تبیان، دستیار زندگی
حادثه تروریستی دیروز لبنان که باعث کشته شدن وسام الحسن، رئیس بخش امنیت اطلاعات لبنان شد ترس و وحشتی گسترده در لبنان ایجاد کرده و در عین حال کینه ها را مجددا زنده کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی مردامنیتی لبنان را کشت؟


حادثه تروریستی دیروز لبنان که باعث کشته شدن وسام الحسن، رئیس بخش امنیت اطلاعات لبنان شد ترس و وحشتی گسترده در لبنان ایجاد کرده و در عین حال کینه ها را مجددا زنده کرده است.


انفجار بیروت لبنان

انفجار دو روز گذشته بیروت و کشته شدن رئیس اداره اطلاعات سازمان امنیت لبنان، همچنان محل بحث و مجادله است و این واقعه، زمینه خوبی را برای اتهام زنی به سوریه، حزب الله و مجموعه جریان مقاومت در منطقه فراهم آورده است. با این حال، نگاهی به روند وقایع چند هفته اخیر، بیانگر وجود سناریویی چندبعدی در این زمینه است.

اگر چه تعداد قربانیان این حادثه با حجم خرابی هایی که در پی آن صورت گرفت، قابل تطبیق نیست اما اهمیت قربانیان آن به اندازه ای است که لبنانی ها از ترس بازگشت ناآرامی های داخلی دیگر آرام و قرار ندارند و افق آینده کشور خود را تیره و تار می بینند. به ویژه پس از بیانیه ای که احمد الحریری، برادر سعد الحریری که پس از رفتن برادر به پاریس و اقامت گزیدن در فرانسه جای وی فعالیت های سیاسی جریان 14 مارس را دنبال می کند، صادر کرد که در آن خواستار استعفای دولت نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان شد. اما این حادثه نکات عجیب و قابل تاملی نیز در خود دارد.

روزنامه السفیر، چاپ لبنان درباره حادثه ای که روز جمعه بیروت را لرزاند می نویسد که افراد آگاه می گویند که در حین وقوع آن حادثه هیچ کدام از افسران سازمان امنیت داخلی نمی دانستند که سرهنگ وسام الحسن در لبنان بوده است. حتی اشرف ریفی، مدیرکل سازمان امنیت نیز از حضور وی در لبنان خبر نداشته است. چرا که ریفی و الحسن به همراه یک تیم امنیتی به برلین رفته بودند تا با یورکی سلکی، رئیس پلیس فدرال آلمان در امور جنائی دیدار کنند. در بیانیه ای که سه روز پیش سازمان امنیت به عنوان خبر رسمی منتشر کرده بود، آمده بود که وی چند روزی را در آلمان سپری خواهد کرد. یک فرد امنیتی آگاه که نخواست نامش فاش شود، در این باره گفت: «ریفی بامداد جمعه بدون حسن به لبنان باز می گردد و چون از لحاظ زمانی احساس شده بود که ممکن است وضعیت امنیتی برای حسن مناسب نباشد، تصمیم بر این شد که وی یک هفته دیگر به لبنان باز گردد تا بدین ترتیب بدون این که خطری متوجه وی باشد، او سلامت به کشور باز گشته باشد.»

این منبع آگاه توضیح نداد که آیا از قبل اطلاع یافته بودند که یک حادثه تروریستی در شرف وقوع است که تا این اندازه نسبت به امنیت وسام الحسن نگران شده بودند.

انفجار  دوروز گذشته بیروت ، زمینه خوبی را برای اتهام زنی به سوریه، حزب الله و مجموعه جریان مقاومت در منطقه فراهم آورده است. با این حال، نگاهی به روند وقایع چند هفته اخیر، بیانگر وجود سناریویی چندبعدی در این زمینه است

زمانی که انفجار رخ داد، ریفی فکر می کرد که حسن در فرانسه است. در حالی که سرهنگ حسن ساعت 7 عصر روز قبل یعنی روز پنج شنبه از فرانسه به لبنان بازگشته بود. وی پس از برلین برای دیدار با خانواده اش به فرانسه رفته بود. در حالی که یک هفته قبل با ریفی توافق کرده بود که در این تاریخ به لبنان باز نگردد.

به گزارش «تابناک»، همان گونه پیشتر اشاره شد، وسام حسن، رئیس اداره اطلاعات سازمان امنیت لبنان، فردی دارای ارتباطات خارجی مشکوک و نقش آفرین در مهمترین تحولات داخلی لبنان بوده که به ضرر حزب الله و طیف های همسو با آن در جریان بوده است. همین عامل بهانه ای را به دست شماری از نیروهای اپوزیسیون لبنان و نیز مقاماتی از کشورهای خارجی داده تا در درجه اول، دولت سوریه و پس از آن، حزب الله را در واقعه ترور وی مسئول بدانند.

با این حال، مرور اخبار مربوط به لبنان در رسانه های مختلف جهان طی چند وقت اخیر، به ویژه در یک هفته گذشته، نشان دهنده آن است که حداقل چهار جریان همسو، در این مدت سعی داشته اند با تحت فشار قرار دادن حزب الله و متهم کردن این سازمان به بی ثبات سازی لبنان از طریق سوریه و موارد دیگری از این دست، زمینه کمرنگ شدن حضور آن در عرصه سیاسی لبنان و در مرحله بعد، تسهیل اقدام علیه دولت بشار اسد در سوریه را فراهم آورند.

انفجار بیروت لبنان

این چهار جریان عبارتند از:

1- جریان 14 مارس: این جریان که مهمترین گروه اپوزیسیون لبنان به شمار می رود، طی هفته های اخیر بیش از هر زمان دیگری به سمت انتقادهای شدید و طرح ادعاهای گوناگون علیه حزب الله حرکت کرده است. به عنوان مثال، پس از اعلام رسمی سید حسن نصرالله مبنی بر فرستاده شدن پهپاد ایرانی توسط حزب الله بر فراز سرزمین های اشغالی، روزنامه «دیلی استار» گزارش داد که جریان 14 مارس طی بیانیه ای، به انتقاد از این امر پرداخته است. در این بیانیه آمده بود که حزب الله از لبنان به عنوان سپری برای ایران استفاده می کند و نیز با اقدامات خود، زمینه را برای حمله رژیم صهیونیستی به لبنان آماده می کند.

درست روز قبل و پیش از وقوع انفجار در بیروت نیز دفتر «سعد حریری»، نخست وزیر پیشین لبنان با انتشار بیانیه ای حزب الله را به انجام جنایت در سوریه متهم کرد و از این طریق به انتقاد از آنچه مداخله حزب الله در بحران سوریه می خواند پرداخت. بلافاصله پس از وقوع انفجار نیز خبرگزاری «رویترز» گزارش داد که حریری، سوریه را مسئول این انفجارها دانسته و جریان 14 مارس نیز خواهان استعفای «نجیب میقاتی»، نخست وزیر این کشور شد.

2- رژیم صهیونیستی: مقامات رژیم صهیونیستی نیز طی روزهای اخیر سعی داشته اند با طرح اتهام علیه حزب الله، این سازمان را در مقابل مردم لبنان قرار داده و از این طریق، جایگاه حزب الله را در میان مردم این کشور تضعیف نماید.

به عنوان مثال، «ران پروسور»، نماینده این رژیم در سازمان ملل روز دوشنبه 15 اکتبر در جلسه شورای امنیت سازمان ملل مدعی شد حزب الله واسطه مستقیم ایران در منطقه است و ایران با فراهم کردن کمک های مالی، آموزش نظامی و تسلیحات پیچیده برای این سازمان، سعی دارد لبنان را به «کانون ترور» تبدیل کند.

3- ایالات متحده: مقامات آمریکایی نیز در این مدت در جهتی همسو با 14 مارس و رژیم صهیونیستی، سعی داشته اند با مرتبط دانستن حزب الله به دولت سوریه و متهم کردن این سازمان به «جرم و جنایت»های فرامرزی، زمینه ای منفی را علیه حزب الله به وجود بیاورند.

«سوزان رایس»، نماینده آمریکا در سازمان ملل، در همان جلسه ای که نماینده رژیم صهیونیستی علیه حزب الله سخن گفته بود، اظهاراتی را مطرح کرد و مدعی شد حزب الله تا حدی حمایت خود از دولت بشار اسد را گسترش داده که اینک به بخشی از آنچه «ماشین کشتار بشار اسد» خواند، تبدیل شده است.

افراد آگاه می‌گویند که در حین وقوع آن حادثه هیچ کدام از افسران سازمان امنیت داخلی نمی‌دانستند که سرهنگ وسام الحسن در لبنان بوده است. حتی اشرف ریفی، مدیرکل سازمان امنیت نیز از حضور وی در لبنان خبر نداشته است

وی همچنین از جامعه بین المللی خواست با اقدامات حزب الله مقابله کنند.

4- سازمان ملل: خود سازمان ملل و به ویژه شخص بان کی مون، دبیر کل این سازمان، به جدیدترین و در عین حال غیرمنتظره ترین حلقه زنجیره بین المللی ضد حزب الله تبدیل شده است.

دبیر کل سازمان ملل روز پنج شنبه در گزارشی که از لحاظ لحن و ادبیات بی سابقه بود، به طرح اتهام علیه حزب الله پرداخت و مدعی شد توانایی‌های نظامی حزب‌الله، چالشی جدی را متوجه امنیت شهروندان لبنانی و انحصار استفاده مشروع از قدرت توسط حکومت این کشور می‌کند.

در ادامه این گزارش آمده است: «در اختیار داشتن حجم انبوهی از قابلیت‌های نظامی پیچیده توسط حزب‌الله، یک نگرانی بسیار جدی به شمار می‌رود... این امر تهدیدی را متوجه صلح و ثبات منطقه‌ای می‌کند. من از حزب‌الله می‌خواهم در هیچ فعالیت نظامی داخل و خارج از لبنان درگیر نشود».

مجموعه این موضع گیری ها، در کنار این واقعیت که جریان 14 مارس بلافاصله پس از انجام انفجار روز گذشته، به اتهام زنی علیه حزب الله و سوریه پرداخت و هواداران خود را نیز در اعتراض به دولت لبنان و به منظور وادار کردن آن به کناره گیری وارد خیابان ها کرد، نشان دهنده این است که نتیجه این سناریوی چندبعدی، در نهایت قرار است به تغییر عرصه سیاسی لبنان به ضرر حزب الله و جریان مقاومت منتهی شود.

رفیق حریری

در واقع فتنه حریری دوم برای انتقال شعله آتش از سوریه به لبنان و برای نجات و برون رفت رژیم صهیونیستی که دراضطراب و حیرت از این تحول و چرخش قدرت در منطقه که حزب‌الله بعد ازقضیه هواپیمای ایوب به‌وجود آورده است، می باشد. در واقع طی عملیات ایوب یک هواپیمای بسیار ساده توانست از سد انبوهی از رادارها و موانع قوی و جدیدترین تجهیزات امنیتی اسرائیلی عبور کند و برای مدت سه ساعت ازمسیری حدود سیصد کیلومتر عبور کرده و از مناطق استراتژیک و حساس رژیم صهیونیستی تصویر برداری کرده و آنها را ارسال کند و در نهایت توسط جنگنده اف - 16 اسرائیلی منهدم شد. البته اصلا قرار نبود سفر این هواپیما بازگشتی داشته باشد و تنها هدف از ارسال آن شکستن سد نفوذ رژیم صهیونیستی و تهیه تصاویر اطلاعاتی مهم از خاک این رژیم بود. این عملیات نه تنها موفقیت‌آمیز بود و قدرت مقاومت را نشان داد بلکه رژیم صهیونیستی را به اضطراب و حیرت انداخت. همچنین به نتیجه نرسیدن غرب و رژیم صهیونیستی در جنگ علیه سوریه وبه نتیجه نرسیدن تمام توطئه‌های آنها نوعی سر خوردگی برای آنها ایجاد کرد به همین علت آنها دست به اجرای نقشه‌ای دیگر زدند و آن هم چیزی نیست جز ایجاد اختلافات قومی مذهبی در منطقه.

با این حال، آنچه تعیین کننده آرایش سیاسی آتی لبنان خواهد بود، نتیجه زورآزمایی نیروهای سیاسی کنونی در این کشور است و همین امر، تحولات این روزهای بیروت را از حساسیت فوق العاده ای برخوردار می سازد.

فرآوری: یوسف قاضی زاده

بخش سیاست تبیان


منابع: دیپلماسی ایرانی، تابناک، تهران امروز