تبیان، دستیار زندگی
انسان ها، در زندگى این جهان، مسافرانى هستند که بار سفر بسته، به سوى سرمنزل مقصود (زندگى ابدى پس از مرگ) پیش مى روند. آنها که بار خود را از متاع دنیا سنگین کنند، در فراز و نشیب زندگى مى مانند و طعمه شیطان مى شوند، ولى پارسایان و زاهدان، سبکبال، از تمام فرا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آخر سفر پولدارها و فقیرها


بى گمان پایان کار (رستاخیز و قیامت و بهشت و دوزخ) در برابر شما است و عوامل مرگ، پیوسته شما را به پیش مى راند. سبکبار شوید تا به قافله برسید! چرا که پیشینیان را براى رسیدن بازماندگان، نگه داشته اند! (و همه، در یک زمان، محشور خواهید شد)
امام علی

تمام مردم دنیا با هر فرهنگ و زبانی یک سری نیازهای مشترک دارند، که باید برآورده شود تا حیات ادامه پیدا کند مثل نیاز به خوراک و پوشاک و مسکن و ...، و همه مردم جهان برای تأمین این نیازها دست به تلاش هایی می زنند،اما میزان این تلاش برای همه یکسان نیست و هر کس بسته به نگرش و جهان بینی و اهدافش متغیر است، یکی به دانه خرمایی و جرعه آبی قانع است و دیگری همه دنیا و آنچه در آن است را می خواهد و سیر نمی شود.

اما میزان متعادل و استاندارد ارضای این نیازها چه حد است؟ مطمئناً در پاسخ می گوییم بسته به هدفمان دارد که چقدر نیاز داریم ، یکی می خواهد به رفاهی صد در صد برسد و در دنیا با ارزش ترین چیزها را داشته باشد، بزرگترین خانه ها را، جدیدترین اتومبیل و... را، دیگری به حدی قانع است که اموراتش بگذرد ،همه ما با هر هدفی و با هر سطح توقعی یک مقصد مشترک داریم، پولدار باشیم یا فقیر ، طمّاع باشیم یا قانع ، قطار زندگی ما را به یک مقصد مشترک می رساند، مقصدی به نام سرای آخرت...

امام علی علیه السلام در جمله ای کوتاه و پر بار می فرماید:

«إِنَّ الْغایَةَ أَمَامَکُمْ، وَ إِنَّ وَرَاءَکُمُ السّاعَةَ تَحْدُوکُمْ. تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا یُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکُمْ آخِرُکُمْ.»؛ بى گمان پایان کار (رستاخیز و قیامت و بهشت و دوزخ) در برابر شما است و عوامل مرگ، پیوسته شما را به پیش مى راند. سبکبار شوید تا به قافله برسید! چرا که پیشینیان را براى رسیدن بازماندگان، نگه داشته اند! (و همه، در یک زمان، محشور خواهید شد)

این کلام، بخشى از خطبه طولانى تر 167 است. همین جمله ها با تفاوت کمى، ضمن آن خطبه آمده است !

حضرت، نخست، مردم را به مسأله معاد و دادگاه بزرگ عدل الهى متوجّه مى سازد و از این طریق، آنها را متوجّه مسئولیت هاى بزرگى که در دوران خلافتش دارند، مى کند و از هر گونه نفاق و دورویى و کارشکنى و اختلاف، برحذر مى دارد و مى فرماید: پایان کار (رستاخیز، قیامت، بهشت و دوزخ) در برابر شما است و عوامل مرگ، پیوسته شما را به پیش مى راند (فَإِنَّ الْغایَةَ أَمَامَکُمْ، وَ إِنَّ وَرَاءَکُمُ السّاعَةَ تَحْدُوکُمْ)

تعبیر به «اَلْغایَة» (پایان کار) در مورد رستاخیز و بهشت و دوزخ، به خاطر آن است که زندگى این جهان، مقدمه اى است براى حیات ابدى در جهان دیگر.

این که مى فرماید: «در پیش روى شما است»; یعنى، شکّ و تردیدى در آن وجود ندارد و هر که باشى و به هر کجا که برسى، سرانجامِ کار تو، آنجا است.

مجموعه جهان بشریّت، در حکم قافله واحدى است که گروهى در پیشاپیش آن در حرکت بوده اند و گروهى در وسط و گروهى در آخر این قافله اند و همه، یک مسیر را طى مى کنند و براى رستاخیز بزرگ به هم ملحق مى شوند

و تعبیر به «الساعة»، به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه، اشاره به قیامت صغری، یعنى مرگ است.

این که مى گوید: «پشت سر شما است» به خاطر آن است که عوامل مرگ، پشت سر انسان قرار دارد و انسان را از کودکى به جوانى و از جوانى به پیرى و از پیرى به پایان زندگى مى راند.

بعضى نیز گفته اند که منظور از «الساعة»، ساعات شب و روز است که گویا، مانند مأمورى، پشت سر انسان قرار گرفته و او را به سوى پایان زندگى مى راند.

این دو تفسیر، تفاوت چندانى با هم ندارد و نتیجه هر دو، یکى است.

با توجه به این که «تَحْدُوکُمْ» از ماده «حدو» به معناى «راندن شتران با آواز مخصوص» است، این نکته به ذهن مى رسد که گردش شب و روز و ماه و سال، گرچه انسان را به پایان زندگى نزدیک مى کند، امّا چون آمیخته با زر و زیورها و سرگرمى هاى دنیا است، غافل کننده است.

در واقع، در این جمله کوتاه که در آغاز این کلام آمده، هم سخن از قیامت کبری است و هم سخن از قیامت صغرا. و توجه به این دو، شنونده را آماده پذیرش سخنى که بعد از آن آمده، مى کند.

حضرت، سپس این جمله کوتاه، ولى بسیار پرمعنا را بیان مى فرماید: «سبکبار شوید تا به قافله برسید; «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»

هنگامى که قافله اى به راه مى افتد و گروهى در آن شرکت دارند، با رسیدن به گردنه هاى صعب العبور، گرانباران وامى مانند و از آنجا که قافله، نمى تواند براى مدّت طولانى، به خاطر یک نفر یا چند نفر توقّف کند، او را رها کرده، خود مى روند.

چنین کسى، طعمه خوبى براى دزدان و راهزنان یا گرگان بیابان است، ولى آنها که سبکبارند، در پیشاپیش قافله حرکت مى کنند و زودتر از دیگران به منزل مى رسند.

انسان ها، در زندگى این جهان، مسافرانى هستند که بار سفر بسته، به سوى سر منزل مقصود (زندگى ابدى پس از مرگ) پیش مى روند. آنها که بار خود را از متاع دنیا سنگین کنند، در فراز و نشیب زندگى مى مانند و طعمه شیطان مى شوند، ولى پارسایان و زاهدان، سبکبال، از تمام فراز و نشیب ها به سرعت مى گذرند و به سعادت جاویدان مى رسند.

انسان ها، در زندگى این جهان، مسافرانى هستند که بار سفر بسته، به سوى سرمنزل مقصود (زندگى ابدى پس از مرگ) پیش مى روند. آنها که بار خود را از متاع دنیا سنگین کنند، در فراز و نشیب زندگى مى مانند و طعمه شیطان مى شوند، ولى پارسایان و زاهدان، سبکبال، از تمام فراز و نشیب ها بسرعت مى گذرند و به سعادت جاویدان مى رسند

در خطبه 204 ـ همان خطبه اى که بارها و بارها «حضرت على(علیه السلام)» براى اصحابش ایراد مى فرمود ـ نیز مى خوانیم: تَجَهَّزُوا ـ رَحِمَکُمُ اللهُ ـ فَقَدْ نُودِىَ فِیکُمْ بِالرَّحیلِ وَ أقِلُّوا العُرْجَةَ عَلَى الدُّنیا ... فَإِنَّ أَمامَکُمْ عَقَبَةً کَۆُوداً وَ مَنازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً؛ خدا، شما را رحمت کند! آماده حرکت شدید که نداى رحیل و کوچ کردن، در میان شما داده شده است. علاقه به اقامتِ در دنیا را کم کنید... که گردنه هاى سخت و دشوار و منزلگاه هاى خوفناک در پیش دارید.

بعضى از شارحان نهج البلاغه، انسان ها را به مسافرانى تشبیه کرده اند که در یک سفر دریایى، گرفتار گرداب ها و امواج کوه پیکر مى شوند که اگر کشتى خود را سبک نکنند، غرق شدن آنها حتمى است.

او مى گوید: «گرداب»، امواج زندگى این دنیا است و «کشتى» قلب انسان است و «حبّ دنیا» آن را سنگین کرده، آماده غرق شدن مى کند.( معارج نهج البلاغه، محقق بیهقى، صفحه 109)

حضرت دستور بالا را با این جمله تکمیل مى فرماید: پیشینیان را براى رسیدن بازماندگان، نگه داشتند; «فَإِنَّما یُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکُمْ آخِرُکُمْ».

این جمله، اشاره به این دارد که مجموعه جهان بشریّت، در حکم قافله واحدى است که گروهى در پیشاپیش آن در حرکت بوده اند و گروهى در وسط و گروهى در آخر این قافله اند و همه، یک مسیر را طى مى کنند و براى رستاخیز بزرگ به هم ملحق مى شوند.

به تعبیر دیگر، قانون مرگ، استثنا بردار نیست و به یقین، در سرنوشت همه انسان ها، رقم زده شده است. بنابراین سرنوشت پیشینیان، هشدارى براى بازماندگان و پیام روشنى براى همه انسان ها است.

 بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: پیام امام امیرالمۆمنین(علیه السلام) جلد 20

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.