرا باشد و دیگری به شدت درونگرا، اولین چیزی که شما را از یکدیگر دلسرد می کند، شیوه مواجهه با مشکلات زندگی مشترک خواهد بود. یکی از شما مدام تمایل به در خود فرو رفتن دارد و دیگری تمایل به برون ریزی و صحبت کردن از مشکل.

اتفاق بعدی، تفاوت در تفریحات و لذت های شماست. یکی از شما اهل هیجان و شور و تجربه کارهای تازه است و دیگری اهل خلوت کردن با خود، قدم زدن، فکر کردن، تعمق، مطالعه و هر کار بی سر و صدا و بی هیاهویی که فکرش را بکنید. اینجاست که یکی از شما حوصله مهمانی رفتن را ندارد و دیگری مرتب دوست دارد در جمع باشد.

به جز این ها، فردیت هم برای شما و طرف مقابلتان تعریف متفاوتی خواهد داشت. فرد برونگرا، فردیتش را در جمع از دست می دهد و تا حدود زیادی قدرت انطباق با محیط را دارد. بنابراین از بودن در جمع و ابراز احساساتش لذت می برد. اما فرد درونگرا حتی در جمع هم فردیت و دنیای شخصی اش را رها نمی کند و ترجیح می دهد به جای بروز دادن خودش، اجازه دهد دیگران کشفش کنند.

اگر ترجیح می دهید در منزل بمانید، کتاب بخوانید، دوش بگیرید، موسیقی گوش کنید یا کاری را به تنهایی انجام دهید به احتمال زیاد درونگرا هستید. در مقابل اگر ترجیح می دهید به مهمانی بروید، به ملاقات دوستتان بروید و یا کار هیجان انگیزی انجام دهید احتمالاً برونگرا هستید

کدام بهتر است؟

پذیرش و محترم شمردن هر یک از این ویژگی ها در جای خود ارزش بسیاری دارد. یونگ روان شناس معروف تاکید می کند: «نکته اساسی در شناخت تیپ شخصیتی این است که این دو ویژگی در واقع همانند لنزی است که ما جهان را از آن نگاه می کنیم و تصمیم می گیریم چگونه زندگی کنیم و یا واقعیت ها را تفسیر کنیم.»

اگر در پاسخ به پرسشی که در مقدمه به آن اشاره شد ترجیح می دهید در منزل بمانید، کتاب بخوانید، دوش بگیرید،  یا کاری را به تنهایی انجام دهید به احتمال زیاد درونگرا هستید. در مقابل اگر ترجیح می دهید به مهمانی بروید، به ملاقات دوستتان بروید و یا کار هیجان انگیزی انجام دهید احتمالاً برونگرا هستید.

حال چه اتفاقی می افتد اگر فردی نداند درونگراست یا برونگرا؟ اگر کسی نتواند به این سوالات پاسخ قاطع دهد، چطور؟ اگر افراد درونگرا سعی کنند مانند افراد برونگرا زندگی کنند، با مشکلاتی روبه رو می شوند، زیرا ارتباط با خود درونی شان قطع می شود؛ همین اتفاق هم برای برونگرایان می افتد اگر ویژگی های ذاتی خود را در نظر نگیرند، به عقیده دکتر یونگ «فردیت» در افراد درونگرا با پرورش و ترکیب ویژگی های ثانویه فردی (برونگرایی) و در افراد برونگرا با پرورش ویژگی های ثانویه فردی (درونگرایی) شکل می گیرد. برای هر دو گروه، این کار بسیار دشوار است زیرا آن چه برای یک درونگرا ساده است برای فرد برونگرا بسیار دشوار می نماید.

اما نکته این جاست که این تلاش نباید با حذف ویژگی های اولیه یا اصلی فرد همراه باشد زیرا در این صورت، فرد به فردیت مورد نظر دست پیدا نمی کند.فرد درونگرا با حفظ خصوصیات فردی باید برونگرایی را یاد بگیرد و فرد برونگرا با حفظ ویژگی های فردی باید درونگرایی را فرا بگیرد اما برونگرا بماند. تعادل، کلید اصلی است و همچنان که در روان کاوی آمده است، پذیرش و مراقبت از ویژگی های فردی ضروری است زیرا رد کردن ویژگی های ذاتی افراد در نهایت تاثیر مخرب بر شخصیت فرد می گذارد.

شخصیت

3جزء شخصیت شما

شخصیت انسان متشکل از 3جزء  اصلی شامل خلق و خو، کاراکتر و روان است، خلق و خو همان چیزی است که ما به مزاج و طبع هم تعبیر می کنیم و فردی را آرام و خونسرد و دیگری را پرحرارت و عصبی توصیف می کنیم. اولین چیزی که در شخصیت انسان در بدو تولد آشکار می شود همین خلق و خوست بر این اساس بعضی نوزادان آرام و برخی دیگر دشوار هستند. کاراکتر شامل مکانیسم های دفاعی خاصی است که هرفردی در شخصیت خود دارد. «روان» انسان مربوط به درک فرد از خود و زمان حال می شود.

به این ترتیب بسته به این که افراد چه خلق و خویی با چه نوع کاراکتری را داشته باشند، با انواع شخصیت ها روبه رو می شویم. زیرا خلق و خو و کاراکتر هر یک تقسیم بندی های جزئی تری دارد.

حد وسط برونگرایی و درونگرایی شخصیت سالم و طبیعی است که به موقع و تحت شرایط درون گرا و در هنگام ضرورت برون گراست. هر قدر اطلاعات فرد از ویژگی های شخصیتی اش بیشتر باشد، قطعاً بهتر می تواند کنترل رفتارها و هیجانات خود را به دست بگیرد. آموزش و دادن اطلاعات در این مورد در سنین نوجوانی به فرد کمک می کند ریشه مشکلات خود را شناسایی کند و سطح خودآگاهی اش افزایش یابد.

فراوری: فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج تبیان


برگرفته از: خراسان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.