چگونه تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم؟
انسان این موجود ناشناخته در بین نیروها و عوامل داخلی و خارجی زیادی رشد میکند. و عمر خود را به سر میبرد. گروهی با شناخت و آگاهی از این نیروها استفادههای بسیار بهینهای از عمر خود میکنند .
افرادی که مسیر تاریخ، فرهنگ و ادبیات ملتی را تغییر میدهند و گاهی بر کل جهان تأثیر میگذارند و گروهی دیگر حتی اراده تغییر یک عادت را ندارند. شما دوست دارید جزء کدام دسته باشید ؟ مقتدر یا ضعیف؟
قدم اول برای ثبتنام در گروه اول این است که با شناخت کامل به تمام زوایای پنهان و آشکار وجودتان آگاهانه قدم بردارید.
عوامل داخلی
هرانسانی از درون، نقاط قوت و ضعف منحصر به فردی دارد که نقاط قوت، باعث رشد و تکامل او میشود و کیفیت زندگی را برای او بالاتر و بهتر میسازد و نقاط ضعف مانع رسیدن به اهداف او میباشد.
مثلاً نوجوان یا جوانی که استعداد تحصیلی و بهره ی هوشی بالایی دارد و فرضاً در رشته ریاضی میتواند بسیار موفق باشد و مدارج علمی بسیار بالایی را در آینده طی کند. این نقطه قوت اوست. اما از جهتی او بسیار کمرو ، خجالتی ومنزوی است و در ارتباط برقرار کردن با دیگران ناتوان است و بطور مثال هیچ دوستی ندارد. نقطه ضعف این جوان در این قسمت است. حال اگر با فراست و دانایی نقاط قوت، تقویت شود و نقاط ضعف، ریشهیابی و ریشهکن شود و در راه اصلاح آن گام های درستی برداشته شود چقدر این جوان میتواند موفق باشد و سعادت دنیا و آخرت را با علم و آگاهی نسبت به نقاط قوت و ضعف خود و عمل در این زمینه نصیب خود گرداند.
عوامل خارجی
علاوه بر نیروهای داخلی، قدرتها و نیروهایی از خارج مانع و یا عامل رشد و شکوفایی استعدادهای ما میشوند. آن دسته از نیروها که ما را به سوی اهدافمان نزدیک میکنند فرصت و نیروهایی که ما را از هدفمان دور میکنند تهدید نامیده میشوند.
در آیات قرآن، نحوه شناخت تهدیدها و عوامل تهدیدزا و کنترل و مدیریت آنها به نحو مطلوب آموزش های بسیار زیبایی را داده شده است.
چون ما به همه وقایع اطرافمان به خودمان، به زندگی و آیندهمان جاهل هستیم. علت و ریشه هیچکدام را نمیدانیم فکر میکنیم اگر اتفاقی برایمان افتاد و یا مسئلهای مانع از رسیدن به هدفی شد شر است درحالی که فرصت رشد و کمال در دل همه این تهدیدها و امتحانات الهی است. در همه این حوادث نشانههایی است که خداوند برای بندگان خاص و مۆمن و متقی خود قرار داده است تا موجب رشد آنان شود
ـ قدم اول، تغییر نگرش
قرآن نگرش ما را نسبت به تهدیدها تغییر میدهد. اینکه تهدیدها همان امتحانات الهی هستند که جلوی راه بندگان قرار میگیرند و انگیزه رشد و پیشرفت آنان را تقویت میکند و به این عمل سرعت میبخشند.
قرآن بارها و بارها تأکید میکند که هدف امتحانات الهی فقط و فقط رشد و شکوفایی استعدادها میباشد. تهدیدها باعث سازندگی و رشد انسان و در نتیجه رشد خانواده و پیشرفت جامعه میشود.
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ
و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شكیبایان را(155/بقره)
پس به جای تهدیدها بهتر است بگوئیم امتحانات الهی، و باز قدم را بالاتر میگذازیم و میگوئیم نعمتهایی که لباس نقمت را پوشیدهاند، خوب دقت کنید.
بسیاری از نفرات اول کنکور، بچههایی هستند که در میان خانوادههای متوسط رشد کردهاند که نه کلاسهای کنکور چند میلیون تومانی رفتهاند و نه رفاه کامل برای آنان مهیا بوده است و تنها با همت و تلاش و پشتکار و از همه مهمتر اراده و خواست الهی به موفقیت رسیدهاند. و یا دانشمندان نامآور ایرانی و خارجی که در نهایت سختی و تنگدستی و تنهایی، افتخارآفرین شدهاند.
شهید مطهری میگوید همیشه درختان بیابانی مقاومتر، و پایدارتر و سالمتر از گلهای آپارتمانی داخل گلخانهها هستند که اگر روزی یک لیوان آب به آنها نرسد خشک میشود و میمیرند.
از جانب خدا همه چیز فرصت است
هر چه از دوست رسد نیکوست، حضرت امیر (علیه السلام) میفرماید الفرصةَ تُمرَّ مَرَّ السحاب، فرصتها مانند ابر میگذرند. تصور اشتباه ما این است که فقط نعمتهای ظاهر، فرصت هستنند مثل شغل خوب، همسر خوب، فرزند خوب. رشته تحصیلی مناسب، در صورتی که بسیارند کسانی که بر اثر صبر و بردباری و عبادت در مقابل رفتار و نادرست دیگران، فقر و تنگدستی، بیماری، عاقبت به خیر شدهاند و این فرصت را غنیمت شمردهاند.
خداوند همه این وقایع و تهدیدها را باعث رشد و شکوفایی ما قرار داده است. فرصتها را ضایع نکنیم زیرا گاهی اوقات نگاه و دید ما منفی است و در این نوع نگرش فرصت ها را از دست می دهیم .
وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (216/بقره )
بسا چیزى را خوش نمىدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مىدارید و آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمىدانید.
چون ما به همه وقایع اطرافمان به خودمان، به زندگی و آینده مان جاهل هستیم. علت و ریشه هیچ کدام را نمیدانیم فکر میکنیم اگر اتفاقی برایمان افتاد و یا مسئلهای مانع از رسیدن به هدفی شد شر است درحالی که فرصت رشد و کمال در دل همه این تهدیدها و امتحانات الهی است. در همه این حوادث نشانههایی است که خداوند برای بندگان خاص و مۆمن و متقی خود قرار داده است تا موجب رشد آنان شود.
تغییر زاویه
قرآن نوع نگرش انسان را در برخورد با همه ضعفها، ناتوانیها و فقر و تنگدستیها چنین بیان میکند.
فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَكْرَمَنِ(15) وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ(16/فجر)
انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مىآزماید و عزیزش مىدارد و نعمت فراوان به او مىدهد مىگوید پروردگارم مرا گرامى داشته است(15) و اما چون وى را مىآزماید و روزىاش را بر او تنگ مىگرداند مىگوید پروردگارم مرا خوار كرده است.(16فجر)
قرآن بارها و بارها تأکید میکند که هدف امتحانات الهی فقط و فقط رشد و شکوفایی استعدادها میباشد. تهدیدها باعث سازندگی و رشد انسان و در نتیجه رشد خانواده و پیشرفت جامعه میشود
اما وقتی زاویه دیدمان را تغییر دادیم و نگرشمان را عوض کردیم دنیا رنگ الهی میگیرد، و آسمان ما دیگر ابرای نیست. وقتی به همه چیز رنگ الهی بزنیم ، زیبا و دلنشین میشود. وقتی نگرش را تغییر دادیم میتوانیم نوع باور و عقیدهمان را عوض کنیم و تهدیدها را به فرصتهای رنگارنگی تبدیل کنیم.
چه کسانی توانایی تغییر دارند
تنها روح بزرگ بندگان خالص خدا میتواند این کار بزرگ را انجام دهد. آنان که روح بزرگوار دارند و با اندک سختی و مشتقی از پا در نمیآیند، آنانکه کرامت نفس دارند و به همه چیز کریمانه مینگرند. آنانکه ظاهربین نیستند و در شکم و دل حوادث نعمات بزرگ الهی را میبینند. حضرت موسی از جانب خداوند دستور یافت که برای هدایت فرعون به کاخ او برود.
در ملاقات اول با فرعون مناظرهای صورت گرفت اما نتیجهای حاصل نشد. فرعون پیشنهاد داد تا روز مخصوصی در میدان بزرگ شهر همه مردم جمع شوند و موسی و ساحران شهر به قدرتنمایی و هنرنمایی بپردازند تا هر کدام بالواقع قدرت خدایشان راثابت کنند.
این دعوت از جهتی تهدید و برای حضرت موسی بهترین فرصت بود تا دین خدا و ادعای پیامبریش را ثابت کند ، قبل از رفتن به خداوند عرضه داشت من میترسم اما خداوند وعده پشتیبانی ویاری را به پیامبرش داد. وقتی ساحران با شعبدهبازی وسایل خود را در چشم مردم به شکل مار درآوردند خداوند فرمان داد موسی عصایت را بیانداز به اذن خدا عصا تبدیل به اژدهایی شد و تمام سحرهای ساحران را بلعید.
این فرصت طلایی باعث شد تا ساحران به موسی(علیه السلام) ایمان آوردند. و اگرچه فرعون آنان را به قتل تهدید کرد اما قلب آنان در پرتو نورالهی و توحیدی مۆمن شد.
مریم خندابی
بخش قرآن تبیان
منابع :
تفسیر نور – استا د قرائتی
تفسیر نمونه – آیة الله مکارم شیرازی