تبیان، دستیار زندگی
عذاب آخرت نتیجه قهری و حقیقت خود عمل است ؛ و عمل از عامل آن جدا شدنی نیست ؛ چون عامل ، علّت عمل است ؛ و جدایی معلول از علت محال است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عذاب ابدی در قیامت از آن کیست؟


عذاب آخرت نتیجه قهری و حقیقت خود عمل است ؛ و عمل از عامل آن جدا شدنی نیست ؛ چون عامل ، علّت عمل است ؛ و جدایی معلول از علت محال است .


عذاب

الف: عذاب ابدی شامل کسانی می شود که در مقابل حق گردن کشی کرده و راه حق را بر روی خود دیگران بسته اند . اینها با اینکه می دانستند خدایی هست و حجّت بر آنها تمام شده بود باز ایمان نیاوردند ؛ و نه تنها ایمان نیاوردند در مقابل خدا صف آرایی کرده و راه حق را بر روی مردم بستند ؛ نظیر ابلیس که از روی علم و از سر عناد با خدا ، راه حق را بر مردم می بندد یا مثل ابن ملجم که با کشتن امیرالمو منین (علیه السلام) تمام بشریت را از هدایت آن حضرت محروم کرد ؛ یا مثل شمر و ابن زیاد که باعث دوام ظلم تا روز ظهور موعود شدند .

چنین کسانی اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد ؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هستند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرند چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد . خودش هم از اول می دانست که که اگر به این کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت :

« َقالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَۆُلَاءِ وَ هَۆُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى- قُلْ كُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ قَالَ عَلَى نِیَّتِه »(1)

(امام صادق علیه السّلام فرمود: اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند كه نیّت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا باقى بمانند همیشه اطاعت خدا كنند، پس این دسته و آن دسته بسبب نیّت خویش جاودانى شدند، سپس قول خداى تعالى را تلاوت نمود: «بگو هر كس طبق شاکله ی خویش عمل می كند فرمود: یعنى طبق نیّت خویش.)

خداوند متعال در باره اهل جهنم فرمود :« حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ،لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ » (2) (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى‏دهند) تا زمانى كه مرگ یكى از آنان فرارسد، مى‏گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترك كردم(و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گویند:) چنین نیست! این سخنى است كه او به زبان مى‏گوید(و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگیخته شوند! »

جهنّم نیز داخل در رحمت عامّ خداست اگرچه نسبت به بهشت غضب خداست. بنابر این ، عذاب اکثر مردمان بد ، موقّتی است ولی در نعمت بودن آنها ابدی است. و بهشت ابدی نسبت عذاب موقّت ـ هر قدر هم که شدید باشد ــ خیرکثیر است. بر این اساس ، خلقت افرادی که با سوء اختیارشان بد می شوند هم خیراست

پاداش و کیفر آخرت را نباید مثل مجازات یا پاداش کار دنیا تصوّر کرد . در دنیا وقتی کسی کاری می کند و در مقابل کارش پاداش یا مجازات می شود پاداش یا کیفر غیر از خود کار است ، امّا پاداش یا کیفر کار ، در آخرت عین خود عمل است ؛ یعنی شخص در آخرت حقیقت خود عمل را در وجود خویش می یابد .

به عبارتی در آخرت عمل و عامل با هم متحدند . خداوند متعال می فرماید : « و اینكه براى انسان نیست جز سعى و كوشش او ؛ و اینكه تلاش او بزودى دیده مى‏شود »(3) و فرمود : « در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى پراكنده(از قبرها) خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! پس هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار خیر انجام دهد آن را مى‏بیند! و هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بیند! »(4)

و فرمود :« كسانى كه كتمان مى‏كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاى كمى مى‏فروشند، آنها جز آتش چیزى نمى‏خورند؛ (و هدایا و اموالى كه از این رهگذر به دست مى‏آورند، در حقیقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمى‏گوید؛ و آنان را پاكیزه نمى‏كند؛ و براى آنها عذاب دردناكى است.

اینان، همان هایى هستند كه گمراهى را با هدایت، و عذاب را با آمرزش، مبادله كرده‏اند؛ راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شكیبا هستند!! اینها، به خاطر آن است كه خداوند، كتاب (آسمانى) را به حق، (و توأم با نشانه‏ها و دلایل روشن،) نازل كرده؛ و آنها كه در آن اختلاف مى‏كنند، (و با كتمان و تحریف، اختلاف به وجود مى‏آورند،) در شكاف و (پراكندگى) عمیقى قرار دارند. » (5) و فرمود : «كسانى كه اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى‏خورند، (در حقیقت،) تنها آتش مى‏خورند؛ و به زودى در شعله‏هاى آتش(دوزخ) مى‏سوزند.» (6) و فرمود : « اما كسى كه در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است! » (7)

جهنم شیطان عذاب زنجیر فریاد

دراین آیات سخن از مشاهده خود اعمال و اتحاد با عمل است نه از اجر یا کیفری در مقابل عمل. بنابراین عذاب آخرت نتیجه قهری و حقیقت خود عمل است ؛ و عمل از عامل آن جدا شدنی نیست ؛ چون عامل ، علّت عمل است ؛ و جدایی معلول از علت محال است .

اگر ذات یک انسان عین آتش شد او در آتش ابدی خواهد شد چون ذات شخص را نمی توان از او جدا کرد . افرادی نظیر صدام و جرج بوش عین آتشند لذا دائماً مشغول سوزاندن و ویران کردند .

اینها در آخرت نیز هیزم آتش جهنم می شوند و آنان که در دنیا از آنها تبعیت کرده اند در آتش آنها می سوزند : « و اگر در باره آنچه بر بنده خود[ پیامبر] نازل كرده‏ایم شك و تردید دارید، یك سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را- غیر خدا- براى این كار، فرا خوانید اگر راست مى‏گویید! پس اگر چنین نكنید- كه هرگز نخواهید كرد- از آتشى بترسید كه هیزم آن، بدن هاى مردم و سنگ ها[ بتها] است، و براى كافران، آماده شده است! »(8)

تمثیل دنیایی

عجیب نیست که در آخرت عمل موقت و اندکی موجب خلود در آتش شود . کما اینکه در دنیا نیز چنین است ؛ و کسی در دنیا آن را بی عدالتی نمی داند . در دنیا اگر کسی سوزنی را در چشم خود فرو کند برای همیشه کور می شود .

اگر بنا بود که چنین کسی در دنیا تا ابد زندگی کند تا ابد کور می ماند ؛ و کسی حق نداشت خدا را بابت این کار مذمت کند . کوری همیشگی نتیجه قهری سوزن در چشم فرو کردن است ؛ بنابراین اگر کسی این کار را کرد و کور شد تنها خودش مقصر است و بس . نه خدا مقصر است نه سوزن و نه کارخانه سوزن سازی .

خدا به مردم خبر داده است که چه کاری منجر به افتادن در آتش و چه کاری موجب خلود در آتش است . بنابراین اگر کسی این کارها را مرتکب شد ودر در آتش مخلد شد تنها خودش مقصر است .

اگر به کسی گفتند که در خانه گاز جمع شده کبریت نزن ؛ و او عناد کرد و کبریت زد وصورتش برای همیشه سوخت و زیبایی او برای همیشه از بین رفت مقصر تنها خودش است نه خدا .

اختیار

ب: خلقت فرد شرور منافاتی با علم ازلی الهی ندارد ، زیرا :

اولا: خداوند متعال انسان را مختار آفریده است ، پس انسان نمی تواند که مختارانه کار نکند. کاری که اختیاری است و خدا به آن کار ،مشروط به اختیار نمودن انسان وجود می دهد ، محال است بدون شرطش (اختیارانسان) تحققیابد. پس علم خدا ، صرفاً به کار بشر تعلّق نمی گیرد بلکه متعلّق علم خدا ، کاراختیاری انسان است که وصف اختیار از آن منفک نمی شود.

بنابراین درست نیست که گفته شود:«خدا می داند چه کسی بد و چه کسی خوب خواهد شد.» قضیّه درست این است که :«خدامی داند چه کسی با اختیار خود ، بد یا خوب خواهد شد.»

بنابراین خدا نه انسان بدآفریده و نه انسان خوب ؛ خدا فقط انسان مختار آفریده است.

ثانیا: علم پیشین خدا منشاء پیدایش موجودات است ؛ یعنی موجودات قبل از اینکه عینیّت بیابند در علم الهی وجود علمی داشته اند. پس اگر خدا به وجود انسان هایی که با سوء اختیارشان بد می شوند علم پیشین داشته ، و می دانسته که آنها تحقق خواهند یافت ، محال است که آنها تحقق نیابند.

به عبارت دیگر اختیار خدا ، اختیار وجوبی است نه اختیار امکانی ؛ لذا درباره خدا معنی ندارد که گفته شود:«اگر خدا بخواهد چنین می کند و اگر نخواهد چنان می کند.» راه یابی چنین صفتی به ذات قدس الهی مساوی با ممکن الوجود شدن واجب الوجود است.

در آخرت عمل و عامل با هم متحدند . خداوند متعال می فرماید : « و اینكه براى انسان نیست جز سعى و كوشش او ؛ و اینكه تلاش او بزودى دیده مى‏شود » و فرمود : « در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى پراكنده(از قبرها) خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! پس هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار خیر انجام دهد آن را مى‏بیند! و هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بیند! »

ثالثا: انسان با فطرت الهی آفریده شده است ؛ و فطرت الهی ،محال است نابود شود ؛ بلکه تنها زیر غبار گناه و کفر و شرک دفن می شود.« فَأَقِمْوَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لاتَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِلا یَعْلَمُونَ ؛ پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار كن! این فطرتى استكه خداوند،انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آییناستوار؛ ولى اكثر مردم نمى‏دانند.»(9) « وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها * فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها * وَ قَدْخابَ مَنْ دَسَّاها. و قسم به جان آدمى و آن كس كه آن را(آفریده و) منظّمساخته، * سپس فجور و تقوا(شرّ و خیرش) را به او الهام كرده است، * كه هر كس نفس خود را پاك و تزكیه كرده، رستگار شده؛ * و آن كس كه نفس خویش را با معصیت و گناهمخفی ساخته، نومید و محروم گشته است.»(10)

حتّی بدترین موجودات مختار نیز فطرت الهی را در ذات خود دارا هستند ؛ بر این اساس ، جهنّم وسیله ای است برای استخراج این فطرت پنهان ؛ نه صرفاً برای اذیّت نمودن و انتقام کشی.

شخص جهنّمی در واقع از اعتقاد و اخلاق و عمل باطل خود در رنج است لذا آنقدر باید از دست خود ونقص خود عذاب بکشد تا از خود متنفّر شود ؛ همان خودی که حجاب فطرت شده است ؛ در این هنگام است که حجاب خودی برداشته شده فطرت الهی رخ نشان می دهد و شخص خود را خلاص ازجهنّم می یابد. لذا در روایات اهل بیت(علیه السلام) ذکر شده که بسیاری از انسانها بالاخره ازجهنّم خلاص خواهند شد.

بنابراین ، جهنّم نیز داخل در رحمت عامّ خداست اگرچه نسبت به بهشت غضب خداست. بنابر این ، عذاب اکثر مردمان بد ، موقّتی است ولی در نعمت بودن آنها ابدی است. و بهشت ابدی نسبت عذاب موقّت ـ هر قدر هم که شدید باشد ــ خیرکثیر است. بر این اساس ، خلقت افرادی که با سوء اختیارشان بد می شوند هم خیراست.

پی نوشت ها :

1. (‏ الكافی ج‏2 85 باب النیة ..... ص : 84)

2. (مۆمنون / آیه 99 و 100 )

3. (نجم 39 و40 )

4. (زلزال /6و 7 و8 )

5. (بقره / 174 و 175 و 176 )

6. (النساء : 10)

7. (الإسراء : 72)

8. (بقره / 23 و 24 )

9. الروم : 30

10. الشمس آیه 10-7

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منبع :

سایت پرسمان