بعد از شکست عشقی چه کنیم؟
در این شرایط، شما می مانید و بار سنگین یک شکست عاطفی که فراموش کردنش دشوار است و برای برگشتن به زندگی باید زیادتر از حد توانتان تلاش کنید.
در مواجهه با مشکلات، شکستهای عاطفی، احساس به بازی گرفته شدن و... باید مورد توجه قرار گیرد و به جای اینکه روی «خودتخریبی» کار شود و فرد دست به «خودمحکوم سازی» بزند، به این فکر کند که در کدام مرحلهی انتخابش خطا داشته، در چه مراحلی عمل صحیح را انتخاب نکرده است. شاید مبنای رابطه شما غلط بوده و ادامه دادن آن، می توانسته عواقبی بسیار تلخ تر از وضعیت فعلی تان همراه داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر کسی به قصد ازدواج با شما دوست بوده و همزمان با فرد دیگری هم رابطه داشته و با او ازدواج کرده است، این نباید برایتان حس پوچی به دنبال بیاورد. بلکه باید شیوهی انتخاب خود را تغییر دهید.
رابطهای که با آمدن فرد دیگری از هم میپاشد، بر پایههای محکمی استوار نیست و همان بهتر که این رابطه از بین برود تا اینکه با فردی تشکیل خانواده بدهید، که در زندگی ثبات ندارد، حتی بچهدار شوید و آن زمان شاهد اتفاقات اینچنینی باشید و متعاقب آن حس پشیمانی به شما دست دهد. باید پذیرفت که بهتر است امروز درد زیادی را به خاطر جدایی تحمل کنید تا این که یک عمر همراه با دردی زندگی کنید که برایتان عذاب آور است.
اتفاقاتی نظیر این مورد و سایر شکستهای عاطفی در زندگی، الزاما نباید بد تلقی شود. اینها را باید اتفاقاتی دانست که در موقع مناسب میتواند به ما کمک کند و باعث شود فرد در شیوهی انتخاب خود، تجدید نظر کند و در انتخابهای بعدی، خطایی را که مرتکب شده بود، تکرار نکند.
نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بسیار طبیعی است اگر پس از شکست عاطفی، فرد غمگین شود و اگر این احساس در فرد ایجاد نشود باید هم به لحاظ عقلانی و هم به لحاظ احساسی به او شک کرد! اما اگر فرد در بروز احساسات خود با مشکل مواجه شد باید به او کمک کرد. پیشنهاد میشود برای کاهش فشار لحظهای ناشی از این شکستها به مشاور مراجعه شود تا با جلساتی نظیر کنترل خشم و اصلاح ساختار انتخابی، به او کمک بیشتری شود.
مهم است بدانیم، شکست عشقی الزاماً بد نیست. به خصوص اگر فرد در انتخابهای خود تجدید نظر کند و از خطاهایش درس بگیرد و دوباره آن خطاها را تکرار نکند.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از: سپیده دانایی