تبیان، دستیار زندگی
شنیدی ... سبیل گذاشته؟ دیدی رنگ موی جدید ...چقدر قشنگه؟ دستمال گردن‌های جدید رو تو عکس فلانی دیدی؟ الان دیگه برنزه مد نیست چون تو فلان جشنواره نقش اول زن با یه تیپ جدید اومده بود. عینک جدید... رو دیدی، چقدر بامزه است؟ شنیدی اون بازیگر معروفه از زنش جدا شد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهدیه محمدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این نسخه ویروسی است؛نزدیک نشوید!


شنیدی ... سبیل گذاشته؟ دیدی رنگ موی جدید ...چقدر قشنگه؟ دستمال گردن‌های جدید رو تو عکس فلانی دیدی؟ الان دیگه برنزه مد نیست چون تو فلان جشنواره نقش اول زن با یه تیپ جدید اومده بود. عینک جدید... رو دیدی، چقدر بامزه است؟ شنیدی اون بازیگر معروفه از زنش جدا شده؟ یقه لباس فلانی رو دیدی دورش نقطه داره، اونا الان جدیده و ...


مد گرایی و بازیگران

این جملات تنها بخشی از دیالوگ‌هایی است که هنر هفتم و بازیگرانش برای جوانان جامعه طراحی کرده اند. روزانه در سطح شهر شاید هزاران بار این عبارات بین آدم‌های مختلف رد و بدل شوند و در نهایت فردی که اعلام بی خبری از این جریان به اصطلاح جدید و مد گرایی افراطی و تقلیدی آشکار از بازیگران سینما کند، متهم به عقب افتادگی و بی کلاسی می‌شود، تنها به این دلیل که از واقعه‌ای عظمی همچون مانتو و یا مدل سبیل چند بازیگر خاص آگاهی ندارد و سرگرم زندگی خود است.

البته در این میان یک عذرخواهی بزرگ از محضر بازیگران بنام سینمای ایران داریم که چند جوان تازه به دوران رسیده به الطاف جیب پر پول پدران تاجر خود و با انجام چند ترفند از جنس لابی، پا به عرصه سینما گذاشتند و جامعه به غلط به جای هنرجو و یا هنرپیشه به آن‌ها لقب بازیگر می‌دهد.

و این گونه می‌شود یک شبه ره صد ساله را طی کردن. اغلب همین هنرجوهای جوان هم دچار این توهم از جنس واقعی و نه فانتزی می‌شوند که من آنم که رستم بود پهلوان، و از سر مبارک ما تا نوک پایمان باید در چشم باشد و به تصور خود بشوند سوپراستار سینما و مورد تقلید همگان.

مدگرایی داخلی، خود زنی به سبک ایرانی

با توجه به این اوضاع به شدت باتلاق گونه که اگر کسی دچارش شود بیشتر در آن غرق می‌شود، باید گفت تقلید از مدگرایی در جامعه نوعی خودزنی درونی است که در داخل کشور و جامعه اتفاق می‌افتد. خود زنی‌هایی که رنگ و بوی تنوع طلبی را به خود گرفته است. خودزنی از جنس مد یعنی مصرف گرایی محض، یعنی متفاوت بودن از طریق هزینه کردن، یعنی ابطال وقت برای کسب لذت دیگران. مدگرایی را هر طور که تعریف کنیم باز خود زنی است، خودزنی جامعه از داخل، گویی جامعه و فرهنگ تیغی را بر دست گرفته و از طریق رواج مدگرایی در جوانان شروع به خودزنی کرده است.

برخی از مسئولین فرهنگی و البته سیاسیون وزارت ارشاد خود را به نوعی به خواب غفلت زده‌اند که هر مدل و هر کلام و هر جریانی در قالب فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی به خورد ذهن و روح و حتی جسم جوانان ما می‌رود. گویی هیچ فیلتری برای خروج فیلم‌های ما وجود ندارد

کافی است کمی به گذشته بنگریم، تا قبل از پیشرفت و توسعه رسانه‌های دیداری نیز همیشه نوع پوشش، طرز گفتار انسان‌های شاخص و سرشناس مدل و الگوی سایر انسان‌ها قرار می‌گرفت که از جمله آن‌ها می‌توان به سیاسیون و سردمداران جنبش‌ها اشاره کرد به عنوان مثال مردان میرزا کوچک خان از ظاهر تقریباً یک شکلی برخوردار بودند. با این حال با گذر زمان بازیگران، ورزشکاران و جامعه هنری جای سرشناسان قبلی را گرفتند.

پیروی از مد گرایی و الگو قرار دادن بازیگران محدودیت جغرافیایی ندارد و گاه یک بازیگر، موفق به درهم شکستن مرزهای بین‌المللی می‌شود و گاهی نیز در چارچوب مرزهای خاکی یک کشور باقی می‌مانند و بعد از مدتی هم تنها از آن‌ها نامی می‌ماند و تازه به دوران رسیده‌های دیگری جایگزین آن‌ها می‌شوند.

مد گرایی و بازیگران

مدگرایی و تقلید از بازیگران باعث شده تا مزون‌های لباس و شوهای نمایش لباس با حضور بازیگران و ورزشکاران مشهور و البته نامحبوب، به یکی از مکان‌هایی تبدیل شود که حضور در آن آرزوی خیلی از جوانان شود. البته نا گفته نماند که این لباس‌ها بر تن این هنرجوهای جوان نوعی رواج تجمل گرایی آشکار است چرا که اغلب این البسه حکم لباس‌های از ما بهتران را دارد همگی مارک خارجی را به خود به یدک می‌کشند و مبلغ آن‌ها هستند.

حتی برخی از این بازیگران سینما و تلویزیون هر کدام برند خاص خود را دارند و سعی می‌کنند از سر تا پا و حتی عطری که استفاده‌ می‌کنند همگی از یک مارک باشند.

چند سال پیش را یادتان می‌آید، زمان پخش سریال در پناه تو، مد جدیدی همراه این سریال در جامعه به جریان افتاد. بازیگر نقش اول زن نوع خاص چادر سر می‌کرد و همین امر به عنوان چادر مدل مریمی بین جوانان پخش شد. بعد از این نیز همین سه سال پیش بود که در قالب سریال ارمغان تاریکی نوعی چادر ساده سر کردن دوباره مد جامعه شد که البته این مورد مد گرایی منفی محسوب نمی‌شد. القصه این که مد همیشه‌ی خدا هم منفی و ناپسند نیست بلکه می‌توان با یک هنجار سازی مناسب و درست از پتانسیل بالقوه جوانان جامعه در بهترین راه و تبلیغ فرهنگ درست استفاده کرد.

ذکر این نکته ضروری است که برخی از مسئولین فرهنگی و البته سیاسیون وزارت ارشاد خود را به نوعی به خواب غفلت زده‌اند که هر مدل و هر کلام و هر جریانی در قالب فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی به خورد ذهن و روح و حتی جسم جوانان ما می‌رود. گویی هیچ فیلتری برای خروج فیلم‌های ما وجود ندارد.

خودزنی از جنس مد یعنی مصرف گرایی محض، یعنی متفاوت بودن از طریق هزینه کردن، یعنی ابطال وقت برای کسب لذت دیگران. مدگرایی را هر طور که تعریف کنیم باز خود زنی است، خودزنی جامعه از داخل، گویی جامعه و فرهنگ تیغی را بر دست گرفته و از طریق رواج مدگرایی در جوانان شروع به خودزنی کرده است

علاوه بر وزارت ارشاد و متولیان مربوطه، متأسفانه بنیاد عالی مد و لباس هم هر روز عقب گردی به روز گذشته دارند و هیچ اقدام مثبتی را در جهت سامان دهی وضعیت مد و لباس از سوی آن‌ها نمی‌بینیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم همچون سایر متولیان مربوطه در حال درجا زدن هستند و امید است که زمانی به خودشان بیایند که هنوز امیدی برای اصلاح وضعیت موجود و همچنین توان و قوه انجام آن را داشته باشند.

مهدیه محمدی

بخش اجتماعی تبیان