تبیان، دستیار زندگی
از نظر مقام معظم رهبری حوزه‏ هاى ما با وضع کنونى نمى‏ تواند آن انتظارات را پاسخ دهد؛ مگر در آن برنامه‏ ریزى شود و طرح نوینى افکنده و دنبال گردد. ایشان توصیه می‌کنند که گرایشهاى سوءظن‏ گونه را در حوزه رشد ندهید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سازماندهی حوزه در کلام رهبری (2)

مقام معظم رهبری

از نظر مقام معظم رهبری حوزه‏ هاى ما با وضع کنونى نمى‏ تواند آن انتظارات را پاسخ دهد؛ مگر در آن برنامه‏ ریزى شود و طرح نوینى افکنده و دنبال گردد. ایشان توصیه می‌کنند که گرایشهاى سوءظن‏ گونه را در حوزه رشد ندهید.

آیت الله خامنه‌ای معتقدند که حوزه‏ هاى علمیه باید بر سه مبنا سازماندهى و نوآورى کنند: مبناى اول، فقه سنتى و جواهرى است؛ مبناى دوم، تزکیه‏ ى اخلاقى است؛ مبناى سوم، آگاهی هاى سیاسى است.

ضعف حوزه در دفاع از اسلام و انقلاب به صورت مدرن و طبق نیازهای امروز

هرچه مرحوم «سیّد شرف‏الدین» و مرحوم «امینى» نوشته، همان است دیگر. البته، هر کدام از آن کتاب ها براى جاهایى به درد مى‏ خورد؛ اما نکته این است که ما به صورت مدرن و طبق نیازهاى امروز، از حق خود و تشیّع و اعتقاد و انقلاب و اسلام و دفاع نکردیم.

آقایان! ما تا کى به سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد فشار بیاوریم که بنویسید و بدهید؟ آنها مى‏ گویند: نمى‏ توانیم. راست هم مى‏ گویند، کار آنها نیست؛ کار حوزه و طلبه است. این گونه کارها باید در آن‏جا انجام بگیرد.

من از آقایان سۆال مى‏ کنم که آیا مى‏ دانید امروز در درجه‏ ى اول، چند عنوان کتاب براى دنیاى اسلام لازم است؟ گمان نمى‏ کنم کسى از شما بداند. من شاید از بعضى از شما یک ذره بیشتر بدانم؛ اما به طور دقیق نمى‏ دانم.

حوزه هم نمى‏ داند. اگر من ندانم، عیب نیست؛ ولى اگر حوزه نداند، عیب است. حوزه‏ ى علمیه باید بداند که مثلاً امروز پنجاه عنوان کتاب وجود دارد. در درجه‏ ى اول، ما باید در پنجاه موضوع و در درجه‏ ى دوم، در صد و بیست موضوع کتاب نوشته باشیم یا بنویسیم.

ناتوانی حوزه کنونی در پاسخ به انتظارات

حالا شما بفرمایید که حوزه با شکل و سازماندهى کنونى، مى‏ تواند پاسخگوی (انتظارات مطرح شده) باشد؟ پاسخ من منفى است.

شما هم همین جواب را مى‏ دهید. من، خودم طلبه هستم و از حوزه منسلخ نیستم و حوزه را خوب مى‏ شناسم و در آن بودم و زندگى کردم و درس خواندم و بعد هم بى ارتباط با حوزه نبودم. حوزه‏ هاى ما با وضع کنونى نمى‏ تواند آن انتظارات را پاسخ دهد؛ مگر در آن برنامه‏ ریزى شود و طرح نوینى افکنده و دنبال گردد.

من خواهش مى‏ کنم که گرایشهاى سوءظن‏ گونه را رشد ندهید. تصور نشود که حالا اگر مثلاً فلان حرفى در جایى گفته شد یا فلان اظهارى - قولاً یا کتباً - از کسى صادر گردید، تعریض به من است و کسى به عنوان محبت به من، اعتراض و پرخاش کند و کسى را متهم نماید. مطلقاً نگذارید که در مجموعه ‏تان و بلکه داخل حوزه، این حرف ها باب شود.

تفاوت وظایف روحانیون در ایران با کشورهاى دیگر

در آن‏جا مسۆولیت دفاع از حیثیت جهانى اسلام و تنظیم سیستم و نظامى که لزوماً تمام جوانب آن براساس اسلام شکل بگیرد، بر دوش آنها نیست.

آنها وظیفه‏ ى امر به معروف و نهى ازمنکر را تا حدى که در فقه مشخص شده و به اندازه‏ اى که امکان اثر و یا قدرت انجام آن باشد، لازم می ‏دانند؛ اما اداره‏ ى نظام و مردم و ساختن و پرداختن و جمع وجور کردن مجموعه‏ ى زندگى انسان ها براساس اسلام، کار بسیار پیچیده و ظریف و دشوارى است که در این زمان بر دوش ما و علما در جامعه‏ ى اسلامى است....

باید باور کنیم که اگر امروز جمهورى اسلامى بد و ضعیف عمل کند، فقط به حیثیت این نظام صدمه نمى‏ خورد؛ بلکه به تمام حیثیت اسلام صدمه خواهد خورد.

داستان نمادین مولوی و اثرات تبلیغ نادرست دین

داستانى را مولوى نقل کرده است که البته نمادین (سمبلیک) است؛ ولى هرگاه به یادم مى‏ آید، بر خودم میلرزم و به خدا پناه می برم.

او میگوید: در شهرى که هم مسلمان ها و هم مسیحی ها زندگى مى‏ کردند، مۆذن بدصدایى وارد محله‏ ى مسلمان ها شد و چند وعده اذان گفت.

روزى یک مرد نصرانى از محل ه‏ى خود به محله‏ ى مسلمانها آمد و سراغ مۆذن را گرفت؛ وقتی او را پیدا کرد از او بسیار تشکر کرد. مۆذن گفت: چرا از من تشکر مى‏ کنى؟ مرد نصرانى پاسخ داد: تو حق بزرگى بر گردن من دارى که هیچ‏کس ندارد؛ زیرا من دختر جوانى در خانه دارم که مدتى است محبت اسلام به دلش افتاده است و تمایل به مسلمانى دارد.

هر کار مى‏ کردم، به کلیسا نمى‏ آمد و در مراسم ما شرکت نمى‏ کرد و به عقاید ما بى‏ اعتنا بود. ما در کار این دختر، عاجز و درمانده شده بودیم. دو، سه روز پیش که تو اذان گفتى و این دختر صدایت را شنید، گفت: این صداى کریه از کجاست؟! گفتم: اذان مسلمان هاست.

از آن لحظه بود که ما راحت شدیم و بکلى محبت اسلام از دل این دختر رفت

بارها به خود و دوستانم گفته‏ام که مبادا ما آن مۆذن بدصدا باشیم که عشق به اسلام را در دل ها فرو بنشانیم و استفهام عظیمى را که در دنیا براى شناخت اسلام به وجود آمده است، با پاسخ منکر و زشتى پاسخ دهیم.

مبانی لازم برای افزایش تحرک جهت سازماندهی حوزه

حوزه‏ هاى علمیه باید بر سه مبنا تحرک خودشان را افزایش دهند و سازماندهى و نوآورى کنند:

مبناى اول، فقه سنتى و جواهرى است

مبناى دوم، تزکیه‏ ى اخلاقى است،

مبناى سوم، آگاهی هاى سیاسى است.

نیازمندی های حوزه

حوزه، چه چیزى ندارد؟ این را باید فکر کنیم. به نظر من، اولین وظیفه‏ ى عاجلى که پیش پاى دست‏اندرکاران حوزه است - اعم از مدرّسان محترم، شوراى مدیریت، طلاب و در رأسشان، مجمع نمایندگان طلاب که شما آقایان باشید - این است که این سۆال را بررسى بکنیم، ببینیم حوزه چه لازم دارد که ما باید آن را فراهم کنیم.

نیاز حوزه به یک نظام تعلیم و تعلم

از جمله چیزهایى که حوزه احتیاج دارد، یک نظام تعلیم و تعلم است، تا در آن، وقت ها هدر نرود. امروز دیگر روزى نیست که ما اجازه بدهیم، یک روز یا یک ساعت از عمر جوانى متدین و آماده براى تلاش و مجاهدت در راه دین - یعنى یک طلبه - هدر رود. طلبه، این است. اگر طلبه متدین نبود، طلبه نمى‏ شد.

اگر براى مجاهدت در راه دین آمادگى نداشت، طلبه نمى‏ شد. حتّى شاید بشود گفت که اگر عاشقانه این راه را دوست نمى‏ داشت، طلبه نمى‏ شد.


منابع:

-  سخنرانى در مراسم بیعت مدرّسان، فضلا و طلاب حوزه‏ ى علمیه‏ ى مشهد، به همراه نماینده‏ ى ولىّ‏ فقیه در خراسان وتولیت آستان قدس رضوى، 1368/4/20

- سخنرانى در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلاى حوزه‏ ى علمیه‏ ى قم، 1369/11/4

تهیه و تنظیم : وحید حق دوستت ، گروه حوزه علمیه تبیان