تبیان، دستیار زندگی

دستگاه اطلاعاتی و امنیتی امیر کبیر

با آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه روند تدریجی تحول در دستگاه اداری و نیز اطلاعاتی و امنیتی قاجارها سرعتی پرشتاب به خود گرفت. به ویژه با انتخاب میرزا محمدتقی‌خان امیرکبیر به عنوان صدراعظم ، نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور مورد توجه جدی‌تری واقع شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دستگاه امنیتی امیرکبیر
امیر کبیر، علاوه بر اینکه قوای امنیتی- اطلاعاتی وانتظامی سابق را تقویت کرد ونظم جدیدی به آن داد،مخصوصاً در انتظام امور جاسوسی و اطلاعاتی تلاش قابل توجهی کرد. دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی امیرکبیر، که به «منهیان امیر» هم شهرت یافته است، علاوه بر اینکه بر عملکرد مجموعه دستگاه‌های حکومتی و دوایر داخلی نظارت داشت، به ویژه در امور مربوط به کنترل خارجیان در ایران و نیز ارتباطات رجال و دولتمردان ایرانی با محافل و سفارتخانه های خارجی و غیره سخت فعال بود. گفته شده که امیرکبیر افرادی «امین و راستگو» را به عنوان منهیان دستگاه جاسوسی و خفیه‌نگاری خود سخت موفق بودند.(1)

 

امیرکبیر، به ویژه،در مراقبت از رفتار وفعالیت محافل وسفارتخانه های کشور های روس وانگلیس بسیار مصر بود وبرای کنترل آنها به تشکیلات جاسوسی- خبر چینی ویژه خود اتکا داشت،ودر عین حال مراقب بود بر روابط اتباع ایرانی با سفارتخانه ها وافراد خارجی در ایران نظارت دقیق داشته باشد.گفته شده است:

«امیرکبیر برای آنکه از روابط درباریان و غیره با بیگانگان مقیم تهران کاملاً آگاهی حاصل کرده باشد ومامورین وظیفه شناس را از خادم و خائن تشخیص دهد اداره‎های مخصوص و سرّی که هویت و مشخصات کارکنان آن بنگاه کاملاً مستور و مخفی بوده است در تهران تأسیس کرد به نام «منهیان». نفوذ تحقیقاتی و کنجکاوی این اداره به تمام معنی در سراسر کشور حکمفرما بوده و بالنتیجه از جزئی‌ترین وقایع کشور و حوادث اجتماعی وسیاسی اجتماع در مورد عمال و کارگزاران بیگانه اطلاعات صحیح به دست می آورده است». (2)

و در موردی دیگر:

«یکی از خفیه نویسان امیر که در خدمت سفارت روس بود به اطلاع میرزا تقی خان رسانید که امام جمعه تهران (میرزا ابوالقاسم) یک انفیه دان جواهر نشان به اضافه هدایای دیگری از سفیر روس دریافت داشته است . امیر بلا فاصله به سازمان ضد جاسوسی خویش دستور داد تا جزئیات امر را از بعضی مامورین خودی که در جامعه روحانیت وجود داشت سئوال کند. وقتی گزارش تکمیل شد و به نظر وی رسید صدر اعظم مقتدر ایران بلا فاصله آنها را به استحضار شاه رسانید و اجازه خواست تا از امام جمعه بازخواست بنماید.

روز بعد فرستاده امیر به خانه امام جمعه رفت و او را مورد بازخواست قرار داده و از این که قبول انفیه دان و هدایا را به اطلاع دولت و شاه نرسانیده است وی را سرزنش و تقبیح کرد و تهدید به مجازات نمود».(3)

دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی امیر کبیر به حدی موجبات نگرانی سفارتخانه‌های روس و انگلیس را فراهم آورده بود که آنان برای مقابله با آن منابع مالی و اطلاعاتی مضاعف‌تری را از دولت‌های متبوع خود خواستار شدند

دستگاه اطلاعاتی وجاسوسی امیر کبیر به حدی موجبات نگرانی سفارتخانه های روس وانگلیس را فراهم آورده بود که آنان برای مقابله با آن منابع مالی واطلاعاتی مضاعف تری را از دولتهای متبوع خود خواستار شدند. از جمله کلنل شیل وزیر مختار وقت بریتانیا در تهران تقاضا کرده بوده: مبلغی در حدود سیصد لیره برای شناختن جاسوسان امیر، چه در تهران و چه در ولایات، مورد نیاز هیئت نمایندگی می باشد. تصور می رود صرف چنین مبلغی بجا و ضروری باشد.

از مهم‌ترین اقدامات امیر کبیر تعیین ماموران دو جانبه و ضد جاسوسی در سفارتخانه های روس و انگلیس بود. گفته می شد که بسیاری از منشیان،دبیران و کارکنان ایرانی سفارتخانه های خارجی در تهران اخبار و اطلاعات محرمانه درون سفارتخانهها را به امیر کبیر گزارش می کردند.

با چنین تدابیری بود که در دوره صدارت امیر کبیر دستگاه اطلاعاتی وامنیتی کشور نظم ونسقی در خور یافت و،در نتیجه، از بسیاری مفاسد سیاسی ،اداری و اقتصادی و غیره جلوگیری به عمل آمد،به ویژه،در روابط دولتمردان ورجال وابسته با سفارتخانه‌های خارجی و محافل بیگانه محدودیتهای انکار ناپذیری ایجادشد. بنابر نوشته اسماعیل رائین:

«هریک از رجال وسرجنبانان ایران که محرمانه با سفراءانگلیس، روس وگاهی عثمانی، فرانسه واتریش سر و سری داشتند، ضد جاسوسان امیر بلافاصله از ملاقاتها و حتی گفت گوهای آنان مطلع می گردیدند. بارها اتفاق می افتاد که امیر بدین طریق از نامه ها و گزارش‌هایی که سفرای انگلیس و روس برای نخست‌وزیران و وزرای خارجه دول خود می فرستادند نیز مطلع می شد و حتی رونوشت آنها را داشت».(4)

در همان حال، با گسترش فعالیت دستگاه جاسوسی و خفیه نگاری امیر کبیر، بسیاری از نابسامانیهای اداری، قضایی و... در گوشه و کنار کشور در مسیر اصلاح قرار گرفت و از ستمکاری حاکمان و کارگزاران حکومتی و متنفذان محلی در حق مردم کشور جلوگیری به عمل آمد و توطئه های بسیاری در نطفه خفه شد:

«میرزا تقی خان برای اطلاع یافتن از جزئیات امور کشور و با خبر شدن از رفتار حکام ظالم وستم پیشه و نظامیان با مردم، تشکیلاتی به وجود آورده بود که امروز می توان، به حق، بدان «سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی امیر کبیر»نام نهاد و برای اطلاع از کارهای دولتی و گردن کشان و متنفذین داخلی عده‌ای«خفیه نویس» داشت که بین پایتخت وایالات در حرکت ویا در شهر ها مقیم بودند واین خفیه نویسان همه وقایع مربوط به مردم وعمال دولت و نظامیان و خبرهای شهرها و دهات را صادقانه برای او می نوشتند.

از مهم ترین اقدامات امیر کبیر تعیین ماموران دو جانبه و ضد جاسوسی در سفارتخانه های روس و انگلیس بود. گفته می شد که بسیاری از منشیان، دبیران و کارکنان ایرانی سفارتخانه های خارجی در تهران اخبار و اطلاعات محرمانه درون سفارتخانه ها را به امیر کبیر گزارش می کردند

ارسال اخبار سری به وسیله جاسوسان وخبردهندگان ومواخذات امیر از مجرمین وستمکاران آنقدر منظم وسریع بود که اغلب مردم معتقد به غیب گویی و کرامات امیر کبیر شده بودند و اظهار عقیده می کردند که وی از عالم غیب اطلاع دارد و اطلاعات خود را از آنجا کسب می کند.

 

آنقدر در ولایات و در دل عمال ایجاد رعب و وحشت کرده بود که هر پنج نفری که دور هم جمع می شدند تصور می کردند یکی دو نفر شان خفیه نویس و یا عضو تشکیلات منهیان است.

منهیان در بین اقلیتهای مذهبی نیز رسوخ فراوان داشتند و از کارهای آنان اطلاع حاصل می کردند تا جایی که وقتی در سال 1267 هجری قمری ملا شیخ علی یکی از رهبران فرقه بابیه تصمیم به قتل میرزا ابوالقاسم امام جمعه وهجوم به کاخ سلطنتی گرفت بلافاصله جزئیات نقشه وتوطئه او به وسیله منهیان به اطلاع امیر رسید و او موفق شد قبل از انجام ترور دسته جمعی همه اطرافیان ملا را دستگیر واقدامات آنها را خنثی سازد».(5)

امیرکبیر

و هنگامی که امیرکبیر درصدد برآمد مطمئن شود ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی از ضمانتهای لازم برای عمل برخوردار شده است، بار دیگر جاسوسان و خبر چینان او در گوشه و کنار کشور رجال ومنتفذان درجه اول را تحت نظر گرفتند. بنا بر نوشته عبدالله مستوفی:

 « میرزا نصرالله برادر میرزا محمدحسین دبیر الملک فراهانی داستانی نقل کرده که من از برادرزاده ام میرزا محمدعلی خان مستوفی فارس شنیده ام. میرزا نصرالله می گوید من مشرف آشپزخانه بودم. یکی از رفقا شبی به منزلش دعوتم کرد. جمعی از رفقای شبهای زمان قبل از قدغن شدن مشروب(به دستور امیر کبیر) هم . . . [در] اطاق هیچ کس نبود و بساط شراب از هر حیث فراهم وآماده بود. من مدتی با حسرت به این خلوت بی مدعی وسفره بی انتظار نگریستم و جرأت نکردم لب به چیزی بزنم. از آن اطاق لب خشک بیرون آمدم.سایرین هم،چه آنها که قبل از من آمده بودند و چه آنها که بعد از من رسیدند، مثل من رفتار کرده بودند. فردا که به سرکار رفتم امیر نظام مرا احضار وتحسین کرد وگفت بدان که اگر لب تر کرده بودی سرت بر باد می رفت. آقای موسی رئیس از قول پدرش محمد حسن خان پیشخدمت می گوید سرتیپی از رفقای من بود که خیلی به شرب عادت داشت.بعد از قدغن مسکر روزی ملاقاتش کرده پرسیدم عادت تو با این قدغن چگونه است؟گفت کراراً قصد کرده ام دمی به خمره بزنم ولی هر وقت در صندوقخانه منزل گیلاس را پر کرده ام صورت امیر نظام رادر آن دیده از ترس خالیش کرده ولب خشک از پستو بیرون آمده ام».(6)

با پیگیری دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ویژه امیر کبیر بود که در دستگاههای حکومتی در بخشهای مختلف کشور اخذ رشوه به حداقل رسید وماموران و کارگزاران حکومت به خاطر رعبی که از جاسوسان و خبر چینان امیر کبیر داشتند در اخذ رشوه سخت مردد شدند.

با برکناری و قتل امیر کبیر دستگاه اطلاعاتی- جاسوسی و امنیتی او نیز یکسره از میان رفت واز منهیان امیر اثری باقی نماند. به ویژه سفارتخانه های خارجی ومحافل بیگانه از ماموران جاسوسی و ضد جاسوسی امیر کبیر که در برخی موارد تا خصوصی ترین و محرمانه ترین اسرار آنان دست پیدا کرده بودند، رهایی یافتند.

پی نوشت‌ها:

1- نجاری راد، تقی (1378)، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم پهلوی ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص19

2-معتضد، خسرو (1366)، پلیس سیاسی عصر بیست ساله ، تهران :جانزاده ،ص 28 .

3- همان، ص30 .

4- همان، ص34 .

5- همان، صص 34-33 .

6- همان، صص 34-35 .