راز ماندگاری کوچک جنگلی

این مجموعه با درك نیاز مخاطب آن مقطع برای قرینهپردازی شرایط جامعه و حركت مردمی كه منجر به شكلگیری انقلاب شد، جرقه زد؛ قرینهپردازی با رویدادها و شخصیتهای تاریخ معاصر كه با دغدغه میهنپرستی و دفاع از مام وطن در برابر بیگانگان ایستادند. انسانهایی از همین آب و خاك كه راه سختتر را انتخاب كردند و به قهرمانان واقعی تبدیل شدند.
فاصله كوتاه میان پیروزی انقلاب و آغاز جنگ ایران و عراق كه با حمله و تجاوز عراق به خاك ایران شروع شد، شرایط دهه 60 را به فضا و حال و هوایی خاص تبدیل كرد كه در آن فضا بیش از هر چیز به تقویت روحیه حماسی، وطنپرستی و عشق به خاك نیاز بود، چه بین رزمندگانی كه در جبههها میجنگیدند، چه بین مردمان عادی كه حداقل یكی از افراد خانوادهشان درگیر جنگ بود و خود نیز زیر بار فضای ترس و دلهره حملههای هوایی دشمن بودند.
درك این فضا و موقعیت، فقط با زندگی در ایران دهه 60 امكانپذیر بود و آدمهایی از همین فضا و موقعیت برای ایجاد روحیه و آرامش میان مردم، سراغ نهضت جنگل و میرزا كوچكخان جنگلی رفتند.
سالهای آغازین دهه 60 ناصر تقوایی با تأثیر گرفتن از شخصیت واقعی میرزا كوچك معروف به كوچك جنگلی كه از سال 1300-1257 زندگی كرد و جنبش جنگل را شكل داد و رهبری كرد، فیلمنامهای برای شبكه یك سیما نوشت.
تقوایی در این اقتباس از تاریخ معاصر نگاهی داشت به داستان مردی از جنگل نوشته احمد احرار. وسواسهای خاص تقوایی كه همواره فیلمنامههای اقتباسی و غیراقتباسیاش را خود به نگارش درآورده و بخصوص در شخصیتپردازی و دیالوگنویسی مهارتی ویژه داشته و دارد، باعث شد پیشتولید این مجموعه كه مدیران تلویزیون نظر خاصی روی آن داشتند طولانیتر از زمانبندی پیشبینی شده شود.
در شرایطی كه حتی عوامل و بازیگران مجموعه انتخاب شده و قرار بود داریوش ارجمند نقش میرزا را بازی كند، تولید سریال متوقف شد و مدتی بعد با كارگردانی جدید كلید خورد البته حرف و حدیثهایی درباره این مقطع مطرح بود. اینكه تقوایی 40، 50 دقیقه از مجموعه را ساخته و... اما هنوز هم پاسخ قطعی برای این حرف و حدیثها وجود ندارد.
بهروز افخمی كه آن زمان از مدیران گروه فیلم و سریال و به گفته بهتر بانی شكلگیری این مجموعه بود، پس از وقفه ایجاد شده در تولید این سریال به عنوان كارگردان انتخاب شد.
افخمی با كمك امرالله احمدجو و احمد مرادپور، فیلمنامه را براساس كتاب «سردار جنگل» ابراهیم فخرایی بازنویسی كرد؛ البته با وامداری به شخصیتپردازی خاص تقوایی كه در این مجموعه پرشخصیت هم نمودی خاص داشت. در تكمیل این فیلمنامه هنرمندانی چون مرحوم مهرزاد مینویی، مرحوم سیف الله داد، بهروز ماكویی، یوسف سیدمهدوی و... نیز نقش داشتند.

هوشمندی افخمی این بود كه ساختمانی را كه تقوایی پایههایش را بنا كرده بود، خراب نكرد تا بنای خودش را بر پایهای جدید بسازد و در بخشهای مختلف از حضور عوامل و متخصصانی كه تقوایی انتخاب كرده بود، بهره برد.
یكی از این هنرمندان متخصص كه تأثیر بسزایی در ماندگاری مجموعه كوچك جنگلی داشت، زنده یاد نعمت حقیقی بود كه مدیر فیلمبرداری بود و بخصوص هنر او در تولیدات عظیم و بازسازی صحنههای جنگ این سریال مثال زدنی بود. این همكاری منجر به همكاریهای بعدی این كارگردان و فیلمبردار برجسته شد كه از تجربههای مثال زدنی هر یك از آنها به شمار میرود.
از جمله تغییرات افخمی در گروهی كه تقوایی كنار هم قرار داده بود، تغییر بازیگر نقش میرزا بود و علیرضا مجلل جای ارجمند را گرفت. مجلل كه دانشآموخته دانشگاه هنرهای زیبا بود و تجربههای تئاتری داشت با نقشآفرینی در مجموعههای «افسانه سلطان و شبان» داریوش فرهنگ و همچنین فیلم سینمایی «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی برای مخاطبان چهرهای آشنا بود.
البته شمالی بودن مجلل كه از طرف خانواده مادری از اقوام میرزا بود همچنین تحقیقات وسیعی كه در مورد زندگی كوچكخان داشت در كنار بومی بودن و آشنایی او به زبان گیلكی و موقعیت محلی از مواردی بود كه انتخاب او را به عنوان بازیگر این نقش، منطقی و هوشمندانه جلوه میداد و البته صدای عامرانه و گرم او كه حكایت از دوران گویندگی در رادیو گیلان و... داشت.
تقوایی در این اقتباس از تاریخ معاصر نگاهی داشت به داستان مردی از جنگل نوشته احمد احرار. وسواسهای خاص تقوایی كه همواره فیلمنامههای اقتباسی و غیراقتباسیاش را خود به نگارش درآورده و بخصوص در شخصیتپردازی و دیالوگنویسی مهارتی ویژه داشته و دارد
مجلل با ظرافت توانست زیر و بمهای شخصیتپردازی فیلمنامهای میرزا را از فیلتر ذهنی، ریشهها و عِرق خود نسبت به این قهرمان آزادیخواه عبور دهد و كاراكتر میرزا كوچكخان جنگلی را به مثابه شخصیتی ملموس با ابعاد انسانی و دغدغههایی بزرگ ایفا كند؛ قهرمانی مهربان و صریح اللهجه كه طرفدار عدل و آزادی بود و مشكلات مردم او را عذاب میداد، بخصوص تفاوتهای این كاراكتر با نقش مقام لشكری كه مجلل در افسانه سلطان و شبان ایفا كرده بود (و طنز خاصی داشت) باعث شد هنر و ظرافت او در بازنمایی شخصیتهای نمایشی خودنمایی كند.
سریال كوچك جنگلی از سال 63 تا 66 به مدت سه سال در ماسوله و مناطق اطرافش فیلمبرداری شد و از حضور بازیگران برجسته دیگری كه آن مقطع در تلویزیون برای مخاطب شناخته شده بودند، بهره برد.
از جمله این بازیگران مهدی هاشمی در نقش دكتر حشمت بود كه تصویر او در ذهن مخاطب با كاراكترهای دوگانه افسانه سلطان و شبان ثبت شده بود.
دكتر حشمت یكی از دوستان نزدیك و یاران كوچك خان بود كه در شكلگیری نهضت جنگل نقش داشت و همیشه در كنار او بود.
تضاد كاراكتر آرام و درونگرای دكتر حشمت با تصویری كه از این بازیگر طناز چیرهدست در ذهن مخاطب مانده بود، یك بار دیگر ظرفیتهای جدیدی از مهدی هاشمی ثبت كرد؛ بازیگری كه امروز بعد از گذر سه دهه همچنان آماده غافلگیركردن علاقهمندانش در نقشهای متفاوت است.

جمشید گرگین، عنایتالله شفیعی، صدرالدین حجاری، جهانگیر الماسی، اكبر سنگی، مرحوم فرخ لقا هوشمند و... از دیگر بازیگران این مجموعه پرشخصیت و عظیم بودند كه به مسیر حركت میرزا كوچك خان جنگلی همزمان با جنگ جهانی اول روح زندگی دادند و كاراكترهای مكمل و فرعی متعددی را كه در قصه زندگی او جاری بود، واقعی كردند.
جلالالدین معیریان، چهرهپردازی و ناصر مسعودی هم خواندن ترانه به یادماندنی تیتراژ این مجموعه را به زبان گیلكی به عهده داشت؛ ترانهای كه با وجود آشنا نبودن مخاطبان شهرهای مختلف، بر زبان همگان جاری شد. بخصوص ترجیع بند تَرا گَمَه میرزا كوچك خانا( ترا میگویم میرزا كوچكخان) كه هنوز هم یادآور حسی از آزادیخواهی و وطنپرستی در كوره راههای سرسبز شمال با حال و هوایی نمناك است.
بهروز افخمی تلاش كرد در بازنویسی و كارگردانی مجموعه كوچك جنگلی، تم ابهام را به شكلی وارد زیرلایههای كار كند تاعلاوه بر بازسازی واقعی و هنرمندانه رویدادهای واقعی بخصوص در سكانسهای جنگ و درگیری، مخاطب بتواند براساس دیدگاه شخصی خود كار را دنبال كند نه اینكه صرفا بیننده نقطه نظر فیلمساز باشد. به این ترتیب مخاطب میتوانست در ارتباط با نوع عملكرد میرزا، دكتر حشمت و دیگر شخصیتها به نوعی خودش قضاوت كند كه كدام یك مسیری قابل قبول را انتخاب كردند.
چنین نگاهی و بخصوص ایجاد ابهام در نگاه به تاریخ معاصر كه افخمی نسبت به آن دغدغه دارد این ویژگی مهم را دارد كه باعث میشود همراهی مخاطب پویا و بر اساس دیدگاه و نقطه نظراتش باشد نه قضاوتی از پیش تعیین شده كه كارگردان به آن خط میدهد و نه به عنوان یك ناظر بیطرف.
در واقع كارگردان در عین وامداری به واقعیت و تاریخ تلاش كرده تصویری جزئینگرانه از فضا و حال و هوای شخصیتهای محوری و تعامل و تقابل آنها و دیدگاههایشان ارائه دهد؛ پرداختی كه باعث شده مبانی شكلگیری نهضت جنگل و مهمتر از آن كاراكتر میرزا نه فقط به عنوان یك شخصیت نمایشی دراماتیك، بلكه به عنوان فردی دغدغهمند، متأثر از شرایط سرزمیناش به تصویر دربیاید.
مجموعهای از این عوامل باعث شد این مجموعه تاریخی و قهرمان مثبتاندیش آن كه به مفهوم واقعی كلمه قهرمانانه عمل میكند، در عین مثبت بودن، تخت و یكوجهی نشود و مخاطب بتواند او را با ویژگیهای انسانی، فردی و اجتماعیاش بپذیرد و به عنوان قهرمانی ملموس به ذهن بسپارد.

به این ترتیب در دهه 60 با تكیه بر تاریخ معاصر و مجموعهای از عوامل حرفهای و متخصص در رشتههای مختلف، سریالی شكل گرفت كه همچون بقیه آثار ماندگار این دهه به عنوان یك الگو ادامه پیدا نكرد و یك تجربه منحصربهفرد در عرصه مجموعههای تاریخی ـ تلویزیونی باقی ماند.
هرچند در فاصله این سالها مجموعههای تاریخی و عظیم متعددی در تلویزیون ساخته شد كه هر كدام با تمهیدی، ارتباط خود را با تاریخ قدیم و معاصر حفظ كرد تا مخاطب را با تكیه بر رئالیسم همراه كند، اما به نظر میآید جلب نظر مخاطب نیاز به تركیبی از همه این عوامل و نگاهی یكسان به عنصر درام و واقعیت دارد تا هیچ یك قربانی دیگری نشوند، مخاطب احساس كند همه وجوه و لایههای كار، در خور توجه و قابل قبول است.
در واقع جذابیت در حین روایت واقعیت تاریخی علاوه بر چینش درست اتفاقات به نگاهی حرفهای از مرحله نگارش تا انتخاب بازیگر، كارگردانی و... نیاز دارد. این چنین است كه گروه سازنده مجموعههای دهه 60 با دغدغهمندی و سختگیری به خود و كارشان، آثاری را عرضه كردند كه امروز همچنان حرفی برای گفتن دارد، هرچند تاریخ محتوم و غیرقابل تغییر است.
در واقع آنچه قابل تغییر و به گفته بهتر قابل تحلیل است نوع نگاه به رویدادهایی است كه از زوایای مختلف میتواند تفسیر شود و در هر زمانی معنی و مفهوم و تعبیری خاص و متناسب با روح زمان پیدا كند.
ستایش قهرمانان واقعی
مجموعه «كوچك جنگلی» دهه 60 در شرایطی كه مردم همچنان درگیر عوارض جنگ و انقلاب و تغییر نظام حكومتی بودند، با یادآوری گذشته و تلاش ایرانیهای دغدغهمند نسبت به آب و خاكشان، به تداوم این روحیه در مردمان دهه 60 كمك كرد تا با ایستادگی بر سر داشتهها و سرمایههایشان بدانند آنها نیز به تاریخ خواهند پیوست اگر قلم و چشم هوشیار و دغدغهمندی، آنها را ثبت كند و برای آیندگان به امانت بگذارد.
كوچك جنگلی سریالی است در ستایش قهرمانانی واقعی كه میتوانند به وسعت تاریخ بسط پیدا كنند تا هر كس گوشهای از روحیه وطنپرستی خود را در آیینه آنها ببیند و با احترام بر این خاك پرمخاطره قدم بگذارد.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:جام جم