تبیان، دستیار زندگی
هنوز کوچه های شهر های مان به نام شهدایی است که آنها را نمی شناسیم. این بار به معرفی شهید بسیجی جواد عنایتی بیدگلی پرداختیم. باشد که کمی معرف و شناخت ما به شهدا بیشتر شود .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کوچه جواد عنایتی بیدگلی


هنوز کوچه های  شهر های مان به نام شهدایی است که  آنها را نمی شناسیم. این بار به معرفی  شهید بسیجی جواد عنایتی بیدگلی پرداختیم. باشد که کمی معرف و شناخت ما به شهدا بیشتر شود .

 جواد عنایتی بیدگلی

جواد 1343/2/20 در خانواده مذهبی در بیدگل دیده به جهان گشود که بعد ها یکی از مصادیق سخن حضرت امام گردید که فرموده بودند:یاران من آن کودکان شیرخواره ای هستند که در گهواره خوابیده اند. مادرش او را همنام با حضرت جواد الائمه جواد نامید.

جواد سال های کودکی را در دامان پر مهر و محبت مادر و تحت سرپرستی پدر به پرورش روح و جسم و کسب ادب و فضایل اخلاقی پرداخت.

شهید در سال 1350 وارد مدرسه صباحی شد. در اثنای این دوران از کسب معارف اسلامی غافل نبود و در جلسات مذهبی شرکت می کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با باز شدن مدارس،وارد مدرسه راهنمایی شد و در کنار درسش به فعالیت های سیاسی پرداخت . در مدرسه با درایت و زیرکی و هوشی که داشت فعالیت منافقین را در گلو خفه می کرد.او در مقابل پرخاشگری ها و برخورد های تند از آرامش خاص برخورددار بود. بالاخره دوران راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند.

در دوره دبیرستان باب دیگری از فعالیت برایش آماده شد.او به اتفاق شهید صلاحی پور(دایی خود)به فراگیری آموزش نظامی پرداخت و در پادگان امام حسن(ع) دوره آموزش نظامی را برای اعزام به جبهه گذراند. جواد پس از چند ماه از ناحیه پا مجروح شد و از این فرصت که در منزل بستری بود نهایت استفاده را نمود و درس را ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد.

او پس از بهبودی در عملیات رمضان شرکت ولی مجددا مجروح شد. در همین حال او را شهید اعلام کردند و بر اثر بیهوشی شدیدی که داشت او را به معراج شهدا بردند. ولی بر اثر حساسیت  دوستان و اطرافیانش،او باز تحت کنترل پزشک قرار گرفت که متوجه بکار افتادن قلبش می شوند و به بیمارستان منتقلش می کنند و مدتی در بیمارستان نیروی دریایی بستری می گردد.

او پس از بهبودی در عملیات رمضان شرکت ولی مجددا مجروح شد.در همین حال او را شهید اعلام کردند و بر اثر بیهوشی شدیدی که داشت او را به معراج شهدا بردند ولی بر اثر حساس شدند دوستان و اطرافیانش،او باز تحت کنترل پزشک قرار گرفت که متوجه بکار افتادن قلبش می شوند و بیمارستان منتقلش می کنند و مدتی در را در بیمارستان نیروی دریایی بستری می گردد

پس از بهبودی نسبی،مجددا به جبهه می رود و در لشگر 14 امام حسین (ع) به عنوان مسئول در محور اطلاعلات مشغول می شود.در واحد اطلاعات عملیات به صورت چشمگیر فعالیت می کند و با توجه به اینکه به زبان عربی آشنایی داشت،در ماموریت های اطلاعاتی خود به داخل بعضی شهرهای عراق می رفت و اطلاعات کسب می کرد.

سرانجام پس از شرکت در عملیات های مختلف در 27 دی 1365 در عملیات کربلا 5 در منطقه شلمچه بر اثر بمب شیمیایی مسموم و به بیمارستان منتقل و پس از 4 روز مداوا و فعالیت پزشکان بی نتیجه ماند و جواد به لقاءالله پیوست وپدرش در حالی به بالین شهیدش می رسد که به او می گویند سه ساعت قبل شهید شده است.

فرآوری: عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع : وبلاگ شهید جواد عنایتی بیدگلی