وقتی هنرمند،مبلغ دین اش باشد!
یک سینما گر می تواند هنرمند متعهد باشد و منادی ارزش های خود باشد در بیرون مرزها و البته می تواند هم نباشد...
دلایل و شواهد بسیاری وجود دارند که نشان می دهند، دنیای امروز بر پایه ارتباطات و قدرت رسانه ها می چرخد. اکنون تکنولوژی ارتباطات در تمامی عرصه ها خودنمایی می کند و اهداف بزرگ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چرخه علم ارتباطات، تبلور پیدا می کنند. بنابراین کسانی که بتوانند در این عرصه، به توسعه و انتقال پیام خاصی بپردازند، می توانند به اهداف و موفقیتهای خاصی دست یابند.
رسانه در دنیای امروز، همه کاره است. رسانه همچون تسمه نقاله ای است که همه چیز را به دور خود می گرداند و مسیر حرکت را مشخص می کند، افکار را شکل می دهد، هدایت می کند و در برخی موارد به منسوخ کردن ونابود سازی چیزی می پردازد.
رسانه قادر است که زشتی ها به گونه ای زیبا جلوه دهد و جنایت های رخ داده را با شکل و شمایل عدالت محور، نمایان سازد.
واقعیت تلخی که امروز در عرصه رسانه دیده می شود این است که عنصری به نام دروغ در عصر مدرنیسم با رسانه آمیخته شده است.
"رسانهها و هنرمندان، امروز به مدد دروغ، زمینهساز جنایتهای بعدی سیاستمداران شدهاند. اینها امروز میکارند، آنها فردا درو میکنند"... این بخشی از سخنرانی مجید مجیدی، کارگردان شایسته ایرانی در اجلاس بین المللی استانبول است که چند روز پیش برگزار شد و مجیدی به عنوان یک هنرمند شناخته شده در عرصه بین المللی، به قرائت سخنانی پرداخت که تامل برانگیز و تاثیر گذاربودند.
در این سخنرانی، مجیدی از روش های تبلیغاتی هیتلر و آلمان نازی یاد می کند و می گوید این اصول هنوز هم در دنیا جریان دارد.
وی این جملات را از قول هیتلر بیان می کند.
"دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرات و فکر تکذیب آن را نکند"
جالب اینجاست که گوینده این جمله اینطور اذعان می کند که : بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم نیز از آن میترسیدم.
«هیتلر» میگوید: "اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید دیر یا زود آن را باور خواهند کرد."
ترفند دیگری که "گوبلز" از ان یاد می کند، روشی مرسوم در دنیای رسانه ای امروز است.
اینکه: "اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ در هم بیامیز و به مردم عرضه کن."
رسانه های قدرتمند در دست افرادی قرار دارند که برای عقاید کافران و بی خدایان و حتی هم جنسگرایان، احترام و حقوق قائل است ولی وقتی فیلمی ساخته می شود که به پیشوای یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان، توهین می کند؛ سکوت می کند و آنرا آزادی عقاید می نامد
برای آن دسته از افراد که کمی با دقت به عملکرد رسانه در دنیای امروز نگاه کنند، فهم این موضوع چندان سخت نیست. بسیارند رسانه هایی که از این راه و روش ها بهره می برند و به اهداف خود نزدیک می شوند.
در این رابطه مجیدی به مثال روشنی اشاره می کند. اینکه گروهکی به نام طالبان و القاعده از کجا آمده اند و توسط چه کسانی حمایت شده اند.
حال انکه بخشی از حقیقت وجودی این گروهک ها اینطور مشخص شده که : طالبان متشکل از افرادی معرفی شد که ظاهرا مسلمان بودند و همین تبلیغات منفی موجب شد تا بذر اسلام هراسی در همه جهان پراکنده شود، و سپس فریاد عدالت خواهی بلند شود و به این ترتیب افکار عمومی جهان، آماده هر حمله نظامی یا هر اشغال و تجاوزی به مسلمانان شود و کشورهای اسلامی همچون عراق، شود.
به این ترتیب می توان اینطور بیان کرد که رسانه ابتکار عمل را در تمامی عرصه ها در دست می گیرد و به هدایت افکار عمومی می پردازد. در چنین عرصه ای هر کس رسالتی بر عهده دارد و مسلما رسالت هنرمندان مسلمان، بسیار بزرگ و حساس است. در چنین عرصه ای وقتی هنرمندی همچون مجیدی در گفتگویی بی المللی به بیان چنین مضامینی می پردازد، جای تمجید و تقدیر دارد و این موضوع را نشان می دهد که حرف و پیام یک هنرمند می تواند با سرعت و اثرگذاری بیشتری به مردم دنیا برسد و بر آنها موثر باشد. حرف و عمل یک هنرمند می تواند تبلیغات با نفوذی باشد برای انتقال مبانی فکری و فرهنگی یک مسلمان و جوامعی که از دین مبین اسلام، پیروی می کنند.
وقتی عوامل متعددی برای شناساندن اسلام واقعی به جهانیان وجود داشته باشد، فیلمی همچون "300" که ایرانیان را مردمی وحشی معرفی می کند و در عوض تمدن غرب را دلاور و غیور نشان می دهد، نمی تواند جایگاهی در سطح جهانی و در میان مردم جهان داشته باشد.
رسانه های قدرتمند در دست افرادی قرار دارند که برای عقاید کافران و بی خدایان و حتی هم جنسگرایان، احترام و حقوق قائل است ولی وقتی فیلمی ساخته می شود که به پیشوای یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان، توهین می کند؛ سکوت می کند و آنرا آزادی عقاید می نامد.
یک هنرمند مسلمان شاید به این اندازه قدرت نداشته باشد اما این توانایی را دارد که فیلمی از زندگانی پیامبر اسلام بسازد که انعکاسی از واقعیت زندگانی و رفتار و کردار این بزرگوار باشد و این یعنی روشی برای تبلیغ و شناساندن عقاید یک مسلمان به جهانیان. روشی برای نشان دادن واقعیت و پرهیز از دروغ و القای اندیشه های غلط و نادرست به ذهن مردم دنیا.
در نگرش ادیان الهی، اینطور بیان شده که نمیتوان هیچ عدالتی را بر پا کرد در حالی که دروغ و ناراستی رواج دارد. هر دین و آئینی دروغ را ناپسند و مغایر با عدالت می داند.
...و اینگونه است که یک هنرمند متعهد در عرصه رسانه و ارتباطات، می تواند رسالت تبلیغاتی مهمی را به انجام رساند و اینگونه درعرصه ای بین المللی از دین خود و بزرگان و پیشوایان دین خود، سخن بگوید
بنابراین برای تمامی افرادی که در سرتاسر دنیا از بی عدالتی رنج می برند، لازم است که بدانند باید تعریف خود را عدالت مشخص کنند و نه آنگونه که دیکتاتورها و استعمارگران از عدالت و آزادی و دموکراسی می گویند.
آنچه مشخص است و هر انسان آزاده ای آنرا می پذیرد این است که "عدالت در جهان فقط در پرتو تعالیم انبیای خداوند که راستی و حقیقت درون مایه آن است، میسر خواهد شد."
مجید مجیدی در اجلاس استانبول در ارتباط با پیامبر اکرم (ص) اینطور گفت که:
عدالتی که من در رفتار و منش پیامبر اسلام دیدم در هیچ فرمانروای دنیایی ندیدهام. وقتی به یاران نزدیک او نگاه میکنم و فقیر و غنی و عرب و غیر عرب، سیاه و سفید را در کنار هم میبینم، معنای عدالت واقعی را درک میکنم.
به سخن تربیت شده حضرت محمد (ص)، یعنی حضرت علی علیه السلام نگاه میکنم و میبینم که در فرمایش به فرماندار مصر، مالک اشتر، میگوید:
ای مالک، مردم تو دو دستهاند ؛ یا برادران تو در اعتقادند یا همنوعان تو در خلقت اند؛ پس باید به هر دو گروه مهربانی کنی و محبت ورزی، عدالت را اینگونه در کلام جانشین پیامبر میبینم. عدالتی که به فطرت انسانی نزدیک است. عدالتی که غبار روزگاران آن را تیره و تار نمیکند؛ عدالتی که، رهبر مکتب اهل بیت علی، از شدت رعایت آن ترور میشوند و به شهادت میرسد.
...و اینگونه است که یک هنرمند متعهد در عرصه رسانه و ارتباطات، می تواند رسالت تبلیغاتی مهمی را به انجام رساند و اینگونه درعرصه ای بین المللی از دین خود و بزرگان و پیشوایان دین خود، سخن بگوید.
اگر عده ای از هنرمندان این رسالت را درک کرده باشند، بدون تردید می توانند تاثیرات گسترده ای را در سطح جهانی بر جای گذارند.
* قسمت های نقل شده از مجید مجیدی برگرفته از سایت الف می باشد
فاطمه ناظم زاده
بخش ارتباطات تبیان