تبیان، دستیار زندگی
در این نوشتار می توانیید با روند تاریخی و اجتماعی در تشکیل هنر معاصر آشنا شوید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از هنر مدرن تا هنر معاصر


در این نوشتار می توانیید با روند تاریخی و اجتماعی در تشکیل هنر معاصر آشنا شوید.

از هنر مدرن تا هنر معاصر

سالهای دهه 1960 فقط سالهای شکوفایی تعدادی جنبش های پیشتاز نیست، بلکه سالهای گشایش اجتماعی به روی پیشتازان جامعه است.

به رسمیت شناخته شدن سردمداران این پیشتازان در بازار هنر و نهادها زودتر روی داد تا پذیرفته شدن "سزان" در سالون ها. "لئو کاستِلی" می گوید که به محض برخورد با " روی لیختنشتاین" (1) در 1961،بی درنگ کارهای او را در گالری اش به نمایش در آورد، اگرچه تابلوهای او که بر مبنای داستانهای مصور آفریده شده بود، به نظرش عجیب و غریب می آمد(2)  . این آثار هرچقدر هم عجیب و غریب باشند، " ادی د وایلد" به چشم "شاهکار" در آنها نگریست و بی درنگ یکی را برای موزه اش طلب کرد؛ و اگر چه "کاستلی" که می خواست همه را برای خود نگاه دارد، قیمت بسیار بالایی پیشنهاد می کرد، ولی "دِ وایلد" توانست آن را که می خواست به چنگ بیاورد!

هنگامی که " ارنست گومبریچ" تاریخ هنر (3) خود را روزامد کرد، متوجه نکته ای شد. در 1950، تاریخ نخستین چاپ کتابش فکر می کرد که مردم قاطعانه با جنبش های انقلابیِ هنرِ قرن بیستم در تقابل اند. اما پانزده سال بعدبه اعتقاد او " هنر مدرن کاملا پیروز شده بود". هنر مدرنی که پیروز شده است، هنری است که جامعه سرانجام خود را با آن همزمان می یابد، یعنی "هنر معاصر".

سی سال بعد در مجموعه جستارهای "تئودور دوره"، با نام "نقد پیشتازی"، موارد به کار گیری واژه " نومایگی" برای ستودن امپرسیونیست ها از حد فزون است. از امپرسیونیست ها به عنوان "پژوهشگر" یاد می شود و "مانه" ، " ابداع کننده " است، و به همین دلیل میان آنها و هم عصرانشان ناهم خوانی وجود دارد. "دوره" متذکر می شود که " هیچ یک از این نقاشان بزرگ نتوانسته است در زمان حیات خود از تمامیت شهرتش لذت ببرد زیرا زمان و فاصله برای دریافتن ارزش آثار بزرگ ضروری است

هنر معاصر آنجا که مدرنیت گسست ایجاد کرده بود، اتصال به وجود آورد. در میانه قرن نوزدهم، واژه کلیدی بودلر "مدرنیت" است. قهرمان او انسان خوش اداست، کسی که نومایگی اش را به نمایش می گذارد. "هنرمند در حواشی جامعه رفت و آمد می کند، البته به همراهی روسپیان." (4) سی سال بعد در مجموعه جستارهای "تئودور دوره"، با نام "نقد پیشتازی"، موارد به کار گیری واژه " نومایگی" برای ستودن امپرسیونیست ها از حد فزون است. از امپرسیونیست ها به عنوان "پژوهشگر" یاد می شود و "مانه" ، " ابداع کننده " است، و به همین دلیل میان آنها و هم عصرانشان ناهم خوانی وجود دارد. "دوره" متذکر می شود که " هیچ یک از این نقاشان بزرگ نتوانسته است در زمان حیات خود از تمامیت شهرتش لذت ببرد زیرا زمان و فاصله برای دریافتن ارزش آثار بزرگ ضروری است."(5)

از هنر مدرن تا هنر معاصر

در واقع در قرن 19، واژه معاصر به هر کسی که در کار تولید هنری باشد اطلاق می شود، هرکسی که الزاما" مدرن" نیست. " هوییسمانس" شکوه می کند که " هنر معاصر" ، " شله قلمکار ناچیزی " از سبکهاست.(6) در اوایل قرن بیستم، " آپولینر"(7) از پیروان کوبیسم دفاع می کند و همچنان از هنر مدرن سخن می گوید. اما در سال های دهه1960، از نظر "پیر رستانی"، منتقد هنری و مدافع واقعگرایان نو، اینان که " خیابان را به صورت تابلو می بینند" و دخترکان تبلیغاتی مقوایی روی آگهی های " آمبر سولر" (8) را از آن وام می گیرند، یا تکه هایی از پوسترهای آن را مال خود می کنند، " هنرمند معاصر"ند.(9)

هنر با سخن گفتن از زندگی هر روزی مان معاصر شده است. هنر زمانی معاصر شد که به نوعی شروع کرد به محقق ساختن طرح مدرن به معنایی که مد نظر " بودلر" بود؛ " رمون ان" که پوسترساز است" خیابانگرد" شهر بزرگ است و دخترکان تبلیغات " مارسیال رِس" زیبایی مصنوعی زنانی را دارند که از آرد برنج و ماتیک استفاده می کنند چراکه آرایش دیگر مختص روسپیان نیست.

از هنر مدرن تا هنر معاصر

واقعیت واقعگرایی نو هرآینه واقعیت "طبیعت" نو است، طبیعت شهری و صنعتی. البته نشانه هایی از این واقعیت را در بریده چسبانی های کوبیستی یا دادائیستی می بینیم و این همان واقعیتی است که فوتوریستهای ایتالیایی و نقاشان عینیت نو آلمانی ، از مبنای دیدگاه های متضاد بازنموده اند. سپس جنبش های دیگری از آن ها روی گرداندند و حتی آن ها را نفی کردند، مانند کلاسیسیزم که پس از جنگ جهانی اول، بر کوبیست های سابق یا پسا کوبیست ها غلبه کرد، یا ناتورالیسم که بر بخشی از هنر انتزاعی پس از جنگ جهانی دوم تاثیر گذاشت. جنبش های پس از جنگ نیاز به تغذیه از منبع گذشته گرا یا وحدت وجودی را میسر می سازند.

به هر ترتیب هنر معاصر هنری آوانگارد و پیشرو است که بر خلاف هنر مدرن از سوی جامعه و منتقدین هنری پذیرفته شده و لقب "اثر هنری" را از آن خود کرده است.

پی نوشت:

1- Roy Lichtenestein

2- کلود بری با لئوکاستلی ملاقات می کندLeo Castelli, in Claude Berri rencontre Leo Csstelle Renn,1990

3- Ernst H.Gombrich, Histoire de l’art, Flammarion,1986

4- کاترین میله، هنر معاصر، ترجمه مهشیدنونهالی، ص  38

5- همان، ص39.

6- Joris Huysmans, L’Art Moderne,1975

7- شاعر فرانسوی که سمبولیسم را به راههای نو کشاند (1918-1880)

8- مارک کرم برنزکننده

9- Pierre Restany,Les Nouveaux Reelistes,1968

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

کاترین میله، هنر معاصر، ترجمه مهشیدنونهالی

Leo Castelli, in Claude Berri rencontre Leo Csstelle Renn,1990

Ernst H.Gombrich, Histoire de l’art, Flammarion,1986

Pierre Restany,Les Nouveaux Reelistes,1968