تبیان، دستیار زندگی
اگر به چهره افرادی كه در خیابان ها می بینیم، دقت كنیم، بارها افرادی را با ابروهای تیغ زده، موهای سیخ سیخی، شلوارهای تنگ - كه تا دیروز آن قدر گشاد بود كه به زور به كمر بسته می شد- بلوزهای تنگ با مارك ها و شكل های عجیب، شال هایی كه فقط وسط سر را می پوشانند،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آقایان ابرو تیغ زده بخوانند


اگر به چهره افرادی كه در خیابان ها می بینیم، دقت كنیم، بارها افرادی را با ابروهای تیغ زده، موهای سیخ سیخی، شلوارهای تنگ - كه تا دیروز آن قدر گشاد بود كه به زور به كمر بسته می شد- بلوزهای تنگ با مارك ها و شكل های عجیب، شال هایی كه فقط وسط سر را می پوشانند، می بینیم. سخنی كه آنها می گویند این است كه مُد است.

جوانان

مدها، الگوهایی فرهنگی است كه از سوی بخشی از جامعه پذیرفته می شود و دوره زمانی نسبتا كوتاه دارد و سپس فراموش می شود. بنابراین مدگرایی آن است كه فرد، سبك لباس پوشیدن و شیوه زندگی و رفتار خود را براساس آخرین الگوها تنظیم كند و به محض آنكه الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن پیروی كند.

امروزه، پیروی از مد نه تنها در نوع پوشش جوانان، بلكه در بخش های مختلف زندگی افراد تاثیر دارد. از سبك لباس و آرایش های ظاهری گرفته، تا وسایل منزل و حتی گرایش ها و علاقه های خاصی كه در قشری از جامعه ناگهان بیش از دیگر علایق مورد پسند قرار می گیرد، مانند روی آوردن به ورزش یوگا و ایروبیك، تقاضا برای جراحی های پلاستیك و سفر به دبی.

مُد به خودی خود بد نیست، ولی آنجا كه شكل افراطی به خود می گیرد، خطرناك است. مدگرایی افراطی، نشان دهنده تزلزل و بحران هویت افراد جامعه است. در این وضعیت، جامعه دچار انحراف شده است و افراد می كوشند خود را به یك نوع مدل و گرایش خاصی نسبت دهند. مدگرایی افراطی، سبب از بین رفتن اراده مدگرایان می شود، آنگاه كه آنان در انتخاب نوع پوشش از خود اختیاری ندارند و مطیع مد می شوند.

مظاهر مُد و مدگرایی

خرید اجناس مارك دار و مصرف كالاهای ساخت خارج، از آن نمونه اند كه اینك به آنها می پردازیم.

شاید یكی از دلایل عمده ای كه تولید كنندگان و طراحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود جایی باز كنند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی تاثیرگذاری و به كارگیری روش ها واصول فنی مناسب در كار است

‌خرید اجناس مارك دار

یكی از مظاهر مصرف گرایی در میان جوانان، استفاده از پوشاك مارك دار است. منظور از لباس های مارك دار، لباس هایی هستند كه به نحوی مانند نحوه دوخت از جهت گشادی و تنگی، تركیب رنگ، كوتاهی و بلندی و نوشته های روی آن، نشانه فرهنگ غرب است. امروزه، رنگ و شكل و مارك اجناس است كه قیمت آنها را مشخص می كند و گران پوشی و خرید لباس های مارك دار، به امری عادی تبدیل شده است.

اگر سری به مراكز اصلی خرید در شهرهای بزرگ بزنیم، با قیمت های باور نكردنی روبه رو می شویم كه به قول فروشنده، تنها پول مارك این اجناس را می پردازیم.

حتی در برخی مراكز، مانتوهای ترك وایتالیایی عرضه می شوند اما جای این سئوال باقی است كه چگونه بازار ایران كه یكی از بزرگترین تولید كنندگان مانتو و چادر در میان كشورهای اسلامی است، از مانتوهای ایتالیایی (!) اشباع شده است.

شاید یكی از دلایل عمده ای كه تولید كنندگان و طراحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود جایی باز كنند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی تاثیرگذاری و به كارگیری روش ها واصول فنی مناسب در كار است.

آرایش های نامتعارف چهره و استفاده از زینت های خاص.

جوانان

یکی دیگر از مظاهر مصرف گرایی، ترویج شیوه های نامتعارف آرایش چهره ظاهری است که اولین قدم نیز در استحاله فرهنگی است. تغییر ظاهری مثل شیوه های خاص آرایش سر و صورت به سبک های نامتعارف و استفاده از زینت های مجزای غریب با فرهنگ غالب، چیز ناآشنایی برای پایتخت نشینان نیست.

مدها و سبک آرایش های تبلیغ شده در بولتن ها، ماهواره ها، تلویزیون های بین المللی، سینماها مثل هالیوود و بالیوود، CD های مبتذل و منحط و ... متأسفانه بسیار مورد توجه جوانان است و آنان با پذیرش این مدها، آرایش نامناسب صورت و آرایش های مشوش مو، و استفاده از زیور آلات خاص از جامعه خویش دور شده و تبدیل به یک مانکن متحرک می گردد و به جای یک فرد مۆثر و تولید کننده علم و ثروت برای خویش تبدیل به یک مبلّغ سبک های نامتعارف می شوند. در این مسیر، جوان های هم دوره خویش را به خود نزدیک می کند و فضای موجود را با نگاهی متحجرانه می نگرد و فضای بیرونی خویش را به مثابه یک آرمانشهر می نگرد که فارغ از هر گونه بندها و محدودیت ها است.

پیامدها چیست؟

یكی از صاحب نظران می گوید كه امروزه فرهنگ توده ای، عوام گونه، مصرف گرا، غیر خلاق ومنفعل است. باید توجه كرد كه ادامه این روند، عواقب خطرناكی را در پی خواهد داشت كه وابستگی فرهنگی، اقتصادی و بحران هویت از جمله این پی آمدهای شوم است.

الف- ‌وابستگی اقتصادی

پس از انقلاب صنعتی ونیاز روز افزون صنایع غرب به مواد اولیه، آنان بدون در نظر گرفتن حقوق دیگر انسان ها، تسلط بر سرزمین های دیگر را در برنامه خویش قرار دادند و با استفاده از طرح های كارشناسی دقیق، كنترل منابع جهان سوم را در دست گرفتند. بدین ترتیب، سیل مواد اولیه از شرق به غرب سرازیر شدو در نتیجه، غرب به پیشرفتی بی نظیر دست یافت و جهان سوم در دره فقر فرو رفت.

جای این سئوال باقی است كه چگونه بازار ایران كه یكی از بزرگترین تولید كنندگان مانتو و چادر در میان كشورهای اسلامی است، از مانتوهای ایتالیایی (!) اشباع شده است

در این جدال نابرابر، آنان تنها به غارت منابع كشورهای جهان سوم بسنده نكردند، بلكه با تحمیل سیاست تك محصولی، اقتصاد این كشورها را به نابودی كشاندند وهر یك از سرزمین های غرب را به صورت انبار ارزان یكی از محصولات مورد نیاز خود درآوردند. به این ترتیب، برزیل، انبار قهوه، آرژانتین، انبار گوشت و پشم، كشورهای نفت خیز، انبار انرژی و بولیوی، گنیجه قلع شد. این ها از نظام سلطه غرب، اختاپوسی هزار پا پدید آورد كه با حرص و طمع به بلعیدن منابع جهانی مشغول است.

از دیگر سو، سردمداران غرب، فرهنگ مولد و پویای جوامع را به فرهنگی نامتحرك و مصرفی تبدیل كرده اند. آنان می كوشند با تبلیغات فرهنگی، مصنوعات خود را جایگزین كالاهای محلی كنند و این گونه القا می كنندكه كالاهای خارجی به علت مرغوبیت و بادوام بودن، برای دیگر جوامع مقرون به صرفه تر است.

ب- وابستگی فرهنگی

دوام هر جامعه به فرهنگ آن جامعه است. اگر كشوری در پاسداری از فرهنگ خود كوشا نباشد، بدون تردید افزون بر پذیرش سلطه فرهنگی بیگانگان، ناچار است سلطه های سیاسی واقتصادی ونظامی آنان را نیز بپذیرد، سرمایه داران غرب پس از سال ها به این نتیجه رسیده اند كه مهم ترین مانع توسعه طلبی آنها در دیگر كشورها، قدرت فرهنگی این ملت هاست و تازمانی كه باورهای مذهبی جامعه ای پایدار باشد، چپاول آن كشورها مشكل خواهد بود. بنابراین، تلاش كردند سلطه فرهنگی خود را پی بگیرند.

اگر سلطه فرهنگی گریبان گیر جوانان كشور شود، احساس حقارت و پوچی و ناتوانی در روح آنان ایجاد می شود و آنها به این باور دروغین می رسند كه قدرت هیچ كار مهمی را ندارند یا تنها با استفاده از كالاها و مدهای غربی می توانند به تشخیص و موفقیت برسند.

جوانان

آنان كه از ناحیه فرهنگ اسلامی احساس خطر می كنند، با پوچ انگاری و نفی فرهنگ های بومی، به گسترش فرهنگ مصرفی خود می پردازند.

آنان كالاهایی را صادر می كنند كه افسونگری خاصی دارند. این كالاها بر اثر توانایی های فن آوری، با جذابیت بالایی كه دارد، جوانان را مسخ می كنند و به ذهن آنان چنین القا می كنند كه چون صادر كنندگان این كالاها از قدرت علمی و فنی بالایی برخوردار هستند، از نظر روابط اجتماعی و معنوی زندگی و رفتار های خانوادگی و غیره نیز بهترند.

سودجویی وسوداگری و سلطه جویی دشمنان، دین وفرهنگ دینی است. دین اسلام كه حامی شخصیت و استقلال بشر است، به انسان اجازه نمی دهد خود را در برابر دیگران ذلیل كند. دشمنان از حقارت برخی از افراد سو استفاده می كنند و روح استقلال خواهی را با انبوه تبلیغات از یك جامعه می گیرند. آنان با بهره گیری از این افراد، بازار مصرف گران وكارگران ارزان را از بین جوانان برای خود فراهم می آورند و با كمال تاسف، جوانان، اولین و بیشترین فریب خوردگان این مسئله هستند.

ج- بحران هویت

گراهام ای فولر، معاون پیشین شورای اطلاعات امنیت ملی در سازمان سیا می گوید: اسلام ونهضت های اسلامی در زمان ما، منابع كلیدی كسب هویت را برای اقوامی فراهم می آورند كه قصد دارند همبستگی اجتماعی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب تقویت كنند. براساس این برداشت، چندی پیش موسسه امور امنیت یهودیان در واشنگتن به صراحت اعلام كرد: باید هویت دینی مسلمانان را از آنان بگیریم.

متاسفانه فقر شخصیتی، مهم ترین آسیب اجتماعی است كه مظاهر آن امروز در گوشه و كنار جامعه دیده می شود. در چنین شرایطی، بااینكه یك جوان مدرن از انواع مدها و وسایل لوكس بهره مند است، اما هیچ فضیلت و رشدی پیدا نكرده است.

دوست من! سرزمین ایران، سرزمین زیبایی هاست و مردم آن، از فرهنگی عمیق و ریشه دار برخوردارند كه از دین اسلام وتاریخ كهن پیشینیان سرچشمه می گیرد.

چنین مردمی نباید به هر شكل و ظاهر فریبنده ای دل ببندند و كوركورانه از دیگران پیروی كنند.

فرآوری: نسرین صفری

بخش اجتماعی  تبیان


منابع: اندیشه ماندگار/سایت حوزه.