تبیان، دستیار زندگی
از این موضوع رنج میبرم و در ضمن میخواهم بدانم كه چگونه میتوان با ائمه ارتباط دوستانه داشت؟ پاسخ: با سلام و عرض تحیت! ای كاش شما ـ دوست عزیز! ـ نشانه های افت معنوی خود را می گفتید تا بهتر می توانستیم شما را راهنمایی كن...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من مدتی است كه افت معنوی بیدا كرده ام و از این موضوع رنج میبرم و در ضمن میخواهم بدانم كه چگونه میتوان با ائمه ارتباط دوستانه داشت؟

پیش از اینها فکر می کردم خدا

ای كاش شما ـ دوست عزیز! ـ نشانه های افت معنوی خود را می گفتید تا بهتر می توانستیم شما را راهنمایی كنیم. اما بطور كلی می توان گفت حال و مقام معنوی از ثمرات زندگی معنوی ماست. زندگی معنوی، چیزی برتر از زندگی عادی است كه برای مؤمنان پیدا می شود؛ نوعی حیات خاص در همین نشئه دنیا است، كه البته درجات كم و زیاد دارد. اما قرآن راه رسیدن به این حیات را به طور واضح بیان كرده است؛ و آن اجابت فرمان خدا و رسول است: «یا ایها الذین آمنوا إستجیبوا لله و لرسوله إذا دعاكم لما یحییكم» یعنی ای كسانی كه ایمان آورده اید! خدا و رسولش وقتی شما را به چیزی می خوانند استجابت كنید تا شما را زنده نمائیم. (ر.ك. به تفسیر "المیزان"، ذیل آیه24، سوره انفال) ترك نواهی الهی و اتیان اوامر الهی با خلوص، كم كم انسان را وارد این مرتبه از حیات می كند كه ثمرات و میوه های خاص خود را دارد. در مقابل غفلت، فراموشی مرگ، اقبال و فرو رفتن در مظاهر پست دنیا و ترك نواهی و اوامر الهی موجب كاسته شدن از بهره های این حیات و در نهایت مرگ قلب آدمی می شود. در خاتمه نكته ای را به شما یادآوری می كنیم؛ و آن این كه افت و خیز انسان د رمسیر تكامل امر اجتناب ناپذیری است كه تقدیر الهی به آن تعلق گرفته است؛ و شاید حكمت آن دو چیز باشد:

یكی آن كه به انسان تذكر داده شود كه به حال خود مغرور نشود؛ و دائما در حال مراقبه و محاسبه نفس باشد.

دیگر آن كه انسان در همین مقایسه ها است كه قدر حلات خوب خود را خواهد دانست، و اشتیاق می یابد تا هم به جهت وجود حالات نیك خود شكر خدا را بجای آورد، و هم برای كسب آن تلاش مضاعف كند.

از اینرو این تحول در احساس وسیله و سببی است كه در نهایت میتواند برای تقویت روحیه معنوی تان مفید باشد، و لذا یك توجه و عنایت الهی است. این احساس را لطفی دیگر از جانب خدا بدانید، و در اصلاح حال خود تلاش مباركی را آغاز نمایید.

از طرفی باید توجه داشت كه این انسان است كه گاه از خدا دور می شود، و الا خداوند همیشه همراه و در كنار انسان بوده، و لطفش شامل حال او است. هم او فرموده كه من از رگ كردن به شما نزدیكتر هستم. این تصور اشتباهی است كه گاهی ما نسبت به خداوند داریم كه گمان می كنیم در صورت غفلت ـ و یا حتی گناه ـ ی كه از ما سر می زند، او نیز مانند انسانهای بی گذشت، در انتظار اولین فرصت است تا از بنده گنهكار انتقام گرفته و بلایی بر سر او بیاورد و یا او را از خود دور سازد. اگر اینچنین بود كه تا بحال نباید انسانی روی زمین مانده باشد! چون هر انسانی به حسب خود غفلتهایی داشته است. و لذا ناامیدی در درگاه الهی بی معنا است. خداوند متعال، همیشه و در هر حال، وقتی بنده به درگاه او برود، او را بدون لطف و عنایت خود بازنمی گرداند. البته در بسیاری از موارد، انسان متوجه این لطف الهی نشده و گمان می كند خداوند به او توجه نكرده است، ولی با دقت قلبی لطف او را خواهد دید. و اصلا خدا بودن خدا به همین است كه برخورد و رفتار او غیر از رفتار انسانها باشد.

بنابراین نباید پس از احساس دوری از خداوند تصور نمود كه محبت او هم به ما كم شده است، بلكه او همیشه شنونده سخنان بندگان و بینای بر افعال آنها است، و به آنها لطف دارد. به خاطر همین ارتباط نزدیك خداوند با انسان است كه پس از توجه مجدد و رویكرد واقعی و از صمیم قلب به خداوند، ارتباط با او سریع برقرار شده و قلب انسان دوباره آرامش و اطمینان خود را به دست می آورد.

در حدیثی قدسی خداوند متعال به یكی از پیامبران خود فرمود:« اگر بندگان من می دانستند كه من چقدر به آنها علاقه دارم، از شدت شوق، روح از بدنشان مفارقت می كرد.»

هرگز از شكستها در مسیر بندگی نهراسید. دار دنیا دار افت و خیز است. ما چه می دانیم در محاسبه الهی شاید همین افت و خیز ثواب مضاعف داشته باشد. خیز پس از افتادن حكایت از همت بنده بر اصلاح دارد، و همین در قاموس خدا، خود، كمال است. اساسا محاسبه درجه كمال انسان را فقط خدا می داند و بس. شما، با همین نگرانی خود، ممكن است چنان جایگاهی پیدا كرده باشید كه امثال نگارنده باید به حالتان غبطه بخوریم.

در روایت است كه اگر كسی برای

نماز شب بیدار نشد و بر آن غصه خورد، بركتی كه از این غصه و نگرانی عائد او می شود، بیش از خیری است كه از نماز شب عائدش می شد.

دوست محترم! ما و شما موظفیم خود را در مسیر رحمت الهی قرار دهیم و بقیه را به خدا واگذار كنیم. در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند كه در هر شبانه روز نفحاتی از رحمت الهی بر شما می وزد؛ خود را در مسیر آن قرار دهید و از آن استفاده كنید.

این نفحات الهی همان حالات نیكی است كه احیانا انسان موفق به درك آن می شود؛ و استفاده از این نفحات به آن است كه انسان قدر آن حالات را بداند، و در آن حالات به مقتضای بندگی عمل كند.

البته باید مواظبت كرد تا حال معكوس آدمی زیاد طول نكشد. عمل نیك در ایجاد حالات نیك تأثیر جدی و قطعی دارد. این عمل نیك می تواند مواظبت بر

نماز اول وقت، و می تواند دستگیری از یك فقیر باشد. آنچه مهم است اخلاص در عمل است. هر چه اعمال نیك استمرار بیشتر باشد، تداوم حالات نیك نیز بیشتر خواهد بود. كما این كه گناه سم مهلك برای حالات نیك آدمی است.

در روایت است كه مجازات گناه آن است كه حلاوت و شیرینی

عبادت بر كام گناهكار احساس نشود. و همین عجیب دردی است، به خصوص اگر قبلا حلاوت آن را چشیده باشی!

توسل به اهل بیت پیامبر علیه وعلیهم السلام نیز معمولا تأثیر زود هنگام در بازگشت حالات نیك و دریافتهای معنوی دارد. و البته شرط همه اینها ایمان و اخلاص است.

در آخر باید توجه داشت كه مشمول لطف و عنایت الهی قرار گرفتن، به نسبت قابلیت و لیاقت بنده متفاوت است. با افزایش قابلیتهای معنوی آدمی نصاب حالات و دریافتهای خوب معنوی انسان بالا می رود؛ و اگر تحولی و بالا و پایینی هم هست در افقی متعالی تر واقع می شود.

با عمل به وظائف شرعی انسان قابلیت های خود را برای دریافت لطف خدا افزایش می دهد. منظور از وظائف شرعی عمل به احكام شرعی در وهله اول، و سپس وظائف اخلاقی و انجام مستحبات و ترك مكروهات در وهله های بعدی است.

پس با انجام اعمال نیك و سعی در ترك غفلتها و ایجاد حضور قلب دائم (البته حتی المقدور، و نه بیش از ظرفیت و توان)، می توان گذشته را جبران كرد، و باز روح معنوی و یاد خدا را در دل زنده كرده و رابطه ای نزدیكتر از قبل با او برقرار نمود.

در هر حال توكل به خداوند را فراموش نكنید و هر چه می خواهید از او بخواهید؛ كه او شنوا و بینا است.

خلاصه كلام آن كه اولا، به واجبات الهی عمل كنیم و از محرمات او به هر قیمتی بپرهیزیم؛ و ثانیا، از افت و خیز روحی و حتی اشتباه خود بیش از حد نهراسیم، كه لازمه طبیعی روح آدمی است. و ثالثا، شادمان و با اعتماد بر خدا شادابی خود را در حركت اصلاحی حفظ كنیم. این هر سه لازم و ملزوم همند، و به نوعی به هم احتیاج دارند.

در انتها نگارنده شما را، به طور خاص، به مواظبت بر دو امر توصیه می كند: یكی

نماز در اول وقت، و دطگری آن كه گاهی كه اقبال قلب دارید نماز شب بخوانید. این دو در شادابی معنوی انسان بسیار مؤثرند.

اما برای دوستی صمیمانه با اهل بیت(علیهم السلام) هیچ راهی مثل انس دائمی با آنها نیست؛ همچنان كه در هر رفاقت دیگر انس و معرفت ما موجب صمیمیت می شود. انس همراه با شناخت و توجه به مقامات آن اولیاء الهی آرام آرام دوستی و رابطه را صمیمی و نزدیك می نماید. این انس می تواند با قرائت زیارات معروف مثل زیارت عاشورا و … و همچنین رفتن به عتبات و زیارت آنها و هم خواندن و تدبیر در آثار آنان انجام گیرد. امید واریم توانسته باشیم كمكی به شما بنمائیم. با التماس دعا.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.