تبیان، دستیار زندگی
اغلب نظریه پردازان رسانه و علوم ارتباطات، معتقدند که یک رسانه موفق، رسانه ای است که بتواند اعتماد مخاطبان ر به سمت خود جلب کند و خود را نزدیک به مردم احساس کند. این رسانه می تواند در انتقال پیام های مورد نظر خود به مخاطب، موثر باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسانه ملی سانسور می‌کند،مردم ماهواره می‌بینند!!


اغلب نظریه پردازان رسانه و علوم ارتباطات، معتقدند که یک رسانه موفق، رسانه ای است که بتواند اعتماد مخاطبان ر به سمت خود جلب کند و خود را نزدیک به مردم احساس کند. این رسانه می تواند در انتقال پیام های مورد نظر خود به مخاطب، موثر باشد.

با این اوصاف قصد داریم نگاهی کوتاه به عملکرد رسانه ملی در روزها و هفته های اخیر داشته باشیم.

سانسور

تلویزیون ملی، از حرف تا عمل

رئیس رسانه ملی ما، در گفتگوهای مختلفی که داشته، همواره مدعی بوده است که بیش از هر فرد دیگری، درباره آثار سوء ماهواره و راههای مقابله با آن کار کرده است. شاید این ادعا درست باشد و در نیت درست ایشان تردیدی وجود نداشته باشد. ولی این ادعا هم حتما قابل طرح و بحث است که با این  روح سانسوری که ایشان در رسانه ملی حاکم کرده اند، احتمالا بیشترین سهم را در هدایت مردم ایران به سمت ماهواره داشته اند.

از این دست انتقادات نسبت به صدا و سیما و عملکرد متصدیان آن، کم نبوده است. اما به نظر می رسد اخیرا مسئله سانسور در این رسانه به حدی بالا گرفته که اطمینان مردم را به شدت کاهش داده است.

به طور مثال مردم ما متوجه این موضوع می شوند که در ایام و مناسبت های خاصی همچون  22 بهمن و روز قدس، مردمی فهیم، باشعور و مدافع حقوق ملی و مذهبی معرفی می شوند. چطور ممکن است که همین مردم در روزهای گذشته ای نه چندان دور، در روزهایی که التهاب بازار ارز بالا گرفته بود، مورد جهالت واقع شوند.

رئیس رسانه ملی ما، در گفتگوهای مختلفی که داشته، همواره مدعی بوده است که بیش از هر فرد دیگری، درباره آثار سوء ماهواره و راههای مقابله با آن کار کرده است. شاید این ادعا درست باشد و در نیت درست ایشان تردیدی وجود نداشته باشد. ولی این ادعا هم حتما قابل طرح و بحث است که با این  روح سانسوری که ایشان در رسانه ملی حاکم کرده اند، احتمالا بیشترین سهم را در هدایت مردم ایران به سمت ماهواره داشته اند

در شرایطی که همین مردم وقتی برای خرید کالایی خاص به فروشگاه یا مغازه ای مراجعه می کردند با قیمت هایی مواجه بودند که لحظه به لحظه بالا می رفت و در نهایت عده زیادی هم کرکره مغازه شان را به روی مشریان پائین کشیدند، رسانه ملی شان در سکوتی عمیق فرو رفته بود. روزهایی که برای اغلب مردم پر از استرس و نگرانی بود. نگرانی نسبت به آینده و اینکه بالاخره چه اتفاقی می افتد. تصور کنید در چنین فضایی، عموم مردم منتظرند تا ببینند رسانه ملی چه می گوید و در کمال ناباوری مشاهده می کنند که روزها می گذرد، و رسانه ملی نه تنها سخنی از این وضعیت نقل نمی کند بلکه به طور مداوم و در تمامی خبرها به بحران اقتصادی اروپا اشاره می کند.

مسلم است که مخاطب با دیدن چنین مواردی، علاقه و اطمینانی ندارد که بخواهد تماشاچی رسانه ملی باشد. در عوض مخاطبان ماهواره زیاد می شوند و ان دسته از افراد هم که در منزل ماهواره ندارند به خانه دوستان و اقوام می روند و یا از سایرین می پرسند که بی بی سی چه گفته است؟

توجه داشته باشید که شبکه بی بی سی فارسی با حمایت دولت انگلستان و بدون داشتن بودجه ای که از راههایی همچون تبلیغات به دست بیاید، به پخش برنامه های متعدد و متنوعی به زبان فارسی می پردازد و بهترین فرکانس های ماهواره ای را در اختیار دارد. چطور ممکن است که همه این شرایط بدون هدف مهیا شده باشند. این نکته مسلم است که این شبکه خیرخواه ما و مملکت ما نیست و اگر به تهیه گزارش هایی می پردازد که بیانگر حرف دل مردم است، و اگر به انتقال و روایت اخباری می پردازد که برای مردم ما ملموس است، به این خاطر است که می داند برای اثرگذاری بر مخاطب، باید احساس اعتماد به رسانه را در او ایجاد کرد و وقتی این احساس ایجاد شد، می توان در لا به لای واقعیت ها، چندین خبر دروغ را هم به ذهن مخاطب فرو کرد، به گونه ای که اصلا متوجه نشود که ممکن است با مسئله ای غیر واقعی مواجه باشد.

از این دست انتقادات نسبت به صدا و سیما و عملکرد متصدیان آن، کم نبوده است. اما به نظر می رسد اخیرا مسئله سانسور در این رسانه به حدی بالا گرفته که اطمینان مردم را به شدت کاهش داده است

در چنین شرایطی، مسوولان ارشد رسانه ملی تصور می کنند که در این دوره و زمانه، اگر بخشی از حقیقت را بپوشانند و یا صدا و تصویر منتقدین به مشکلات و وضعیت اقتصادی را ممنوع کنند، ذهنیت بینندگان رسانه ملی را در جهتی که علاقه دارند، هدایت کرده اند. آنها نمی خواهند قبول کنند که مردم ایران فقط در 22 بهمن و روز قدس، بصیر و رشید نیستند، بلکه همیشه باهوش و بصیر هستند و خیلی سریع، متوجه فریمینگ و سانسورهای نخ نما می شوند.

ماهواره

این سانسورها در برخی مواقع، به گونه ای توهین آمیز هستند که هرگز نمی توانند ذهن مخاطب را در  چارچوب مورد نظر صدا و سیما قرار دهند. بلکه موجب هدایت هر چه بیشتر مردم به سمت تماشای برنامه هایی می شوند که از شبکه های رقبای رسانه ملی پخش می شوند.

مردمی که در شرایط مختلف توسط مسئولان، بصیر، با تدبیر و صبور خوانده می شوند، انتظار دارند که احمق تصور نشوند و به شعور آنها توهین نشود. اما وقتی با چنین عملکردی از صدا و سیما مواجه می شوند، به احتمال زیاد به انها بر می خورد و ترجیح می دهند پای اخبار ماهواره ای بنشینند.

بهتر نیست مسئولان رسانه ملی تاملی جدی و سریع نسبت به این عملکرد داشته باشند؟ این راه تا کجا قرار است ادامه یابد؟ آیا مسئولان محترم هنوز باور نکرده اند که چه صدمات و لطماتی از این زاویه به پیکره جامعه و مردم ما وارد شده است؟

برای مقابله با دشمن و پررنگ کردن هر چه بیشتر توهماتی همچون توهم توطئه، باید به خودمان بازگردیم که اگر مشکلات خود را حل کنیم، هرگز نگران عملکرد دشمنان نخواهیم بود.

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان