تبیان، دستیار زندگی
مهمانی کلاغ ها شامل ده داستان کوتاه خواندنی درباره موضاعت اجتماعی و حاشیه های جنگ است که با بیان تکنیکی خود شخصیت ها و فضاهای ملموسی را می آفریند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهمانی با کلاغ ها


مهمانی کلاغ ها شامل ده داستان کوتاه خواندنی درباره موضاعت اجتماعی و حاشیه های جنگ است که با بیان تکنیکی خود شخصیت ها و فضاهای ملموسی را می آفریند.

مهمانی با کلاغ ها.

مهمانی با کلاغ ها.زهرا پور قربان. انتشارات افراز. چاپ دوم.تهران:1390. 1100نسخه.96 صفحه.2500 تومان.

«حاجی شیشه قرص صورتی را نداد دستم؟ در شیشه قرص را خودم باز نکردم؟ شیشه را کف دستم تکان نداد؟ یه دانه قرص صورتی ریز ننشست کف دستم؟ نگاه اش نکردم؟ سر و صورتم خیس نشد از عرق؟ شقیقه های دو طرف سرم شروع نکردند به کوبیدن؟ درد نریخت توی جانم؟ از مهره های گردنم شروع نشد؟ لابه لای ستون فقراتم پیچ و تاب نخورد؟ کف دستم را به طرف حاجی نگرفتی؟ قرص صورتی کف دستم نمی لرزید؟ سرش جیغ نزدم؟ نگفتم حاجی این چیه؟ نگفتی مگه نمی بینی لمس شده ام و از پا افتاده ام؟ نپرسیدم مگر این قرص صورتی چه فرقی با سفید و آبی و سبز دارد؟ لج نکردم؟ با حرص روی تخت نیم خیز نشدم؟ قرص صورتی را پرت نکردم طرف پنجره اتاق؟ سرم را نگرفتم توی دستم؟ بغضم نترکید؟»[1]

جسورانه است که داستانی را با پرسش آغاز کنید و با پرسش نیز به پایان برید. پرسش که نشان از تردید بی امان و در عین حال به چالش کشیدن موقعیت و موضوع را با خود حمل می کند. راوی می پرسد. به پرسشی طولانی نشسته است. با پرسیدن خود را آرام می کند و در عین حال خود را می آشوبد. همه چیز برایش نوعی پرسش می شود. چرایی . این که چرا این طور شد و آن طور نشد. این که حالا با این وضعی که پیش آمده است چه باید کرد و چه نباید کرد. پرسش هایی که انگار جوابی ندارند جز پرسشی دیگر و بی جوابی کشنده ای که از پس هر پرسش به سراغ راوی و خواننده می آید. پرسش هایی که خر هر دو را می گیرد و او را وادار می کند به تامل موقعیت ساخته شده بپردازد. پرسش ها بی امان می آیند یکی پس از دیگری و همین باعث می شود خواننده به ناگهان خود را میانه  ماجرا ببیند. انگار این اوست که راوی اصلی است. پرسش راوی از خود است اما وقتی خواننده یکی پرسش ها را در ذهن و زبان خود مزه مزه می کند گویی این خود مخاطب است که از خود می پرسد و همین او را به نوعی راوی می کند. زهرا پور قربان به خوبی از این تکنیک داستان نویسی استفاده می کند و ماجرا را خیلی پوست کنده پیش می برد . انگار برهنه ات می کند و به چالشت می کشد. داستان های کوتاه این مجموعه را می شود یک نفس خواند و لذت برد. خبری از اطناب و وقت کشی نیست. خبری از درازگویی و بیهوده گویی نیست. یک برش واقعی است با شخصیت هایی که خون دارند.

با این که داستان های کوتاه مجموعه بیش از سه یا چهار صفحه نیست اما در همین فرصت کوتاه شخصیت هایی آفریده می شوند که زندگی می کنند. درون متن زندگی می کنند و می شود آنها را حس کرد، لمس کرد و فهمید. دردهایشان به خوبی به خواننده منتقل می شود و این یعنی موفقیت یک برش کوتاه. موفقیت یک داستان موجز.

مهمانی کلاغ ها تقدیر شده دهمین کتاب سال جایزه شهید غنی پور است ککه از طرف انتشارات افراز منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است. این کتاب شامل ده داستان کوتاه است. که عبارتند از: سه رنگ، کنار خاک خیس، هوایی که بوی بهار نمی داد، چیزی نداریم تا غروب، بی قرار، مهمانی با کلاغ ها، قصه ناتمام، بوی گند، شاه دزد و توی مه .

زهرا پورقربان با زبان موجز و بیان شسته رفته و تکنیکی خود توانسته است مجموعه ای موفق ارائه کند. او چنان سرکشانه پیش رفته که ابایی ندارد از موضوعی که انتخاب می کند. موضوع برایش در رده دوم اهمیت است. آنچه مهم می نماید زبان و بیان و تکنیک است که پیش برنده ماجرا است. برای همین هم هست که جسورانه می تواند از جنگ و مسائل پیرامون آن بگوید و نگران نباشد از عواقب آن . این که می نویسم عواقب به این جهت است که نوشتن از جنگ در اغلب داستان ها نویسنده را به کلیشه ها و نگاه های تک ساحتی سوق می دهد و خطر شعاری بودنش را بالا می برد. نوشتن از زنان نیز خطر کمتری را به دنبال ندارد. گو این که بسیاری از زنان نویسنده برای جلب زنان و نه برای نوشتن از زنان. و به دام حرف های تکراری، غر زدن های کلیشه ای، سانتی مانتالیسم ادبیات زنانه و در نهایت نشان دادن زنی مفلوک و مورد ظلم قرار گرفته می افتند و نوشتارشان تکرار و کلیشه ای از آب در می آید.

داستان بی قرار داستان یک پای مصنوعی است. داستان سه رنگ داستان زن دوم مردی است که حالا با آمدن زنی سوم به زندگی همسرش به کابوسی از سرگیجه و هول فرو می رود. مهمانی با کلاغ ها خاطره دخترشهید است. چیزی که می توان در این مجموعه مشاهده کرد همین تنوع موضوعی است که همه بابیانی روشن روایت می شوند.

مهمانی کلاغ ها تقدیر شده دهمین کتاب سال جایزه شهید غنی پور است ککه از طرف انتشارات افراز منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است. این کتاب شامل ده داستان کوتاه است. که عبارتند از: سه رنگ، کنار خاک خیس، هوایی که بوی بهار نمی داد، چیزی نداریم تا غروب، بی قرار، مهمانی با کلاغ ها، قصه ناتمام، بوی گند، شاه دزد و توی مه .

زهرا پور قربان پیش از این کتاب «عشق و زندگی»، اولین داستان بلند خودش را در نشر «تکال» و در سال 1378 کار کرد. به‌دنبال آن رمان «تنور» را در نشر «پازینه» در سال 1382 و مجموعه داستان «شهر سنگی» را در سال 1384 با نشر «گل‌آذین» منتشر کرد. رمان «با شما که رودروایسی ندارم» در سال 1387 توسط نشر افراز منتشر شد . وی در حال حاضر مشغول نوشتن رمان «من عاشق زنم هستم»  است.

« وقتی که می دیدی پلک هام بد جوری به هم چسبیده ان، حرصت می گرفت و از روی مزاح، پوست سر شانه ام رو با انگشت می پیچوندی و صدای خنده ام رو در می آوردی. باز از کنار سماور به صورتت نگاه کردم. نگاهت رااز گوشه دیوار بر نداشته بودی که با سینی چای و قندون برگشتم کنارت. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 39 و 40 کتاب از داستان چیزی نداریم تاغروب

[2] صفحه 18 کتاب از داستان کنار خاک خیس

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان